نشست بررسي كپيرايت در ايران با حضور حميدرضا نوربخش و كامبيز نوروزي برگزار شد
نيازمند آموزش در كپيرايت هستيم
اعتماد| كپيرايت يك اثر مسالهاي است كه سالها در ايران مناقشات زيادي بر سر آن در گرفته است. ايران جزو كشورهايي است كه هنوز به قانون كپيرايت نپيوسته و به خاطر همين موضوع است كه وقتي اثري منتشر ميشود ممكن است چندي بعد از آن تكثير شود. اين موضوع به خصوص در مورد موسيقي ملموستر است. بسياري از آلبومهايي كه منتشر ميشوند چندي بعد كپي شده و دست به دست ميشوند. دست خالقان آثار از كپيكنندگان كوتاه است و مرجعي براي رسيدگي به شكايت آنها وجود ندارد. به بهانه اين موضوع نشست بررسي كپيرايت در موسيقي ايران با حضور رامين صديقي (مدير نشر هرمس)، حميدرضا نوربخش (مديرعامل خانه موسيقي)، محسن رجبپور (تهيهكننده)، كامبيز نوروزي (حقوقدان) و امير بهاري (كارشناس و مجري) در شهر كتاب فرشته برگزار شد.
رامين صديقي در ابتداي حرفهايش درباره تاريخچه قانون كپيرايت در دنيا سخن گفت كه اواخر قرن 19 رسميت يافته است.
به گفته او در بدو امر ايده اين بود كه موسيقي يك محصول است و بايد آوردهايي را براي سازندهاش داشته باشد. از زماني كه يك اثر هنري خلق ميشود هميشه بحث بر سر اين بوده كه موسيقي چطور ميتواند منافعي را به همراه داشته باشد. در ابتدا اثري كه ساخته ميشد بايد با اجازه سازندهاش اصطلاحا باز اجرا ميشد. بعدها «خودنوازهايي» اختراع شدند كه ميتوانستيد آثاري را در آن ضبط كنيد. اين استوانهها كه چند قطعه درون آنها بود، اجاره داده ميشد را ميشد خريد. بخشهايي كه يك اثر موسيقي را پديد ميآورند سه گروه هستند؛ كسي كه قطعه را مينويسد، كسي كه آهنگسازي ميكند و در نهايت هم شخصي كه تنظيم اين كار را برعهده دارد. در واقع
اين سه گروه صاحبان يك قطعه هستند.
هنوز دزدي هنري اتفاق ميافتد
به گفته صديقي همه جاي دنيا 75 سال پس از فوت هنرمند آن اثر از مالكيت او خارج ميشود و اثري ملي به حساب ميآيد. آنچه امروز در دنيا اتفاق ميافتد اين است كه تلاش ميشود تا منافع اثر براي هنرمند حفظ شود با اين حال كه قوانين به نوعي تعريف شدند اما هنوز هم دزدي هنري اتفاق ميافتد.
مدير نشر هرمس با اشاره به صدا و سيما به عنوان مهمترين سازماني كه در حوزه كپيرايت قانونشكني ميكند، گفت: «امروز در صدا و سيما موسيقي شايد بيشتر از 50 درصد حجم يك برنامه راديويي را بگيرد. آن كانال راديويي منابع درآمدي دارد و به دليل محتواي آن است كه مخاطب جذب ميشود و اين كانال راديويي موظف است كه منابع درآمدياش را بين تمام عواملش تقسيم كند اما اين موضوع نيز در كشور ما اتفاق نميافتد.»
يك هنرمند بابت يك بار پخش شدن اثرش از راديويي مثلا در آلمان بين 30 تا 50 سنت يورويي دريافت ميكند.
به گفته او اگر درهاي قانون كپيرايت باز بشود ديگر نياز نيست هنرمند دستش را جلوي وزارت فرهنگ و ارشاد دراز بكند. موسيقي به اندازه كافي اين ظرفيت را دارد كه از پس خودش بر بيايد. اما هنرمندان ما آثارشان را در جايي ثبت نكردهاند و ما از اين بخش درآمد موسيقي محروميم. در دنيا سازمانهايي وجود دارد كه ميتوانيد برويد و اثرتان را به صورت رسمي ثبت كنيد. يعني هيچ اثري در نهايت بيصاحب نميماند.
صديقي در خصوص شرايط امروز قانون كپيرايت در ايران با تاكيد بر اينكه كپيرايت قانوني قهري نيست، يادآور شد: «كپيرايت يك عقدنامه بين خالق و كسي كه اثر را به دست مردم ميرساند و در نهايت مردم است. اين قانون در واقع ضوابطي را ميان اين سه عنصر تعريف ميكند.» به اعتقاد او قانوني كه در سال 48 در خصوص كپيرايت به تصويب رسيد قانون كارآمدي است البته كه نيازمند ترميمهايي است اما چه كسي خواسته تا به حال اين قانون اجرا شود. تحولات حقوقي بايد همپاي تحولات اجتماعي اتفاق بيفتد نميتوان از توليدكنندگان موسيقي كه ظرفيت زيادي هم ندارند انتظار زيادي داشت.
اين حقوقدان توضيح داد: «در طول 30 گذشته چند پرونده شكايت داريم كه مثلا بيايند و بگويند كه از اين قطعه ما استفاده غيرمجاز شده است؟ يا مثلا خود توليدكننده ذينفع بخواهد كه شكايت كند. متاسفانه خود هنرمندان هم پيگير نيستند. وقتي يك سرقت معمولي اتفاق ميافتد احتمال پيدا شدن اموال مسروقه بسيار ضعيف است اما ما ميرويم شكايت ميكنيم و اعتراضمان را به نحوي بيان ميكنيم. در زمينه موسيقي اين اتفاق نميافتد.»
او استفاده غيرمجاز از محصولات موسيقايي را به سه بخش استفاده غيرمجاز در راديو و تلويزيون، تكثير غيرمجاز و دانلود غيرقانوني تقسيم كرد.
نوربخش به برگزاري فستيوال موسيقي تهران و اقداماتي كه در زمينه كپيرايت صورت گرفته اشاره كرد و يادآور شد: «به طور جد اين مساله را دنبال ميكنيم ما در حال حاضر با هنرمندان صحبت ميكنيم تا همه آنها به ما وكالت بدهند براي پيگيري و اينكه شخصا به ما اعلام كنند كه راضي نيستند اثرشان به صورت غيرقانوني پخش شود.»
او در انتها تاكيد كرد كه ما نيازمند آموزش در زمينه قانون كپيرايت هستيم.
در ادامه رجب پورگفت: «در جامعه ما كسي نميداند اگر اثري را كپي كرد در واقع دزدي كرده است ابزار رسانهاي درستي در اختيار ما قرار نميگيرد كه اين مساله را توضيح دهيم و مردم را نسبت به قانون و حق و حقوق هنرمندان آگاه كنيم.» او تاكيد كرد كه بارها عليه پخش غيرقانوني اثرش اقدام كرده اما در نهايت هم بينتيجه مانده حتي در موردي كه نهايتا طرف مقابل مقصر شناخته شد تنها يك جريمه 50 هزار توماني در نظر گرفته شد.