• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4063 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۳ فروردين

اقتصاد درباره سبك زندگي مردم چه مي‌گويد؟

مريم نبي‌پور

اضطراب زني در صف دستگاه خودپرداز نگاهم را به سمت خود مي‌كشد؛ ريزتر كه مي‌شوم روي صفحه نوشته است موجودي كافي نيست. زن كارتش را بر مي‌دارد و برگه‌اي كه روي آن انگار خريدهاي خانه نوشته شده است را مچاله مي‌كند، در همين حين گوشي تلفنش زنگ مي‌خورد. به مخاطبش از ريخته نشدن فلان مبلغ مقرري هر ماه گله مي‌كند و خريدهايي كه روي برگه مچاله شدند، در اين بين نگاه من به گوشي هوشمندي است كه در دست دارد. آن‌طرف‌تر مردي دارد از مزيت‌هاي فلان مدل ماشين براي دوستش مي‌گويد و سعي در قبولاندن تصميم خود به دوستش كه مدام تكرار مي‌كند همين كه كارم را راه بيندازد كافي است، دارد. كمتر كسي را مي‌بينيد كه در محيط اطراف خود تناقض‌هاي رفتاري اذيت وحتي كلافه‌اش نكرده باشد و تعجب افراد از انتخاب‌ها و گزينش‌هاي ديگران و ذكر اين جمله كه فلاني با اين درآمد چرا بايد چنين انتخابي داشته باشد را همه ديده‌ايم.از ديدگاه اقتصاد كلاسيك عموما افراد بهينه انتخاب مي‌كنند، به بياني ديگر يكي از فروض‌هايي كه اقتصاد كلاسيك برپايه آن بنا شده است فرض رفتار عقلايي افراد در انتخاب‌ها و گزينش‌هاي آنها است. در اين ديدگا ه رفتار عقلايي افراد به گونه حداكثر‌كننده سود يا حداقل‌كننده زيان آنها است. يعني كسي كه خريد ضروريات زندگي‌اش وابسته به حقوق محدود ماهيانه‌اي است ولي گوشي گرانقيمتي را در دست دارد مطلوبيت خودش را به بالاترين حد ممكن برده است و به بيان اقتصاد تابع مطلوبيت فردي‌اش را حداكثر كرده است. چه عاملي سبب مي‌شود كه يك نفر از خودرو فقط به عنوان وسيله حمل ونقل استفاده كند و ديگري ماشين مدل‌بالاي خودش را به خاطر فلان مزيت كه ماشين جديد دارد، عوض كند؟ از نگاه اقتصادخرد، كالاهاي مربوط به خريدخانه كه در ابتداي صحبت هايم ذكر شد را كالاي ضروري و گوشي گرانقيمت را كالاي لوكس مي‌نامند. طبق تعريف اقتصادي تامين كالاي ضروري نسبت به كالاهاي لوكس در اولويت است. اما چه چيزي باعث مي‌شود كه رفتار افراد در اين چارچوب جا نگيرد؟ در اقتصاد خرد مفهوم ديگري تحت عنوان منحني ترجيحات يا مطلوبيت افراد مطرح است. از كمبودها، مشكلات و ناهنجاري‌هايي كه شايد در حافظه خودآگاه افراد نباشد و در ناخودآگاه‌شان نقش بسته است تا تمام تجربيات تلخ وشيرين افراد مي‌تواند در منحني مطلوبيت آنها منعكس شود، همچنين ديدگاه‌شان نسبت به تعريف رفاه و آرامش و... نيز در اين تابع تاثيرگذار است. با اين تعريف قطعا دريافته‌ايد كه منحني مطلوبيت در فردي نسبت به فرد ديگر متفاوت است و همين تعريف ساده براي جواب به سوالاتي در رابطه با گزينش‌هاي روزانه افراد كه گاهي مغزتان از شنيدن‌شان سوت مي‌كشد، كافي باشد. حال بايد ديد اين عوامل دقيقا در چه دسته‌اي قرار مي‌گيرند؛ گاهي يك نفر فلان مدل جديد را به ماشين كنوني خود ترجيح مي‌دهد چون مزيت مدل جديد برايش كاربرد دارد و گاهي آن را انتخاب مي‌كند چون مي‌تواند به نوعي نياز او به ديده شدن را پاسخ دهد. يك نفر مسافرت به كشوري خارجي را به سفرهاي داخلي ترجيح مي‌دهد و دليلش نيز فلان امكانات جالب آن كشور است و ديگري مي‌رود چون دوستش رفته است ولي او نرفته.اگر شما پرسشنامه‌اي طرح كنيد و در آن از افراد در رابطه با بهترين و بدترين‌هاي‌شان بپرسيد قطعا نتايج جالبي به دست خواهيد آورد؛ فهميدن اينكه فلان اتفاق كه براي شما غيرقابل تحمل است و منفور، براي فردي ديگر خوشايند است شايد خوشايند هم باشد. تا اينجاي مطلب دريافتيم كه آنچه منحني مطلوبيت و ترجيحات افراد را تشكيل مي‌دهد از فردي به فردي ديگر متفاوت است و اين منحني‌‌ها قابل مقايسه با هم نيستد، منحني مطلوبيت فرد حسود با منحني فردي كه حسن ‌رفتار دارد و رشد ديگران خوشحالش مي‌كند كاملا متفاوت است. پس جاي تعجب ندارد كه آنچه اولي را ناراحت مي‌كند و منحني مطلوبيتش را به پايين مي‌كشد بتواند موجب بالارفتن مطلوبيت فرد دوم شود. دراين بين مي‌توان بحث نزولي بودن مطلوبيت نهايي را نيز مطرح كرد. در تعريف اقتصادي مطلوبيت حاصل از آخرين واحد كالايي كه مصرف كرده‌ايد شيب نزولي دارد؛ به اين معني كه مطلوبيت اولين ليوان آبي كه پس از تحمل تشنگي فراوان مي‌نوشيد هيچ‌وقت با مطلوبيتي كه ليوان چهارم آب به شما مي‌دهد، يكسان نيست. اين مفهوم دارد به نقطه اشباع شما اشاره مي‌كند. شما از ليوان‌هاي دوم و سوم مطلوبيتي البته نه اندازه ليوان اول به دست خواهيد آورد ولي از جايي به بعد خوردن آب شما را اذيت مي‌كند و به نوعي منحني مطلوبيت شما را پايين مي‌آورد. در دنياي اقتصاد اين مفهوم را با قله‌اي نشان دادن تابع مطلوبيت به تصوير كشيده‌اند. با اين نگاه مي‌توان تفاوت در رفتارها وگزينش‌هاي اقتصادي افراد راپذيرفت. اينكه چرا كسي اگر 4 ماه يك‌بار مبلمان خانه‌اش را عوض نكند ممكن است احساس نارضايتي از زندگي خود داشته باشد ولي فردي ديگر اگر به اجبار مبلمانش را به علت آنكه ديگر كارايي ندارد عوض كند حس نارضايتي خواهد داشت. تابع مطلوبيت فرد تنوع‌طلب با تابع فردي كه قيد بودجه را در رفتارهايش كاملا لحاظ مي‌كند، متفاوت است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون