برجام دستاورد بزرگ ديپلماتيك يا خطاي استراتژيك؟
نبيل فهمي
وزير خارجه اسبق امريكا، جان كري در قالب گروه مذاكرهكننده 1+5 و با همكاري بقيه اعضاي اين گروه در مذاكره با ايران، برنامه جامع اقدام مشترك موسوم به برجام را طراحي و تصويب كردند؛ اين برنامه شامل تمهيدات لازم جهت ايجاد بازدارندگي براي تهيه و توليد سريع سلاحهاي هستهاي در ايران بوده است. برجام در حقيقت داراي پتانسيل لازم براي تبديل شدن به يك دستاورد بزرگ ديپلماتيك بوده و در عين حال، امكان مبدل شدن آن به يك خطاي استراتژيك تاريخي وجود دارد. كاهش چشمگير تعداد سانترفيوژهاي ايران و كم كردن ذخيره مواد هستهاي (اورانيوم غني شده) بر قابليت توليد فوري تسليحاتي اتمي در ايران محدوديتهاي قابل توجهي را تحميل ميكند. اگرچه نگرانيهاي موجهي با توجه به زمان پايان اين عهدنامه و آنچه ايران پس از آن احتمالا انجام خواهد داد، وجود دارد. در حقيقت، هيچ پايه و اساس درستي (مطابق برجام) براي كنترل و فرونشاندن توليد و انباشت سلاحهاي هستهاي، 15 سال آينده در منطقه خاورميانه وجود نخواهد داشت و اين بسيار محتمل است كه عدم توازن بين كشورهاي عربي و غيرعربي خاورميانه افزايش يابد. اسراييل كه متعهد به پيمان منع اشاعه سلاحهاي هستهاي (انپيتي) نيست، گمان ميرود كه داراي سلاح هستهاي باشد و همچنان اين كشور (رژيم) به معاهدههاي منطقهاي و بينالمللي در مورد منع اشاعه سلاحهاي هستهاي تن نخواهد داد. ايران امكان غنيسازي و فرآوري مواد هستهاي را منطبق بر مفاد انپيتي خواهد داشت و در اين ميان، تنها كشورهاي عربي منطقه كه همگي عضو انپيتي بودهاند، داراي برنامههاي غيرجنجالي و شفاف اتمي هستند. چنين عدم توازني ميتواند به شعلهور شدن جنگي ويرانگر و بيثباتكننده در منطقه خاورميانه منجر شده كه افزايش قابل توجه نگرانيهاي امنيتي بينالمللي را در پي خواهد داشت. تا زماني كه ايران قويتر و به خود مطمئنتر ميشود و در وضعيتي كه اسراييل ظرفيتهاي نظامي بازدارنده خود را نگه ميدارد، كشورهاي عربي نسبت به سياستهاي ايالات متحده خصوصا در مواجهه با شرايط كنوني و البته آينده امنيتي در خليجفارس، حساس و نگران باقي ميمانند. در حالي كه رييس جمهوري اسبق امريكا، باراك اوباما در مورد چرخش به سوي آسيا سخن ميگفت، رييسجمهور ترامپ با نگاهي سوداگرانه بر تقبل بيشتر مسووليتها و هزينههاي امنيتي منطقه توسط خود كشورهاي درگير و ذينفع در منطقه سخن به ميان ميآورد. بيانيه اخير شاهزاده سعودي، محمد بنسلمان در مورد اينكه اگر ايران به سلاح اتمي دست يابد آنها نيز سلاح اتمي به دست خواهند آورد، نشانگر سطح تنش و درگيري در منطقه است. شايان ذكر است كه هم اسراييل و هم ايران به توسعه و تكميل صنايع نظامي بومي خود پرداختند و به شمول تكنولوژي هستهاي و البته هر دو كشور به تكنولوژي سيستمهاي پيچيده پيشرانه و پرتاب دست پيدا كردهاند. اين گونه بايد گفت كه براي منع اشاعه و انباشت سلاحهاي هستهاي در خاورميانه، به تصميمي اصولي در سطح منطقه نياز داريم كه لازمه اتخاذ آن، جسارت لازم جهت ايجاد پيماني بدون پيشداوري و تبعيض و وجود بصيرت لازم براي پذيرش و اجراي قدمهاي ملموس و پيشرونده (به سمت هدف منع اشاعه) به همراه يك استراتژي شفاف عمومي است. پيشنهاد من، تشكيل يك گروه كاري از كشورهاي خاورميانه است. در چنين كارگروهي آژانس بينالمللي انرژي اتمي، سازمان منع ساخت و استعمال سلاحهاي شيميايي و سازمان منع آزمايشات اتمي نيز بايد حضور داشته باشند. هدف اين كارگروه درواقع ايجاد و اعمال پيماني در جهت داشتن منطقه عاري از هرگونه سلاح كشتار جمعي در خاورميانه قبل از پايان موعد 15 ساله عهدنامه برجام و انقضاي تعهدات مربوطه است. در اين روند از تمامي طرفهاي مورد و در حال مذاكره خواسته خواهد شد كه براي نمايش جديت خود در اين روند، تعهدنامههايي به شوراي امنيت سازمان ملل ارايه كنند، دال بر عدم توسعه و ساخت سلاحهاي كشتار جمعي در طول روند مذاكرات مربوطه تا رسيدن به پيماني جامع. مطابق اين طرح، از هر سه سازمان نظارتي مذكور در بالا خواسته خواهد شد كه در حوزههاي تخصصي خود، معيارهاي راستيآزمايي مربوطه را طراحي و ارايه كرده و به اين وسيله فضاي كاربردي بهتري براي پيشبرد مذاكرات مورد بحث فراهم آورند؛ همچنين از اين سازمانهاي نظارتي، طراحي و تعبيه سازوكارهاي راستيآزمايي مربوطه نيز درخواست خواهد شد. البته اعضاي دايمي شوراي امنيت سازمان ملل ميتوانند به صورتي سازنده، راهكارهاي ديگري را براي كاهش از تنشهاي دوجانبه و چندجانبه منطقه خاورميانه (در قالب اين مذاكرات) ارايه دهند.
وزير خارجه سابق مصر/ منبع: گلوبال بريف