• 1404 شنبه 22 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4243 -
  • 1397 جمعه 9 آذر

از كاشان تا پاريس در گفت‌وگو با استاد همايون سليمي

بهترين شاگردانم كارمند شده‌اند

فاروق مظلومي

 

 

همايون سليمي هنرمند ايراني است كه دانشگاه هنرهاي زيباي بوزار پاريس(Bozar‌) را با درجه خيلي خوب گذراند و جايزه هنر روشورن فرانسه را به دست آورد سپس فوق‌ليسانس و دكتراي زيباشناسي و علوم هنر را از دانشگاه سوربن فرانسه اخذ كرد. اما روح ايراني هنوز در كارهاي استاد سليمي زنده است؛ گل‌هايي كه از مينياتور گرفته يا فرم‌هايي كه يادآور قاليچه مادربزرگش هستند. آثارش در موزه‌هاي ايران و كشورهاي ديگر نگهداري مي‌شوند و اولين نمايشگاهش در ايران در سال 1364در حوزه كارهاي انتزاعي بود. در آثار استاد سليمي فرم‌هاي هندسي يا شكل‌هايي محاط در فضاي هندسي ديده مي‌شود مثلا گل‌هايي كه مي‌شود در محيط‌شان يك شش ضلعي رسم كرد اما اين هندسه، يك هندسه انتزاعي است كه در زمينه كارهاي ايشان حضور دارد. يكي از مشخصه‌هاي منحصر در اين آثار فرم‌هاي منقش مانند گل يا حتي اشكال هندسي است كه هرگز نمي‌توانند به بخش‌هايي از نقاشي كه صرفا بافت رنگ‌آلود هستند، غلبه كنند و توزيع اهميت در تمام نقاط تابلو عادلانه است. در اغلب اين آثار رنگ با بافتي مشخص و موثر حضور دارد و همين بافت ملموس باعث گسترش و تكثير اثر در فضا مي‌شود. ارتباط با آثار استاد سليمي نيازمند مكث و سكوت در برابرشان است تا فرصت نفوذ در لايه‌هاي پنهان ميسر شود. آخرين نمايشگاه اين هنرمند بزرگ بهانه‌اي براي گفت‌وگو در كارگاه شخصي‌شان شد؛ كارگاهي كه در لحظه ورود به خاطر گل‌هاي نقاشي و گل‌هاي داخل گلدان‌ها با گلخانه اشتباه مي‌شود. همايون سليمي بعد از سال‌ها فعاليت به عنوان عضو هيات علمي و مدرس دانشگاه هنر اكنون فراغت بيشتري براي سپري كردن با اين گل‌ها و شاگردانش دارد. خيلي از نقاش‌هاي خوب متولد دهه چهل شمسي از شاگردان ايشان هستند. تواضع و صورت متبسم اين هنرمند بزرگ هر گفت‌وگويي را گرم مي‌كند. با او در مورد كنسرت جان كيج در حلبي‌آباد، كيسه‌هاي قديمي نمك، قاليچه مادربزرگش و «قاليچه خاطرات» پُل كله حرف زدم.

 

استاد سليمي در طبقه‌بندي كلي مفهومي و انتزاعي شما خودتان را جزو كدام گروه از نقاشان مي‌دانيد؟

من خودم را معاصر مي‌دانم- خنده- اما بيشتر نقاش انتزاعي هستم.

توقف كارهاي انتزاعي در ايران را قبول داريد ؟

شايد.

عملا مفري براي افرادي شده است كه فكر مي‌كنند بدون دانش و تكنيك كاري كه حاصل مي‌شود، انتزاعي است.

خيلي‌ها كه از نقاشي نااميد شدند رفتند سراغ اينستاليشن، نزديك به چيدمان.

بله بسياري از آثار كه عنوان نقاشي هم دارند در واقع چيدمان روي تابلو هستند.

اِشكال اين موضوع چيست؟

بدآموزي دارد استاد. در حوزه آموزش هنر خطا وارد مي‌كند.

خنده.

شما وضعيت نقاشي ايران را به شكل كلي چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

قبلا رو به جلو مي‌دانستم اما الان بايد كمي فكر كنم و پاسخ دهم. سال 1364 براي تحقيقم آمدم ايران يك ترم هم با آقاي پاكباز در دانشگاه الزهرا در سال 1366همكاري كردم كه وارد جزيياتش نمي‌شوم. (خنده)

همان دوره سال 1365 نمايشگاهي در فرهنگسراي نياوران داشتم همين كارهايي را كه اخيرا ديديد و كارهايي ديگر. هفت يا هشت نفر كارهاي مرا فهميدند. خيلي‌ها مي‌پرسيدند يعني چه و براي چه كسي اين كارها خلق شده‌اند. يك نفر هم در دفتر نمايشگاه نوشته بود اين نمايشگاه مثل اين مي‌ماند كه جان كيج در حلبي‌آباد كنسرت بگذارد. نفر ديگري مرا به فكر كردن به محتوا در حد سر سوزن توصيه كرده بود. (خنده)

بله واقعا عجيب است در مورد كار آبستره از هنرمند اين سوا‌ل‌ها را بپرسند. احتمالا نمي‌دانستند كار انتزاعي براي چيزي يا كسي خلق نمي‌شود و فقط مربوط به هنر است. شما براي نقاشي خودتان يك روند قابل تعريف داريد؟

قبلا براي امرار معاش مينياتور كپي مي‌كردم. رنگ و فرم از مينياتور وارد كارهايم شدند. استاد دانشگاه بوزار پيچپدگي ساختمان‌هاي مينياتور را ديد و از من پرسيد چرا اينها را ساده نمي‌كني و من شروع كردم به ساده كردن آنها. جاي ساختمان‌ها، شش ضلعي و گل مي‌گذاشتم و اينگونه فرم وارد كار من شد.

يعني هنر شرق و ايران را مي‌شناختند.

بله، رنگ هم به اين شكل در كار من وارد شده كه وقتي از مينياتور خسته شده بودم وسايلم روي ميز مانده بود. يك دفعه شروع كردم به انجام كارهاي دلخواه خودم و ديدم چقدر شيرين است. بعد يكي از دوستانم آمد و هر چهار كار مرا خريد. گفتم چقدر خوب پس مي‌توانم كار خودم را هم بفروشم. مينياتور براي تمركز فكر خيلي خوب بود. در سوربن فوق‌ليسانس و پيش‌دكترا و تز وجود دارد. من تز را با
كارت پستال‌هاي ايران و بيشتر اصفهان گذراندم.فوق‌ليسانس كه بايد 30 صفحه مطلب مي‌نوشتم و يك كار عملي ارايه مي‌دادم ليتوگرافي و چاپ سنگي را انتخاب كردم. در ايران مرحوم مميز و دكتر آيت‌اللهي خيلي به من لطف داشتند. سال 67 من از آقاي مهندس چمران رييس وقت دانشكده هنر- رييس سابق شوراي شهر تهران- نامه گرفتم و براي عكاسي رفتم همدان و نطنز و شهر مادري‌ام كاشان. ابيانه هم رفتم. در كاشان در خانه بروجردي‌ها دو حلقه فيلم و يك‌سري اسلايد تمام شد. عكس‌هايي از بافته‌ها مثل گليم و قاليچه، فرش، كيسه نمك و آثار معماري و مينياتور گرفتم. البته اولين‌بار در قاليچه مادربزرگم متوجه فرم شدم. قاليچه را برداشتم بردم پاريس و به ديوار آويزان كردم. ديدم فرم‌هاي اين قاليچه در كارهاي من وجود دارد. اين عكس قاليچه و كيسه نمك قديمي در پايان‌نامه من است. در پايان هر مبحث من از نقاش‌هاي غربي كه تحت تاثير شرق بودند، صحبت مي‌كردم. مثلا نقاشي «قاليچه خاطرات» پل كله. پيكاسو هم از فرم سفال‌ها و احتمالا كاليگرافي ايران تاثير گرفته است. مردم فرانسه نظرهاي جالبي در مورد كارهاي نمايشگاهم داشتند مثلا شرقي و ايراني بودن آنها. در كارهاي اخيرم بيشتر فرم و بافت رنگ است.

نقش گل هم در كارهاي‌تان پررنگ است.

گل‌ها از يك مينياتور و يك گراوور وارد كار من شدند.

به عنوان يك استاد با‌سابقه، تدريس را به هنرمندان توصيه مي‌كنيد؟

وقتي مي‌بينم بهترين شاگردهايم يا معلم نقاشي شده‌اند يا كارمند، دلگير مي‌شوم. آنها بايد در شرايط بهتر به هنر مي‌پرداختند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون