اشتراك ميان روابط عمومي و هنر:
از نقاط مشترك تعاريف مختلف روابط عمومي اين است كه ميگويند هدف روابط عمومي تاثيرگذاري بر اذهان مخاطبان و ايجاد تصويري روشن از سازمان در نزد جامعه است. اگر تعريف هنر و تعريف روابط عمومي را مقايسه كنيم ميتوانيم به شباهتها و نقاط مشترك قابلتوجهي برسيم و برهمين اساس است كه روابط عمومي را در كنار ساير هنرها و به عنوان هنر هشتم معرفي ميكنند.
روابط عمومي سنتي و الكترونيك:
تا حدود 25 سال پيش كه اينترنت وارد ايران شد روابط عموميها كاملا به شكل غيرتخصصي و سنتي فعاليت ميكردند. روابط عمومي الكترونيك زماني شكل گرفت كه ابزارفناورانه به كمك روابط عمومي سنتي آمد.
سرعت تغييرات تكنولوژيكي در اين حوزه زياداست اما ماهيت كارروابط عمومي تغيير نكرده و هدف نهايي ايجاد تفاهم بين يك سازمان و مخاطبان است. درواقع روابط عمومي همان وظايفي را برعهده داردكه قبلا داشتهاند ولي استفاده از ابزارهاي نوين ارتباطي به قدري كاركرد روابط عمومي را متحول كرده است كه ميتوانيم بگوييم وارد عصر روابط عمومي الكترونيكي يا روابط عمومي مجازي هوشمند شدهايم. حدود سال 81 كنفرانسي تحت عنوان
E-Government يا دولت الكترونيك برگزار شد و آقاي سانچز، رييسجمهور سابق كاستاريكا برنده جايزه صلح نوبل سال 1994 در اين كنفرانس شركت كرده بود. هياتي هم از ايران رفته بود و من در آن هيات مسوول روابط عمومي بودم.
در آنجا به ذهنم رسيد كه چرا ما در ايران در حوزه روابط عمومي چنين كنفرانسي برگزار نكنيم. جرقه روابط عمومي الكترونيك در آن كنفرانس زده شد. توسعه خدمات ارتباطات الكترونيك و رفتارسازي در حوزه روابط عمومي از ديگر دستاوردهاي آن است. روابط عمومي الكترونيك در ادامه مفهوم دولت الكترونيك شكل گرفت. و به دنبال آن «روابط عمومي آنلاين» به پاسخگويي آنلاين سازمان به مخاطب اشاره دارد.
ما در حوزه تكنولوژيهاي ارتباطات معمولا اين تكنولوژيها را وارد ميكنيم و ميتوانيم بگوييم كه هيچوقت آمادگي به كارگيري فعالانه و نه منفعلانه تكنولوژيها را نداشتهايم.
اصولا تجربيات قبلي ما نشان داده است كه روند تغييرات به اينصورت است كه تكنولوژي ميآيد و خودش را به ما تحميل ميكند؛ به عبارت ديگر برخورد ما با تكنولوژيهاي جديد كاملا انفعالي بوده و نتوانستهايم از تكنولوژي مطابق با استانداردهاي خودمان استفاده كنيم. اينكه در ادوار مختلف با برخوردهاي سلبي، استفاده از تكنولوژيهاي جديد محدود شده است نيز به عقيده من نشانه عدم برنامهريزي صحيح و رفتار فعالانه در مواجهه با تكنولوژي است.
ممنوعيت استفاده از تجهيزات دريافت از ماهواره يكي از آخرين نمونههاي مواجهه منفعلانه ما با تكنولوژي است و ميبينيم كه اين نوع مواجهه در عمل با شكست روبهرو شده است. يافتن دليل اين نوع برخوردهاي جامعه ما با تكنولوژيهاي جديد نيازمند بررسيهاي گسترده است و قطعا نميتوان به صورت تكبعدي به اين موضوع نگريست؛ اما از زاويه علوم ارتباطات اگر به موضوع نگاه كنيم شايد دليل اصلي شرايط فعلي، ضعف جامعه ما در حوزه سواد رسانهاي و سواد اطلاعاتي باشد.
اين ضعف باعث ميشود كه ما نتوانيم از مزايا و فرصتهاي تكنولوژي به درستي استفاده كنيم و از آن طرف تهديدهاي برخاسته از تكنولوژيهاي جديد، بيشتر به ما آسيب ميرساند در نتيجه دستگاه سياستگذاري كشور براي جلوگيري از تهديدات، دست به اقدامات سلبي ميزند و سعي ميكند كه با وضع قانون از بروز آسيب بيشتر جلوگيري كند كه اين كار نيز در عمل نتيجه مورد نظر را ايجاد نميكند.
اگر قرار است كه روابط عمومي را به عنوان يك هنر در نظر بگيريم پس ميتوانيم بگوييم كه رشتههاي مختلف هنري بر يكديگر تاثير ميگذارند و از هم تاثير ميپذيرند.
مهمترين تغيير و تاثيري كه با استفاده از روابط عمومي الكترونيك در رشتههاي مختلف هنري صورت گرفته مربوط به گسترش مخاطبان هنرها است. شايد تا 10 يا 15 سال پيش به عنوان مثال مخاطبان هنرهاي تجسمي بسيار كمتر از ميزان فعلي بود و افراد خاصي مخاطب اين هنرها بودند اما امروزه به لطف گسترش ارتباطات الكترونيك شاهد اقبال عمومي به هنرهاي تجسمي هستيم و در صورت فعاليت صحيح روابط عمومي در اين حوزه و بهرهگيري هدفمند از فضاي مجازي امكان توسعه بيشتر و ترويج هنرهاي تجسمي در جامعه بيش از هر زمان ديگري فراهم است. شناسايي استعدادهاي جديد، تحول در آموزش و هزينههاي كمتر براي توسعه هنر نيز از مهمترين نتايج روابط عمومي الكترونيك در اين حوزه است. با استفاده از فضاي مجازي امروزه وقتي گالري يا نمايشگاهي افتتاح ميشود و آثاري از هنرمندان برجسته را به نمايش ميگذارند، همزمان اين امكان فراهم است كه نمايشگاه مجازي هم به عنوان مكمل نمايشگاه اصلي برگزار شود. برگزاري نمايشگاه مجازي كار تازهاي است و سوالاتي را براي ما ايجاد ميكند.
بهتر است كه ما امكانات مجازي را نيز براي مخاطب فراهم كنيم و نمايشگاه مجازي را به عنوان مكمل نمايشگاه اصلي بدانيم. ما بايد در شيوه كار و نحوه ارايه، خلاقيت نشان دهيم. يكي از محاسن فضاي مجازي اين است كه افراد را به خلاقيت بيشتر واميدارد تا پيام خود را به گونهاي مخابره كنند كه در لابهلاي پيامهاي انبوه امكان انتشار داشته باشد.
روابط عمومي الكترونيك در عرصه هنر گسترش بازار را ايجاد كرده است؛ به اين معني كه هم تعداد عرضهكنندگان محصولات هنري و هم مخاطبان اين هنرها را به ميزان بسيار زيادي افزايش داده است.
٭اميرعباس تقيپور، باني روابط عمومي الكترونيك در ايران. مديرمسوول ماهنامه مديريت ارتباطات و مدرس دانشگاه.