• 1404 يکشنبه 18 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4193 -
  • 1397 پنج‌شنبه 5 مهر

از کتابِ «طنز در ادبيات تعزيه»/ 2

حيف از يزيد و نانِ يزيدي که مي‌خوري!

منوچهر احترامی

(كتاب پژوهشي «طنز در ادبيات تعزيه» كه حاصل سال‌ها تحقيق زنده‌ياد استاد «منوچهر احترامي» است، چندسال پيش چاپ شد اما همچنان پخش و توزيع نشده است. به‌مناسبت ماه محرم، قسمت‌هاي مختصري از آن را در اين ستون مي‌آوريم. قسمت دوم هم، از بخشي با عنوانِ «رفتارها و موقعيت‌هاي طنزآميز» برگزيده شده، با اندکي تلخيص.)

 

شمر و ابن‌سعد براي اولين‌بار در تعزيه شهادت حر دلاور به‌هم مي‌رسند و با يکديگر ديالوگ برقرار مي‌کنند. ابن‌سعد از شرارت شمر که در راه رسيدن به صحراي کربلاست، بيمناک است:

ابن‌سعد:

منم که معتقدم اي حُرِ حميده‌سير

که تا جدل ننمايم به سبط پيغمبر

که خود حسينِ علي را مهيمن ذوالمن

کند محافظت از شرّ شمر ذي‌الجوشن

شمر:

اي ياوران لشکر من! مژده بر شما

وارد شديم جمله به صحراي کربلا

از بهر خاطر من و خشنودي يزيد

طبل و نقاره را به نوازش درآوريد

شمر به قدري مشتاق جنگ و خونريزي است که به محض ورود به صحراي کربلا، طبع شعرش تتق مي‌کشد و في‌البداهه شروع به سرودن قصيده مي‌کند:

شمر:

عجب نسيم مي‌وزد، ز گوشه و کنارها

مگر که لاله سر زده، ز باغ و لاله‌زارها

بيا به خيمه‌ها نگر، قياس مي‌کنم مگر

شتر به پشت يکدگر، کشيده صف قطارها

ابن‌سعد، شمر را از جنگ با امام منع مي‌کند:

ابن‌سعد:

بيا تو شمر حذر کن ز فتنه فردا

مكن جدال تو با زاده رسول خدا

چرا که آن شه دين، گوشوار عرش خداست

جدل نمودن با آن جناب، عين خطاست

شمر، بزدلي ابن‌سعد را به تمسخر مي‌گيرد و او را «حيف نان» خطاب مي‌کند که چنين خطابي از نظر تماشاچي تعزيه، سخت دلنشين است:

شمر:

اي ابن‌سعد! اين‌همه عذري که آوري

معلوم شد به من که تو سردار لشکري!

مرد سپاه و جبن چنين؟ واي بر تو باد

حيف از يزيد و نان يزيدي که مي‌خوري!

و در تعزيه شهادت وهب نصراني، شمر و ابن‌سعد با يکديگر بدزباني مي‌کنند و به همديگر ناسزا مي‌گويند و با اين کار از يک‌سو خودشان را به تماشاگر معرفي مي‌کنند و از سوي ديگر، طرف مقابل را در معرض قضاوت تماشاگر مي‌گذارند. و در مجموع، آنچه را که تماشاگر درباره آن‌ها فکر مي‌کند، خودشان به زبان مي‌آورند و به اين ترتيب از طريق معرفي طنزآميز شخصيت‌هاي منفي تعزيه، به تماشاگر کمک مي‌کنند تا با اين شخصيت‌ها ارتباط بهتري برقرار کند و بدي‌هاي اعمال آن‌ها را بيشتر بشناسد.

ابن‌سعد:

شاميان و کوفيان، اي مردم پست و شرور!

از وفا آييد اين دم جملگي اندر حضور

با شما خرد و بزرگ و کودک و برنا و پير

مشورت بايد کنم درباره امري ضرور

شمر:

اي امير! اي ابن‌سعد، اي معدن فسق و فجور!

اي به مذهب مخرب دين، منكر يوم نشور

اي که نبوَد در نهادت جز جفا و جور و کين

سوره لعنت تويي بر حکم و فرمان زبور

حال مطلب چيست، مي‌خواهي تو از ما مشورت؟

ما به‌جاي آريم فرمان تو را با چشم کور

ابن‌سعد:

اي جفاجو، شمر نادان! مطلبي باشد ضرور

بشنويد اکنون ز من با کله‌هاي پر غرور

شمر:

اي لعين بي‌حيا! اي ظالم ام‌الفساد

اي سيه‌روي زمان! از دست تو فرياد و داد

کردي آخر قلب ما را همچو قلب خود سياه

آخر اين اسلام را داديم ما يک‌سر به باد

کرده‌اي عقباي خود را از ستمکاري سياه

اي ستمگر! گم شده در عهد تو مهر و وداد

ادامه دارد

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون