درباره ضحيكاظمي و داستانهايش
نظريات رك و راست
الهام فلاح
يك ماه بعد از انتشار كتابم اولينبار اسمش را جايي ديدم و جستوجو كردم كه متوجه شدم همسن و سال من است و تقريبا همزمان با من او هم كتاب اولش را منتشر كرده؛ آغاز فصل سرد و با نشر افراز. هنوز روي پيشقدم شدن براي آشنايي با نويسنده جماعت را نداشتم.
پايتختنشين نبودم و از هيچكس جز نام خودش و كتابش چيزي نميدانستم تا اينكه خودش شماره گرفت و زنگ زد و حالا بيش از 6 سال از رفاقتمان ميگذرد و حالا ديگر رابطه ما از ادبيات كه بهانه اين نزديكي و ديدار و دوستي بود، پيشي گرفته. پا به پاي هم پيش رفتهايم و آنقدري بند هم هستيم كه غر و نق و رنجش هم را از دنيا و زندگي و كسادي ادبيات و نامهرباني ناشر و مخاطب بشنويم و صدايمان هم بلند شود و كلكل هم بكنيم و باز فردا بنشينيم روبهروي هم توي كافه و قهوهمان را مزهمزه كنيم. آنقدر نزديك شدهايم كه اگر دلخوري و شكواييه و گلهاي هم از همكار و ناشر و كتابفروشي ته دلم باشد، فقط پيش خودش بگويم و خيالم راحت باشد هرگز هيچ كسي هيچكدام اينها را نخواهد شنيد. بالا و پايين شده، مخالفت و اختلاف نظر و سوءتفاهم هم داشتهايم ولي دوستي كه مطول شد، ميشود شراب كهنه و به اين سادگي مستياش از
سر نميپرد.
ضحي از آن بدپيلههايي است كه در كار و ادبيات و چيزي كه خوانده و ميداند به اين راحتي عقبنشيني نميكند. بيدليل و برهان منطقي و علمي هم حرفي نميزند. سواد ادبياتش در نقد و نظريات قابل احترام است و اين سالها كم از او ياد نگرفتهام.
اين است كه هر چيزي بنويسم از مينيمال گرفته تا رمان اول از همه بايد او بخواند و نظرش را هر چه باشد رك و راست بگويد. سليقه ادبيمان چندان همپوشاني ندارد و كم پيش آمده كه روي يك كار نظري همسو داشته باشيم. اما همين اختلافنظر و بحث و جدل و بررسي چرايي هر پديده ادبي دستكم به من در رشد و شناخت صحيح سليقه و خواستم كمك كرده است. ضحي در سبك كاري خودش هم يگانه است. جسارتش را ميستايم. اينكه كل جماعت از يك راه بروند و تو تنها از راهي ديگر بروي و فكر كني توي اين جاده به تو بيشتر خوش ميگذرد و با راه و چاهش بيشتر آشنايي، دل قرص و قوي ميخواهد و اعتماد بهنفس و پايداري.
در رمان ژانر علميتخيلي و فانتزي، شايد ضحي كاظمي يگانه زن معاصر باشد كه بي كم و كاست از نمونه اروپايي و امريكايي خود، در اين عرصه ميتازد. تاوان اين شجاعت و پايداري و اصرار بر لذتي كه از كار خود و سلوك نوشتاري خويش ميبرد را گذر زمان و آينده به همه نشان خواهد داد.