فوريت ونزوئلا برايترامپ
عليرضا سلطاني
رويدادي كه دو روز پيش در ونزوئلا به عنوان شبهكودتا رخ داد، تحولات ونزوئلا را پيچيدهتر از گذشته كرده است. تحولات سياسي ونزوئلا صرفا درون خاك اين كشور رقم نميخورد بلكه مجموعهاي از عوامل و متغيرها هستند كه در حال حاضر بازيگر صحنه سياسي ونزوئلا هستند و بخش عمده آنها بازيگران خارجي هستند. در راس بازيگران خارجي ايالات متحده امريكا قرار گرفته است كه رسما از تغيير حكومت در ونزوئلا حمايت ميكند. ايالات متحده امريكا تحت رهبري دونالد ترامپ به دليل شرايط جاري سياسي تلاش ميكند با مديريت بحران ونزوئلا نتيجهاي فوري و سريع از تلاشهاي خود در كاراكاس به دست بياورد. يكي از دلايل عمده عجله ترامپ براي كنار زدن حكومت نيكولاس مادورو و روي كار آوردن خوان گوايدو، بحران گريبانگير سياست خارجي واشنگتن است. در شرايطي كه ساعت به ساعت لحظه سرنوشتساز انتخابات براي دونالد ترامپ نزديكتر و نزديكتر ميشود، كاخ سفيد تلاش ميكند تا جبهههاي درگيري خود را در سياست خارجي محدودتر و هدفمندتر كند. در شرايطي كه احساس ميشود، سياست خارجي واشنگتن در پرونده كره شمالي به نوعي با بنبست مواجه شده است، ترامپ ترجيح ميدهد با حل و فصل سريع پروندههاي كوچكتر و سادهتر به سراغ گروهي از پروندههاي اولويتمندتري مانند رويارويي با ايران يا پرونده معامله قرن برود كه ميتوانند به اهرمي موثر در انتخابات پيش رو تبديل شوند. پرونده ونزوئلا براي سياست واشنگتن در قبال تهران بسيار حائز اهميت است. ترامپ با تصميم اخيرش براي اجراي تحريمهاي نفتي شديدتر عليه جمهوري اسلامي ايران عملا خود را در مخمصهاي قرار داده كه حل و فصل فوري پرونده ونزوئلا را داراي اولويت بيشتري كرده است. واقعيت اين است كه عدم تمديد معافيتهاي تحريمي براي كشورهاي واردكننده نفت ايران نشان از اميدواري واشنگتن براي تحول فوري در كاراكاس داشت چراكه ونزوئلا به عنوان بزرگترين ميزبان ذخاير ثابت شده نفت جهان و يك عضو موثر اوپك ميتواند گزينهاي قابل توجه براي جايگزيني نفت ايران باشد و آثار و پيامدهاي نفتي فقدان نفت ايران را كنترل كند، براي ترامپ بازار نفت از اولويت جدي برخوردار است.
تحريمهاي همزمان عليه ايران و ونزوئلا عملا به توان واشنگتن براي كنترل بازارها صدمه جدي وارد ميكند اما واشنگتن اميدوار است كه در شرايط فشار به سرعت پرونده ونزوئلا را ببندد تا با دست بازتر به اقدامات ضدايراني ادامه دهد. اما در كنار تمام تلاشهايي كه از سوي امريكا و ديگر بازيگران خارجي براي مديريت منفعتطلبانه اوضاع ونزوئلا انجام ميدهند، سرنوشت اين كشور نهايتا درون ونزوئلا رقم خواهد خورد، جايي كه تصور ميشد، مردم روز به روز نسبت به تحولات بيصبرتر ميشوند. به صورت قاطع ميتوان گفت كه مردم ونزوئلا تا ابد حاضر به تحمل شرايط موجود نخواهند بود و به تبع مردم، ارتش هم حاضر به ادامه اين شرايط تا ابد نيست. من تصور ميكنم با توجه به قدرت ارتش در ونزوئلا و توان اثرگذاري نيروهاي نظامي بر تحولات، عامل تعيينكننده در سرنوشت اين كشور، موضعگيري نهايي فرماندهان ارتش باشد. اخيرا در تحولات شمال آفريقا شاهد بوديم كه ورود ارتش به تحولات در سودان و الجزاير باعث شد تا بحران سياسي در اين كشورها به نوعي فروكش كند. با وجود اينكه ارتش ونزوئلا تا به امروز وفاداري خود را به دولت مادورو اعلام كرده و تاكنون تلاشي براي موضعگيري عملي در بحران نداشته است اما نهايتا اين وفاداري و بيطرفي عملي نخواهد بود. فرماندهان ارتش هم به دليل اوضاع شكننده سياسي و اقتصادي مجبور به موضعگيري خواهند شد. به نظر ميرسد، ارتش ونزوئلا بدون اينكه اعلام كرده باشد، فرصتي در اختيار دولت مادورو قرار داده است تا در اين فرصت بتواند اوضاع سياسي و بحران جاري را جمع كند. اما اگر مادورو موفق به حل بحران در فرآيند زماني چند ماه آينده نشود، استمرار ناامني، بيثباتي و شرايط سخت اقتصادي ارتش را ناگزير از دخالت خواهد كرد. اين موضعگيري لزوما به معناي پيروي از خواست واشنگتن نيست و ميتواند حتي به نفع مادورو باشد. به اعتقاد من نهايتا در صورت ناتواني مادورو از حل و فصل بحران سياسي جاري، ارتش ونزوئلا 3 گزينه پيش روي خود دارد. ارتش ونزوئلا ممكن است كه تصميم بگيرد با اقدام به نفع مادورو و آغاز يك سركوب گسترده سراسري شرايط را براي جمع كردن خشونتآميز اعتراضات و ثبات سياسي زير مشت آهنين فراهم كند. از سوي ديگر ارتش ممكن است به خواست امريكا و همراهي با خوان گوايدو تن در دهد و با يك كودتا به نفع گوايدو، حاكميت مادورو را به پايان برساند. اما محتملترين گزينه در مورد ارتش ونزوئلا در صورت استمرار بيشتر وضع موجود، اقدام به كودتايي است كه هر دو رقيب سياسي كنوني را در كشور كنار بزند و سران ارتش با تشكيل حكومتي نظامي براي حفظ ثبات و امنيت كشور فارغ از رقابت سياسي راست و چپ شرايط را براي تحول سياسي در ونزوئلا آماده كنند. در شرايط كودتاي ارتش حتي در صورت كنار زدن خوان گوايدو كه مورد حمايت امريكاست، باز هم انتظار ميرود كه دولت امريكا از ارتش ونزوئلا حمايت كند چراكه به صورت سنتي، نظاميان در امريكاي لاتين معمولا روابط خوبي با دولت ايالات متحده امريكا برقرار ميكنند. در شرايط كنوني با توجه به تضعيف جايگاه مادورو، گزينه سركوب مخالفان به نفع مادورو، گزينهاي غيرمحتمل به نظر ميرسد چراكه طي سالهاي گذشته توان و ظرفيت سياسي و مشروعيت مادورو تحليل رفته است و ارتش علاقهمند نيست كه آبروي خودش را در گروي سرنوشت سياسي مادورو فدا كند. در حال حاضر شرايط روزهاي آينده ونزوئلا قابل پيشبيني نيست. قطعا با ادامه رقابتهاي سياسي داخلي و اعمال فشارهاي خارجي شرايط سختي در انتظار مردم ونزوئلا خواهد بود كه مجبور به تحمل بيثباتي، ناامني و مشكلات اقتصادي ناشي از سوءمديريت و تحريم خواهند بود. تصميمگيري سران ارتش براي كودتا يا سركوب، توان نيكولاس مادورو براي مديريت شرايط و احتمال توافق و معامله پشت پرده بازيگران قدرتمند خارجي مانند چين، روسيه، امريكا و قدرتهاي منطقهاي مانند برزيل ميتواند در سرعت تحولات نقش بازي كند.