پرسشي از مطبوعات؛ براي چه كسي محصول توليد ميكنيد؟
سينا قنبرپور
راههاي اشتباهي را پيش گرفتهايم. روزنامههاي محلي و استاني خبرهاي ملي را كار ميكنند و روزنامههاي ملي با گستره سراسري اخبار رويداد و اتفاقات تهران و پايتخت را. احتمالا ميگوييد خاصيت پايتخت بودن همين است. همه مسوولان دولتي و غيردولتي در آن متمركز هستند به همين دليل هر خبري و هر مطلبي از اتفاقات كلان كشور بخواهند بنويسند موضوع آنها هم متمركز بر تهران ميشود. اين وسط پرسش اين است كه مردم بهويژه در استانها و شهرستانهاي ديگر چرا بايد محتوايي را بخرند كه همه رسانهها آن را منتشر كردهاند.
شايد مهمترين دليل اين شيوه انتشار مطالب در روزنامهها اعم از محلي و ملي سياستگذاريهاي غلط بهويژه در حوزه اعطاي يارانهها باشد. روزنامهها به جاي آنكه برآوردن نيازهايشان را در اقبال مخاطبانشان بجويند يكسره چشم به دست دولت دوختهاند. انواعي از يارانه كه مطبوعات را به سمتي سوق داده كه به جاي برآوردن نيازهاي مخاطبان خود را با مطالبات دولتي تطبيق دادهاند تا بتوانند يارانه بيشتري بگيرند.
روزنامهها چه محلي و چه سراسري مدتهاست هيچ برنامهاي براي تكفروشي خود ندارند. تكفروشي هزينههاي انتشار روزنامه را تامين نميكند اما اتفاقي را رقم ميزند كه روزنامه با آن ميتواند منابع آگهي بهتري را جذب كند. اين نسخه اتفاقا جواب هم داده است. براي نمونه در شهرستان سيرجان در استان كرمان روزنامههاي محلي به خوبي مخاطب جذب كردهاند و آگهيهاي مناسبي هم دريافت ميكنند. مساله اين است كه هيچ كدام از روزنامههاي سراسري تلاش نميكنند تا مشترك به دست آورند. علاوه بر اين توليد محتوا بدون هيچ نظرسنجي و نظرخواهي از مخاطبان پيش ميرود. بنابراين توليد محتوا در راستايي صورت نميگيرد كه بتواند نظر مخاطب و مشترك روزنامه را تامين كند. در چنين شرايطي بديهي است كه مخاطب نشريه محدود و محدودتر ميشود و جز منابع آگهي خاص و يارانهاي نميتوانند چشم داشتهباشند. با وضعيتي كه مرور كرديم، حساب كنيد نشريهاي محلي وقتي اخباري را منتشر كند كه مخاطبش نميخواهد يا از منابع مختلف ديگري آن را به دست آوردهاند، بديهي است كه هيچگاه نميتواند چرخه اقتصادياش را به حركت درآورد. در ابعاد نشريه سراسري هم وضع همين است. نتيجهاش اين ميشود كه تيراژهاي مطبوعات ايراني محدود و اندك بماند. امروز بيش از هر زمان ديگري نيازمند آن هستيم كه مديران مطبوعاتيمان بنشينند و مرور كنند ببينند كالايي كه توليد ميكنند چه مزيت نسبي دارد؟ اساسا چرا كسي بايد كالايي كه مديران مطبوعاتي توليد ميكنند را بخرد؟ اگر اين نگاه بين مديران مطبوعات محلي و سراسري رايج شود آنگاه شاهد تغييري در وضعيت مطبوعات خواهيم بود. پس اين پرسش مهم بايد در صدر مسائل مطبوعات قرار گيرد كه آنها چه كالايي و براي چه كسي توليد ميكنند. آنگاه ميتوان چه در نشريات محلي و چه در نشريات سراسري شاهد تغيير و تكاپو براي بهتر شدن بود.