• 1404 دوشنبه 26 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4356 -
  • 1398 پنج‌شنبه 12 ارديبهشت

دروغگويي هدفمند

نيوشا طبيبي

۱- ادوارد جيمز برنايز را بايد تاثيرگذارترين فرد بر جهان كنوني دانست. او را به دروغ و با اندكي كوچك‌نمايي «پدر روابط عمومي» نام نهاده‌اند اما تاثير او بر جهان از دهه بيست ميلادي تاكنون عميق، واضح و روشن است. او پدر و نظريه‌پرداز دروغگويي نظام‌مند دولتي، دستكاري در عواطف توده‌ها و تاثير بر تصميم‌سازي‌هاي ملي است. راه‌حل‌هاي او بر پايه رموز روانشناختي هستند و در عرصه‌هاي مختلف اقتصادي و سياسي و فرهنگي كاربردهاي جدي و حياتي دارند. سرمايه‌داري امريكايي نياز داشت تا مصرف‌كنندگان مازاد توليد آنها را بخرند تا آنها بتوانند ادامه حيات دهند و ثروت بيندوزند، پس بايد كاري مي‌كردند تا مردم بيش از نيازشان - بسيار بيش از نيازشان - خريد كنند. برنايز توانست اين مهم را به سرانجام رساند. تكنيك‌هاي موفق او فقط به كار سرمايه‌داران نخورد، سياستمداران بيشتر از روش‌هاي او منتفع شدند. برنايز معتقد بود كه اتكا به راي مردم، خطرناك است و جامعه بايد با دولت سايه اداره شود چنان‌كه در ايالات متحده و بسياري از دموكراسي‌هاي غربي چنين است. با نفوذ بر اذهان مردم مي‌توان آنها را به بازي آزادي بيان و دموكراسي كشاند و در باطن ديكتاتوري خشن سرمايه‌داران و قدرتمندان را برقرار كرد. برنايز و ادامه‌دهندگان راه او در عرصه سياست همچنين كار آماده‌سازي افكار عمومي امريكا و ديگر مردم جهان را براي «دشمن‌انگاري» يك كشور دنبال مي‌كنند. در ۱۹۵۴ آنها با زمينه‌سازي، كنگره و دولت و مردم امريكا را متقاعد كردند دولت ملي آربنز را كه با انتخاباتي دموكراتيك بر سر كار آمده بود به اتهام واهي «كمونيست بودن» به وسيله كودتا سرنگون كنند تا خطري متوجه مردم امريكا نباشد! جرم رييس‌جمهور گواتمالا فقط قصد او براي شكستن انحصار توليد و بازرگاني ميوه و به خطر انداختن منافع شركت امريكايي يونايتد فروت بود، همين! او نه كمونيست بود و نه رابطه‌اي با شوروي داشت! ...

پروژه حمله به عراق و افسانه زرادخانه سلاح‌هاي كشتار جمعي صدام هم از همين دست برنامه‌ها بود. برنايز به سياستمداران و سرمايه‌داران آموخت چگونه و با ظرافت به مردم دروغ بگويند و بر احساسات آنها تاثير بگذارند، آنها را به خريد چيزي كه لازم ندارند متقاعد كنند و به دشمني و دوستي با كسي كه نمي‌شناسند بكشانند. همين‌ها كافي است تا سيطره و حاكميت ايشان را بر مردم تضمين كند.

۲- پيش از اين هم درباره نظرسنجي‌هاي دروغين و پخش نتايج عجيب آنها در رسانه‌ها به عرض رسانده بودم. يكي، دو روز پيش در وب‌سايت‌هاي معتبر داخلي خبري منتشر شده بود مبني بر اينكه: «يك پژوهش بين‌المللي عصباني‌ترين مردم جهان را به ترتيب ليست كرده است و ايرانيان نيز جايگاه سومين مردم عصباني جهان را در اين فهرست به خود اختصاص داده‌اند.» اين پژوهش بين‌المللي توسط موسسه گالوپ انجام شده است. به موجب اين تحقيق، ۳۴درصد مردم جهان به‌طور روزانه احساس غم دارند (!). ملاحظه بفرماييد كه در اينجا يك تكنيك بسيار قديمي، شايد ابداع همان برنايز - به كار رفته. ايرانيان را در جايگاه سوم مردم عصباني جهان نشانده و نه اول. پس كسي نمي‌تواند ادعا كند اين رتبه‌بندي براي خدشه‌دار كردن و بد جلوه دادن چهره ايران است. بعد بلافاصله رقم پرت و بي‌حساب و كتاب ۳۴ درصد مردم جهان را آورده تا نشان دهد كه اين تحقيق اساسي علمي و رياضي دارد و مو لاي درزش نمي‌رود! تا اينجا عيبي ندارد، آنها تكليف‌شان با ما معلوم است، دشمن هستند و هر كار كه بتوانند مي‌كنند. اما چرا رسانه‌هاي خودي خبري چنين بي پايه و اساس را نقل مي‌كنند؟ به راستي كدام شاخص‌ها براي به دست آوردن جايگاه سوم عصباني‌ترين مردم جهان براي ايرانيان در نظر گرفته شده؟ موسسه گالوپ به صورت تصادفي به خانه‌هاي ايرانيان زنگ زده و پرسيده آيا امروز عصباني هستيد؟ يا در هفته گذشته عصباني شده‌ايد؟ كمي كه فكر كنيم، ادعا بي‌پايه و اساس است. بدبين كردن مردم جهان به ايرانيان و تضعيف روحيه آنها از اهداف روشن ارايه اين آمارهاي دروغين هستند. نگاه كنيد كه در اين هفته چند خبر درباره اين نظرسنجي‌هاي جعلي منتشر شده است؟ به نظر مي‌رسد، رسانه‌هاي ايراني كه منافع ملي براي‌شان محور و اساس كار است بايد با دقت بيشتري خبر نقل كنند تا خود تبديل به وسيله‌اي براي اشاعه نااميدي و بي‌انگيزگي نشوند.

۳- از ابزارهاي عمليات رواني براي متقاعدسازي مردم غرب به دشمن‌انگاري كشور و ملتي خاص، جعل اخبار و آمار دروغين است. برنايز و رهروان راه او سال‌هاست كه از اين ابزار براي توجيه اعمال خلاف اخلاق و عرف و قانون بهره مي‌جويند. سال‌هاست كه با دروغ گفتن به مردم، پول از جيب‌هاي آنان مي‌دزدند، از آنها ماليات مي‌گيرند و فرزندان‌شان را راهي جنگ‌هايي مي‌كنند كه با افسوس برنده اصلي آنها سرمايه‌داران بزرگ هستند. در اين ميان و با در نظر گرفتن اين واقعيات، بايد بدانيم كه وضع ما بد نيست. اگر به ما مي‌گويند شما خشن و بداخلاق و خطرناك هستيد و «نظم جهاني» را به هم زده‌ايد، اگر به مردم القا مي‌كنند كه شما عقب مانده‌ايد و هيچ‌كس به فكر شما نيست، دليل دارد. دليلش اين است كه نبايد الگوي مستقلي بدون تاييد غرب شكل بگيرد و از دايره مصرف و فرهنگ جهاني و سيطره اقتصادي آنها بيرون بايستد. واقعيت ديگر اين است: وضع ما از بسياري از كشورهاي جهان نه تنها بدتر نيست بلكه بهتر هم هست. مشكلاتي داريم كه بايد دست در دست هم آنها را حل كنيم. كمي و كاستي‌ها و مشكلات مديريت و اشكالات حكومت و نارسايي‌ها در كدام كشور جهان وجود ندارد؟ جز با اراده ملي مي‌توانيم شرايط را تغيير دهيم؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون