• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4590 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۳۰ بهمن

از تجربه‌هاي نويسندگي

نوشته‌هاي من و زاويه ديد

شهريار مندني‌پور

به هر حال، زاويه ديد نو به عبارتي يعني وسيله نو براي ديدن، يا اتخاذ شيوه تازه‌اي براي افزودن بيان ديگري به بيان‌ها و متون بشري. مثلا در جست‌وجوهايم براي يافتن زاويه ديدي كه قبلا كار نشده بود، رسيدم به اين مطلب كه اگر جسارت نباشد، روايت يك داستان و يك رمان را با روايت فرشتگان موكل شانه‌هاي راست و چپ يكي كنم. يعني داستان به اين شكل باشد كه بر شانه راست، شخصيت داستاني قسمتي از رفتارها و گفتارها و بر شانه چپ او هم قسمتي ديگر نوشته مي‌شود و پيش مي‌رود. دست به كار شدم. وسط‌هاي داستان رسيدم به پرسش‌هايي بسيار عجيب و انديشه‌هايي درباره زبان و عمل انسان. خب اين زاويه ديد كار نشده، چيزهايي يادم داد و منظري بر كاركرد آدمي پيش رويم باز كرد كه تا قبل از اين نمي‌دانستم و نبود. تا وقتي اين طور است چرا بايد كار تكراري بكنم. اما درباره فرم جريان سيال ذهن مي‌توانم بگويم كه: در حقيقت هيچ نويسنده‌اي نمي‌داند كه پشت ذهن آدم‌ها چه واقعيتي، چه داستاني، چگونه فكرها و حس‌هايي و گزاره‌هاي زباني و به چه صورتي وجود دارد. هر كس براي بيان اين دنياي احساس‌ها، خاطره‌ها و تداعي‌ها كه هنوز در مغز شخصيت‌ها به زبان درنيامده‌اند، شيوه‌ خاص خودش را انتخاب مي‌كند. «فاكنر» به نحوي «وولف» به نحوي، «گلشيري» به نحو ديگري. يادمان باشد كه نوشتن جريان سيال ذهن يك قرارداد است بين نويسنده و خواننده براي به زبان آوردن ذهنيتي كه به مرحله زباني مغز نرسيده. من در جريان سيال ذهن شخصيت‌هاي كارهايم دو مرحله را پيش گرفتم، مرحله پيش‌گفتاري خاص شخصيت: در اينجا زبان جريان سيال ذهن هر شخصيت با ديگري متفاوت است مثلا شخصيت كاكايي در «دل‌ دلدادگي» قياسي، غريزي و شناور در طبيعت و خاك است. داوود ولي فرهيخته، ديالكتيكي با واژگان بسيار و پيچيدگي زياد. مرحله دوم مرحله‌اي است كه جريان سيال ذهن مربوط به ناخودآگاه قومي شخص است. اينجا زبان سيال ذهن شخصيت‌ها كمي با هم نزديك و شبيه مي‌شود و با نمونه‌هاي ازلي تقريبا مشابه ... به عبارت ديگر دو جريان ذهني در ذهن هر شخصيت به وجود آورده‌ام. اول جرياني كه مربوط به زندگي او و ماجراهايش و حس‌هايش است. دوم جرياني عميق‌تر كه از ناخودآگاه قومي اين شخص نشات مي‌گيرد. در اين مرحله زبان اندكي شاعرانه مي‌شود. شباهت‌هايي با نمونه‌هاي ازلي مشترك و گزاره‌هاي زباني يكسان در ذهن افراد پديد مي‌آيد. اگر مي‌بينيد كه گاهي سيال ذهن شخصيت‌هاي رمان به هم نزديك و شبيه شده‌ به اين خاطر است. وگرنه لايه اول سيال ذهن شخصيت‌ها كاملا با هم متفاوت است و با فرهنگ واژگاني خاص خودشان... در اين جريان‌هاي فكري، ريزه‌كاري‌هاي زيادي انجام شده و تقريبا پنهان. انبوهي دلالت و اشارت حتي يك كلمه ناخودآگاه به خاطره و احساس شخصيت‌ها. اگر اينها را خواننده متوجه نشود اما به ناخودآگاه او تماس يابند تقريبا موفق شده‌ام. مهم نيست كه خواننده درنيابد كه ميانه يك تك‌گويي آگاهانه، جريان سيال ناآگاهانه شخصيت داستان آمده و موازي و همزمان شده. اينجا بار حسي كلمات و تماس ناخودآگاه آنها با حس خواننده مهم است. سپس به دنبال آنها 100 صفحه بعد مثلا اين گروه دلالتي يا تداعي باز مي‌شود يا روايت مي‌شود يا فكرهاي تو به تو جدا مي‌شوند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون