وقتي ميتوانيم از كالاي ايراني حمايت كنيم
نيوشا طبيبي
پيش از اين، تبريز عزيز به توليد كفشهاي چرمي مرغوب و باكيفيت اشتهار داشت. شنيدن خبرهايي خوش از هم قسم شدن مردم تبريز براي خريدن كفشهاي توليد شده در شهرشان سبب دلگرمي ميشد. كسبه هم، پيمان بسته بودند كه جز كفش ايراني عرضه نكنند و بيخ توليدات بيكيفيت چيني را از بازار بركنند. چه خبرهاي خوش و خوبي! همه اينها حكايت از اعتماد به نفس توليدكنندگان و اطمينان از كيفيت كالايشان ميداد. مصرفكنندگان هم با علم به اينكه كالايي مرغوب خريداري ميكنند، حاضر شدهاند كه قيمتي بالاتر پرداخت، اما جنس وطني پا كنند. اما وااسفا كه در اين ميان بسياري از كفشهايي كه در بازار كفشدوزان تبريز عرضه ميشوند، كيفيت مورد انتظار كفش دوخته شده در آن سامان را ندارند. شوربختانه بايد گفت كه توليدكننده چون به مرغوبيت محصول ساخته شده خود اطمينان ندارد، نشان توليدكننده معروف خارجي را بر كفش حك ميكند تا مشتري را به خريدن كالاي خود اغوا كند!
در بعضي نمونهها فقط چند حرف انگليسي با نمادي كج و زشت بر كفش توليد شده در ايران نقش شده تا آن را توليد خارجي جا بزنند! شكي نيست كه همين توليدكننده با كمي صرف وقت دانش و توانايي توليد كفشي مرغوب و راحت با برندي ايراني را دارد. نشاني كه براي توليدكننده باقي بماند و موجب اعتبار كسب و رونق كارش بشود.
خوب است خريدن كالاي ايراني به جزيي از فرهنگ عمومي تبديل شود. ملتهايي كه كارشان رونق گرفته، چندين دهه سختي را تحمل و مدتها صرفهجويي و از توليدات ملي حمايت كردهاند. ايران صدها سال است كه بسياري از كالاهاي مصرفي و مورد استفاده خود را در داخل توليد ميكند و فقط در يكي، دو قرن اخير است كه اينگونه به دام واردات بيحد و حصر كالا افتاده. «اقتصاد ايران خودبنيادترين اقتصاد غيرنفتي منطقه»٭است، نبايد آنچه داريم و البته به خون دل و با وجود تحريمهاي ظالمانه و با تلاش زنان و مردان ميهندوست به دست آمده را ناديده گرفت و نمايشهاي توخالي و پوچ ديگران از پيشرفت و توسعه را با حسرت نگاه كرد.
اگر با يكديگر پيمان ببنديم كه كالاي ايراني مصرف كنيم، از هدر دادن ثروتهاي ملي براي خريد كيف و كفش و لباس و ديگر اقلامي كه توان توليد داريم، جلوگيري ميكنيم. پول حاصل از اين صرفهجويي ملي ميتواند به اقتصاد رونق بدهد و هزاران شغل ايجاد كند و چراغ كارخانهها را روشن نگه دارد و سرمايهگذاري براي توليد را افزايش دهد. كساني كه توان توليد دارند هم تشويق خواهند شد تا كالاهاي باكيفيت بسازند و نام خود را بر آن نقش كنند و عبارت «ساخت ايران»، نشان اعتبار و مرغوبيت كالا شود.
در عرصه توليدات مواد غذايي، صنايع ما توانستهاند، محصولاتي در سطح استانداردهاي جهاني توليد كند. متاسفانه به علت عدم اعتماد به نفس، اين محصولات باكيفيت، در بستهبنديهاي مشابه كالاي خارجي و با نامهايي شبيه به آنها عرضه ميشوند. اين تقليد بيمنطق كه احتمالا با هدف استفاده از جايگاه و مقبوليت كالاي خارجي نزد مصرفكننده ايراني انجام ميشود، جايگاه محصول مرغوب ايراني را به شدت كاهش ميدهد. مصرفكننده ايراني خوب و بد و تقليد و ابتكار را به خوبي تشخيص ميدهد.
٭ از كتاب «نگاهي به اقتصاد سياسي ايران» نوشته محمد رحمانزادههروي