• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4060 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۰ فروردين

سرمايه‌هايي كه از بيت‌المال خرج مي‌شود

گيشه‌هايي شبيه به شوخي...

تينا جلالي

 

 

سينماي ايران در سال نزديك به 120 فيلم توليد مي‌كند كه نيمي از اين تعداد موفق مي‌شوند رنگ پرده را به خود ببينند و براي مخاطب نمايش داده شوند؛ اكران مابقي فيلم‌ها در خوش‌بينانه‌ترين حالت به سال‌هاي بعد موكول مي‌شود. برخي از فيلم‌ها هم در پستوهاي مراكز سينمايي براي ساليان متمادي خاك مي‌خورد فيلم‌ توقيفي مانند فيلم «رستاخيز» ساخته احمدرضا درويش يا به دليل كيفيت نازل مانند فيلم «رنج و سرمستي» به كارگرداني جهانگير الماسي. اين روند باعث شده؛ گويي چنين فيلم‌هايي اصلا ساخته نشده‌اند و سرمايه‌هاي كلان بابت‌شان صرف نشده است. فيلم‌هايي هم كه اكران مي‌شوند قريب به‌اتفاق آنها برگشت مالي ندارند و عملا در گيشه شكست خورده‌اند. ازآنجايي‌كه فيلم‌ها زمان توليد با حمايت مستقيم دولت ساخته مي‌شوند عدم برگشت سرمايه به مساله عادي تبديل‌شده و هيچ‌وقت هم نشده كه مسوولان سينمايي سازندگان چنين آثاري را بازخواست كنند.

نكته‌اي كه در اين ميان بيش از هر چيز باعث تعجب مي‌شود ساخت فيلم‌هايي است كه برگشت سرمايه آن به‌اندازه هزينه اياب و ذهاب يك روز عوامل توليد فيلم مربوطه است؛ هشتادوچهار هزار تومان. يا يك فيلم با صرف هزينه ميلياردي ساخت، تنها پنج ميليون تومان يا شش ميليون تومان برگشت مالي داشته است. چنين گيشه‌اي بيشتر به طرح شوخي مي‌ماند تا محاسبه مالي يك فيلم و شگفت‌آورتر، توجيهي است كه عوامل مربوطه دارند و خود را به سينماي مستقل وابسته مي‌دانند و مدعي تامين مخارج فيلم هستند.

همين پايان سال گذشته بود كه بنياد سينمايي فارابي ارقام حمايت از فيلم‌هاي سينماي ايران را رونمايي كرد و مشخص كرد كه چه مبالغ هنگفتي در قالب تسهيلات و مشاركت براي توليدات دم‌دستي سينماي ايران صرف مي‌كند. اما انتشار اين ارقام نه‌تنها فارابي را مبرا نكرد، بلكه اين پرسش را هم به وجود آورد كه اساسا حمايت از توليدات سينمايي حتي با معيارهاي دادن وام بر چه اساسي صورت گرفته است و فيلمنامه‌ها با چه اصولي و براساس چه متر و معياري پروانه ساخت دريافت مي‌كنند؟

در اين گزارش تلاش كرديم با سازندگان تعدادي از اين فيلم‌ها صحبت كنيم و نظر آنها را درباره اين افت گيشه جويا شويم.

 

اين فيلم چرا ساخته شد؟

فيلم «قلب سفيد قاصدك» به كارگرداني «افشين محمودي» و تهيه‌كنندگي علي روئين‌تن با كسب گيشه تنها هشتادوچهار هزار توماني عنوان كم‌فروش‌ترين فيلم سال 96 در ميان فيلم‌هاي اكران شده را از آن خود كرده است. «قلب سفيد قاصدك» با نگاهي به حوادث مربوط به دوران جنگ تحميلي در خرمشهر ساخته شد و فيلم اول اين كارگردان به‌حساب مي‌آمد و با بودجه‌اي نزديك به هفتصد و شصت ميليون توماني ساخته شد. تفاوت فاحشي بين بودجه صرف شده براي ساخت فيلم و برگشت سرمايه آن وجود دارد و اين پرسش مطرح مي‌شود كه اساسا بر چه اساسي و باهدف چه نوع مخاطبي فارابي براي اين فيلم سرمايه‌گذاري كرده است؟

اما علي روئين‌تن، تهيه‌كننده اين فيلم درباره عدم برگشت سرمايه فيلمش مي‌گويد: «من استطاعت مالي ندارم و آدم پولداري به‌حساب نمي‌آيم اما دوست دارم فيلم فرهنگي بسازم؛ به اعتقاد من فيلم «قلب سفيد قاصدك» فيلم شريف و فرهنگي است؛ ما از همان ابتدا مي‌دانستيم كه اين فيلم در هيچ شرايطي نمي‌تواند پرفروش شود.»

با اينكه اسم فيلم او در ليست حمايت بنياد فارابي است اما خود را از قضيه مبرا مي‌داند. به اعتقاد اين تهيه‌كننده يكسري فيلم‌ها هياهو به راه مي‌اندازند و برخي از افراد در خانه سينما را گل مي‌گيرند، اما ازآنجايي‌كه او اهل زد و بند نيست و فيلمش با بودجه مستقل از هر نهاد ارگاني ساخته‌شده ترجيح مي‌دهد سكوت اختيار كند.

روئين‌تن با اشاره به اينكه ساختار فيلم «قلب سفيد قاصدك» به‌گونه‌اي بوده كه به‌غيراز ماه‌چهره خليلي بايد از بازيگر ناشناخته‌تري استفاده كند در ادامه به نكته‌اي عجيبي اشاره مي‌كند: «اين فيلم به طور كل تنها در يك سانس و يك روز آن‌هم يازده ظهر به نمايش درآمد و بعد هم از پرده پايين كشيده شد و فرصت اكران پيدا نكرد.»

روئين‌تن در مورد دليل اين اكران كوتاه ترجيح مي‌دهد توضيحي ندهد. اصل ثابت‌شده‌اي در سينما وجود دارد كه برخي فيلم‌ها صرفا براي گيشه ساخته مي‌شود و برخي فيلم‌ها هم رويكرد فرهنگي دارند؛ با اين حال اين رويكرد فرهنگي را نبايد دليلي برافت گيشه تلقي كرد. روئين‌تن در مقايسه‌اي عجيب كه نشان از اعتماد به نفس كامل او دارد، افت شديد گيشه فيلم «قلب سفيد قاصدك» را با فيلم‌هاي عباس كيارستمي مقايسه مي‌كند و مي‌گويد: «به نظر من هشتاد درصد فيلم‌هاي ماندگار سينماي ايران فيلم‌هاي نفروش بودند اصلا مگر فيلم عباس كيارستمي گيشه داشت؟ اگرچه كاملا مي‌دانستم كه فيلمم كم‌فروش مي‌شود اما اين مساله توسر كوبيدن ندارد! زماني مي‌توانند به من بي‌احترامي كنند كه من خلاف آرمان‌ها و انسانيت فيلم بسازم. متاسفانه بايد بگويم كه سينماي ايران به سمت فيلم‌هاي سال‌هاي 56 و 57 مي‌رود. در اين ميان اگر سازندگان فيلم‌هاي شريف كه اهل زد و بند نيستند فيلم‌هاي‌شان زمان اكران با آسيب مواجه مي‌شود، اين باعث مي‌شود لقب كم‌فروش را هم‌كسب كنند.»

اين تهيه‌كننده اعتقاد دارد كه زمان اكران فيلمش با بدشانسي مواجه شده و يك هفته زودتر از موعد مقرر اين فيلم به نمايش درآمده است.

 

مخاطب اين فيلم را دوست نداشت؟

يكي ديگر از فيلم‌هايي كه جزو ليست كم‌فروش‌هاي سينماي ايران در سال گذشته بوده فيلم «ماه در جنگل» به نويسندگي، كارگرداني و تهيه‌كنندگي سيامك شايقي است. همين‌طور فيلم اشك نرگس به كارگرداني و تهيه‌كنندگي احمد عبدالهيان كه اولي گيشه شش ميليون توماني و دومي فروش پنج ميليون توماني داشتند.

«ماه در جنگل» محصول سال‌هاي 94 و 95 است و پاييز سال گذشته روي پرده رفت؛ طبق اعلام سايت سينما تيكت به فروش شش ميليون و صد و هفتادوهشت هزار توماني دست پيدا كرد. لادن مستوفي و آزيتا حاجيان دو بازيگر شناخته‌شده اين فيلم هستند و قصه اين فيلم درباره آقا محرم، جنگلبان كاركشته‌ جنگل‌هاي (زيرآب) مازندران است كه توسط قاچاقچيان چوب به‌شدت مضروب شده و در بيمارستان بستري‌ است. يحيي پسر جوان آقا محرم، پدرش را با خود به كلبه‌ جنگلي مي‌برد تا هم مراقبت از او را به عهده بگيرد و هم ناگزير مراقبت از جنگل را كه در ادامه مشكلاتي برايش به وجود مي‌آيد.

به سراغ شايقي رفتيم. اين كارگردان بابيان اينكه براي توليد اين فيلم سرمايه هفتصد ميليون توماني هزينه شده ادعا مي‌كند كه خود او هم از چنين گيشه‌اي در شك فرورفته؛ درعين‌حال او اصلي‌ترين عامل شكست مالي فيلمش را در چگونگي اكران مي‌داند و به «اعتماد» مي‌گويد: «اين فيلم سرگروه نداشت و ما به‌صورت آزاد فيلم را اكران كرديم. در ابتدا قرار بود فيلم به‌صورت معقول و قابل‌قبول در 8 يا 9 سينما به نمايش درآيد اما در عمل چنين چيزي را شاهد نبوديم و فيلم ما تنها در پنج سالن در تهران اكران شد. بنياد سينمايي فارابي براي سينما فرهنگ به ما قول حمايت داده بود همين‌طور موزه سينما اما همه آنها در لحظه آخر و زمان نمايش فيلم كنار كشيدند. درنتيجه اين فيلم با سالن‌هاي كم و سانس‌هاي محدود به نمايش درآمد.»

اما شايقي در ادامه صحبتش به ريشه كم فروخته شدن فيلمش اشاره مي‌كند: «به نظر من يك نوع بي‌عدالتي در اكران وجود دارد كه باعث اين افت گيشه مي‌شود و بسيار باعث تاسف است. جالب اينكه مسوولان سينمايي روي دريافت پروانه ساخت و پروانه نمايش تاكيد زيادي دارند و با كنترل زيادي مجوزها را صادر مي‌كنند اما وقتي فيلمي اين مراحل را سپري كرد وقت نمايش و اكران از فيلم حمايت نمي‌كنند. در سال‌هاي دور جدول اكران فيلم‌ها طراحي‌شده بود و هر فيلمي كه در سينماي ايران توليد مي‌شد مي‌دانست كه چه زماني قرار است نمايش داده شود (كه آن طرح هم البته معايبي داشت) اما چنين حمايت‌هايي در حال حاضر صورت نمي‌گيرد.»

البته فيلم «ماه در جنگل» در سانس‌هاي خوبي در سينما آزادي اكران شد و كارگردان هم به اين نكته اعتراف مي‌كند. او اميدوار بوده كه حداقل در اين ساعت‌هاي شلوغ؛ مخاطب به تماشاي فيلمش بيايد اما در همين ساعت‌ها هم فيلمش از حداقل مخاطب برخوردار نبوده است.

نكته مهم در مورد اين فيلم عدم تبليغات لازم خصوصا در فضاي مجازي بود كه شايقي هم آن را مي‌پذيرد: «با اين مورد موافقم كه كم‌كاري صورت گرفته و تبليغات فيلم كم بود البته به اين نكته هم اعتراف كنم كه اهل كلك و حقه‌بازي نيستم كه بخواهم مخاطب را با هر ترفندي به سينما بكشانم.»

اين كارگردان در ادامه با اشاره به اينكه قطعا مسير ساخت فيلم بعدي براي او به‌سادگي نخواهد بود توضيح مي‌دهد: «معمولا بين ساخته‌هاي من هر سه چهار سال يك‌بار فاصله مي‌افتاد حالا ديگر نمي‌دانم چه زماني بتوانم فيلم بعدي خود را بسازم.»

 

سازندگان هم چنين فروشي را باور ندارند

نگاه به كارنامه بعضي تهيه‌كننده‌ها اين نكته را مشخص مي‌كند كه هدف آنها از فعاليت در سينما اشاعه تفكري است كه ضميمه ساخته‌هاي آنها وجود دارد اگرچه اين فيلم‌ها گيشه‌اي نداشته باشد. اين دسته از فيلمسازان به ساخت فيلم‌هايي تمايل دارند كه بيشتر در جهت تربيت شعور مخاطب و آگاهي‌بخشي است تا اينكه بخواهند باري به هر جهت ساخته شوند. محمد احمدي كارگردان «لطفا مزاحم نشويد»، «آزمايشگاه»، «روز مبادا» يكي از اين نمونه سازندگان فيلم‌هاست كه البته در مقام فيلمبرداري هم در سينما فعاليت مي‌كند.

فيلم «رقص پا» به كارگرداني مزدك ميرعابديني و تهيه‌كنندگي محمد احمدي سال گذشته در قعر جدول فروش فيلم‌ها قرار گرفت؛ اين تهيه‌كننده كسي را مقصر عدم فروش فيلمش نمي‌داند اما با اين حال مي‌گويد: «در اين فيلم از سوپراستار استفاده نكرديم و از آنجايي كه فيلم با ساختار هنري ساخته شده از ابتدا مي‌دانستيم كه داستان فيلم مخاطب وسيعي را نمي‌تواند به سينما بكشاند؛ پيش بيني فروش پايين را براي اين فيلم كرده بوديم اما به هيچ‌وجه تصور نمي‌كرديم در نهايت فروش يازده ميليوني دست پيدا كنيم. در نهايت فكر مي‌كرديم صد ميليون گيشه خواهيم داشت كه با فروش رايت ويدئويي مي‌توانيم اصل سرمايه را بر گردانيم.»

احمدي معتقد است زمان ساخت اين فيلم به سوددهي فكر نمي‌كرده با اين حال او مي‌گويد: «اين فيلم پتانسيل فروش بيشتري داشت اما از آن جهت كه هم در گروه آزاد اكران شده بود و هم اينكه نيمه دوم سال گذشته هر پانزده روز يك فيلم در سرگروه آزاد اكران مي‌شد اين مساله باعث شد فروش فيلم «رقص پا» در گيشه آسيب ببيند. اگر طول اكران اين فيلم بيشتر بود گيشه فيلم بهتر مي‌شد.»

او درخلال صحبتش به تبليغات خوب از جمله بيلبورد شهري كه براي اين فيلم داشته هم اشاره مي‌كند. فيلم هاي« اسكي باز» و « به دنيا آمدن» به تهيه‌كنندگي اين كارگردان در نوبت نمايش عمومي براي امسال قرار دارند.

آپانديس با جايزه بين‌المللي چرا شكست خورد؟

از ميان فيلم‌هاي متضرر و شكست‌خورده در گيشه، فيلم «آپانديس» به كارگرداني حسين نمازي و تهيه‌كنندگي مقصود جباري جايزه بهترين فيلمنامه را از جشنواره مونترال كسب كرد؛ اما عجيب اينكه اين فيلم در گيشه تنها شصت ميليون تومان فروش داشت. مقصود جباري مي‌گويد: معتقدم فيلم «آپانديس» درچرخه اكران عمومي به‌درستي قرار نگرفت و در باندبازي‌هاي عده‌اي كه سالن‌هاي سينما را به قبضه خود درآورده‌اند قرار گرفت وگرنه اگر به‌جاي 10 سالن سينمايي به فيلم «آپانديس» 30 سالن سينمايي مي‌دادند شايد اين فيلم بيشتر مي‌فروخت. اين مساله نه‌تنها در مورد فيلم «آپانديس» كه در مورد بسياري از فيلم‌ها صدق مي‌كند و آنها نتوانستند به حق‌شان در گيشه برسند. تهيه‌كننده فيلم «آپانديس» دامنه اين بي‌مهري‌ها را به جشنواره فيلم فجر مربوط مي‌داند: «به دلايلي كه مشخص نيست اين فيلم را نه‌تنها در بخش مسابقه كه در بخش چشم‌انداز هم نپذيرفتند و «آپانديس» با كج‌سليقگي آقايان به‌راحتي ناديده گرفته شد؛ قاطعانه مي‌گويم كه اين فيلم پتانسيل فروش بالايي داشت اين را نه من بلكه مخاطباني كه فيلم را ديدند مي‌گويند كه اگر سينماهاي بيشتري به اين فيلم تعلق مي‌گرفت شايد به‌جاي شصت ميليون، فروش ششصد ميليوني مي‌داشت. حرف من اين است كه اگر به فيلم‌هاي كمدي 150 سالن سينما داده مي‌شود به اين فيلم‌هايي كه با نگاه فرهنگي ساخته مي‌شود هم حداقل سي سالن داده شود.» جباري به توضيحاتش اضافه مي‌كند: «زمان نمايش فيلم در سينما در سانسي به ما گفتند كه فيلم ايراد فني دارد اما در همان سانس ديديم كه صاحب سينما فيلم كمدي را نمايش داده؛ در هر صورت مي‌پذيريم كه سينماداران به سود خود فكر مي‌كنند اما مگر مي‌شود فيلمي كه از مدت‌ها قبل آماده نمايش شده به يكباره ايراد فني پيدا كند.» به گفته جباري بودجه اين فيلم بخشي از بنياد سينمايي فارابي؛ بخشي هم توسط سازندگان تامين شده: «ازآنجايي‌كه فيلم اول حسين نمازي را تهيه مي‌كردم ايمان داشتم كه او فيلمي درخور توجه مي‌سازد كما اينكه اين اتفاق هم افتاد و در حوزه نگارش فيلمنامه؛ اين فيلم جايزه بهترين فيلمنامه را دريافت كرد اگرچه جشنواره فجر به اين فيلم اهميت نداد اما «آپانديس» در يكي از بهترين جشنواره‌هاي جهاني مونترال خوش درخشيد. قطعا اگر فرصت اكران خوبي به اين فيلم تعلق مي‌گرفت گيشه خوبي هم‌كسب مي‌كرد.»

 

«آرمانشهر» در دنيا مخاطب داشت اما در ايران هيچ

به گفته محسن علي‌اكبري، تهيه‌كننده فيلم «آرمانشهر»كه كارگرداني آن بر عهده حسن ناظر بوده محصول سه كشور «ايران»، «اسكاتلند» و «افغانستان» بوده و بودجه يك ميليارد و پانصد ميليون توماني براي اين فيلم صرف شده است. محسن علي اكبري مي‌گويد: « فيلمبرداري اين فيلم اساسا در ايران انجام نشده و اين فيلم جزو محصول مشترك به حساب مي‌آيد. «آرمانشهر» تاكنون در كشورهاي «ايران»، «اسكاتلند»، «هندوستان» و «افغانستان» نمايش داشته و توانسته به گيشه دو ميليارد و پانصد ميليون توماني در نمايش‌هاي جهاني دست پيدا كند.»

اين صحبت‌هاي علي اكبري در حالي است كه فروش اين فيلم در ايران دوازده ميليون تومان بوده است. به اين نكته هم بايد اشاره كرد كه فيلم آرمانشهر در جشنواره‌هاي خارجي با استقبال خوبي همراه بوده است.

 

هياهو براي هيچ

فيلم «من يك ايراني‌ام» به تهيه‌كنندگي احمد نجفي يكي از جنجالي‌ترين فيلم‌هاي اكران شده سال گذشته سينماي ايران است. براي ساخت اين فيلم نزديك به دو ميليارد و چهارصد ميليون تومان هزينه شد. اين فيلم كه از حمايت دولتي هم برخوردار بود درنهايت به گيشه بيست‌ويك ميليون توماني دست پيدا كرد. اين تهيه‌كننده اعتراض خود را از به دست آمدن چنين گيشه‌اي با گل گرفتن در شوراي صنفي نمايش ابراز كرد؛ امري غيرمعمول كه بازتاب‌هاي متفاوتي هم داشت. فروش اين فيلم كه به بيست‌ويك ميليون تومان رسيده در خوش‌بينانه‌ترين حالت اكران و زمان نمايش خوبي هم كه به آن داده مي‌شد شايد مي‌توانست درنهايت چهارصد ميليون گردش مالي داشته باشد كه در آن صورت هم شكست مالي محض بود حال پرسش اينجاست كه نجفي چه اصراري بر توليد اين فيلم داشت؟ و سوالي اساسي‌تر اينكه چرا وقتي مي‌توان يك فيلم با استراتژي بهتر و هدفمندتر ساخت، اينگونه بايد سرمايه‌ها به باد رود؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون