• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4121 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۷ تير

سيف‌الله يزداني در گفت‌وگو با «اعتماد»:

ضعف‌هاي‌مان را بپذيريم

علي علمـي

 

 

مهم‌ترين نقش روزنامه‌ها و ساير مطبوعات اطلاع‌رساني، تحليل و تفسير وقايع و اتفاقات روز، تنوير افكار عمومي، تبليغات و... است.

در حال حاضر چندسالي هست كه رسانه‌هاي كاغذي كشور ما حال و روز مساعدي ندارند. چه به لحاظ فرم و چه به لحاظ محتوا روزنامه‌هاي چاپ داخل اقبال گذشته را ندارند و با افت تيراژ و از دست دادن مخاطب روبه‌رو شده‌­اند. «سيف­الله يزداني» مديرمسوول روزنامه عصراقتصاد معتقد است: عوامل مهمي در اين زمينه دخيل هستند ولي مشكل اصلي به خود ما مطبوعاتي‌ها برمي‌گردد كه همپاي زمانه جلو نرفته‌ايم و بايد ضعف‌هاي خودمان را بي‌رودربايستي بپذيريم. قبول نكردن نقاط ضعف و شانه خالي كردن از معضلات موجود، آينده‌اي نامعلوم را پيش روي‌مان قرار مي‌دهد.

 

مطبوعات كاغذي ايران حال و روز مساعدي ندارند ولي اين در حالي است كه در همسايگي ما كشورهاي هند، پاكستان و تركيه مطبوعات‌شان وضع معقولي دارند.

در مورد اين مساله كه چرا مطبوعات ما با افت تيراژ و محتوا و به طور كلي با ضعف عمومي مواجه هستند، عوامل متعددي وجود دارد. البته كاهش نسخه‌هاي چاپي روزنامه‌ها فقط در ايران اتفاق نيفتاده و در ساير كشورها هم ديده مي‌شود. مخصوصا در كشورهاي آسياي شرقي مثل ژاپن و كره جنوبي. به عنوان مثال روزنامه يوميوري كه در ژاپن منتشر مي‌شود شمارگان آن از بالاي 10 ميليون نسخه به حدود 9 ميليون نسخه در روز رسيده است. اين مساله در رسانه‌هاي كاغذي اروپا و امريكا هم مشاهده مي‌شود و همه‌گير است.

ول ي در بيشتر كشورهاي غربي و آسيايي روزنامه‌ها هنوز مخاطبان زيادي دارند كه براي ما در حكم روياست؟

بله، مخاطبان زيادي دارند ولي تعداد اين مخاطبان هم به خاطر تحولات تكنولوژيكي و گسترش فضاي مجازي و شبكه‌هاي اجتماعي كمتر شده. آنها از اول طرفداران زيادي را جذب كرده بودند و الان آنان را به سمت و سوي ديگري هدايت كرده‌اند و فقط به روزنامه كاغذي بسنده نكرده‌اند. رسانه‌هاي معتبر خارجي از ابتدا ساختار مناسب، اصول و قوانين اجرايي و حقوقي صحيح و كارآمد و همه ملزومات فعاليت‌هاي رسانه‌اي را فراهم كردند تا به اينجا رسيدند. اما ما هيچ كدام از اين موارد را رعايت نكرديم و فقط سراغ گرفتن مجوز و چاپ رفتيم آن هم بدون كمترين به‌روز‌رساني و خلاقيتي! در مورد كشورهاي توسعه‌يافته مي‌توان واژه كاهش تيراژ و كم شدن مخاطب را به كار برد و پذيرفت ولي براي ما واقعا فاجعه‌بار است.

اين فاجعه‌بار بودن از كجا نشات مي‌گيرد؟

به مواضع و ساختار رسانه‌ها برمي‌گردد؛ چون برخي از مسووليت‌هاي رسانه (اعم از چاپي و الكترونيك) مسووليت‌هاي اجتماعي و مردمي است نه شخصي و گروهي كه فقط خود روزنامه در آن دخيل باشد. رسانه پديده‌اي پيچيده است كه در بطن جامعه مي‌تواند به فعاليت مفيد بپردازد و به نمايندگي از افكار عمومي مطالبات اجتماعي و مدني داشته باشد. يكي از مسائلي كه اصلا به آن توجهي نداريم همين است كه ارزش يك رسانه را نمي‌دانيم و براي راهبري، هدايت و مديريت بلندمدت آن به هيچ عنوان برنامه‌ريزي منطقي و دقيقي نداريم. الان بانك‌ها و موسسات مالي، روزنامه‌نگاري را شغل به حساب نمي‌آورند و وام هم به جماعت قلم‌به‌دست تعلق نمي‌گيرد. سابق بر اين 5 يا 6 روزنامه در كشور فعال بودند و حدود 700-600 روزنامه‌نويس خوب در آنها مشغول به كار بودند. اما الان با 16-15 نفر عضو تحريريه يك نشريه راه‌اندازي مي‌شود كه همين تعداد محدود را هم نمي‌توانند بيمه كنند. با اين تفاسير شما چه انتظاري از مطبوعات داريد؟

آيا مي‌توان با پرداختن به اخبار محلي و ساير مناطق كشور از كم‌رونقي روزنامه‌ها كاست؟ اساسا پوشش خبري استاني مي‌تواند تيراژ و مخاطب را بالاتر ببرد؟

به طور كلي در استان‌ها دانش و مهارت پايين و ظرفيت استفاده از اين ابزار رسانه‌اي مطلوب نيست. بسياري از اين عوامل كه باعث عدم رونق و جذب مخاطب مي‌شود، دروني است. يعني علت را بايد در خود روزنامه‌ها و تحريريه‌ها جست‌وجو كرد كه توليد درخوري ندارند. روزنامه‌هاي ما با مفهومي به نام «تحول» بيگانه هستند و اصلا براي‌شان مهم نبوده كه خودشان را با مقتضيات روز تطبيق و مجموعه‌شان را ارتقا بدهند. براي جواب اين پرسش بايد دنبال عواملي بگرديم كه چرا نشريات كاغذي در سبد خريد عموم جايگاهي ندارند و بهتر بگويم اصلا براي‌شان مهم نيست. مخاطب عام با روزنامه پيوندي ندارد و به آن بي‌تفاوت است.

مي‌شود اخبار شهرستان‌ها را در صدر خبرهاي رسانه سراسري قرار داد؟

اگر نگويم نشدني است ولي به سختي قابليت اجرايي شدن دارد. به عنوان مثال تيتر يك مطلبي در مورد مازندران چه جذابيتي براي مردم استان زنجان دارد؟ فرض كنيد سهميه روزانه همين نشريه 2هزار نسخه براي مازندران است؛ اگر مطلب مربوط به استان‌شان منتشر شود همه براي خريد روزنامه هجوم مي‌آورند و ظرف چند دقيقه تمام مي‌شود. ولي ساكنان استان‌هاي ديگر توجهي نمي‌كنند و با بي‌تفاوتي از كنار آن رد مي‌شوند چون دنبال خبر استان خودشان هستند. حتي در بعضي مواقع ممكن است حساسيت‌هايي ايجاد شود. البته مي‌توان با اختصاص چند صفحه لايي كه 30 ستون داشته باشد و در هر ستون اخبار استان‌ها به طور جداگانه درج شود مطالب محلي را در آن منعكس كرد اما از نظر مالي بسيار هزينه‌بر و از لحاظ مديريتي و اجرا واقعا دشوار است.

انتشار ويژه‌‌نامه‌هاي استاني و توزيع آنها با روزنامه‌هاي سراسري مي‌تواند راهگشا باشد؟

انتشار ويژه‌نامه‌هاي استاني در گذشته انجام مي‌شد و تجربه خوبي بود و مورد توجه هم قرار گرفت. ولي با مقرراتي كه در حال حاضر داريم خير، نمي‌شود. چون طبق قانون فعلي اگر يك روزنامه سراسري مبادرت به انتشار ويژه‌نامه براي منطقه خاصي بكند بايد آن را به صورت سرتاسري و در تمام كشور توزيع كند. خب اين اصلا به‌صلاح نيست و قطعا با استقبال مردم ساير استان‌ها مواجه نمي‌شود و با صرف هزينه‌هاي گزاف روي دست موسسه مطبوعاتي مي‌ماند.

با اين توضيحات آيا فكر مي‌كنيد بتوان با چنين ترفندهايي نظير انتشار اخبار محلي و استاني بار ديگر تيراژ و مخاطب را افزايش داد؟

بايد از همه ابزارها و لوازمي كه به كار مي‌آيند استفاده كنيم تا بيشتر از قبل بتوانيم اثرگذار باشيم. اگر محتوايي خوب و مطلوب كه مقبول مردم باشد توليد شود قطعا با استقبال مخاطب مواجه مي‌شود. ولي اگر با همين رويه فعلي بخواهيم كار كنيم نمي‌توانيم انتظار تيراژ و فروش بالا، اثرگذاري بر جامعه و جذب مخاطب جديد را داشته باشيم. روزنامه‌نگاري سنتي نيازمند تحول و نگرشي جديد است؛ در غير اين صورت محكوم به نابودي است.


اگر با همين رويه فعلي بخواهيم كار كنيم نمي‌توانيم انتظار تيراژ و فروش بالا، اثرگذاري بر جامعه و جذب مخاطب جديد را داشته باشيم. روزنامه‌نگاري سنتي نيازمند تحول و نگرشي جديد است؛ در غير اين صورت محكوم به نابودي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون