• 1404 دوشنبه 26 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4356 -
  • 1398 پنج‌شنبه 12 ارديبهشت

گشت و گذاري در نمايشگاه كتاب

تفريحات ايرانيان ٭

محسن آزموده

 

 

گويا بالاخره بعد از بالا و پايين كردن‎هاي بسيار، بنا شده كه بزرگ‌ترين رويداد فرهنگي كشور در خوش آب و هواترين ماه سال در تهران يعني ارديبهشت، در مركز جغرافيايي شهر يعني مصلاي تهران برگزار شود؛ اگرچه برپايي نمايشگاه كتاب در مصلاي تهران، به دليل عدم تناسب فضاي مصلا يعني يك مسجد با شبستان‎ها و حياط بزرگ و فضاهاي خالي و سبز اطراف آن، با يك فضاي نمايشگاهي و اقتضائات آن، همچنان مسائل و دشواري‎هايي را براي برگزاركنندگان و مخاطبان نمايشگاه ايجاد مي‎كند و كماكان اين بحث قديمي مربوط به محل برگزاري نمايشگاه را داغ و زنده نگه مي‌دارد.

تا به امروز دو بار به نمايشگاه كتاب رفته‎ام، يك بار پنجشنبه پنجم ارديبهشت ظهر و بار دوم دوشنبه نهم ارديبهشت عصر و اگر عمري باشد و مجالي، يك بار ديگر هم به آنجا مي‌روم. شخصا با كساني كه به دلايل مختلف مثل شلوغي و ازدحام به نمايشگاه كتاب نمي‎روند و مدام غر مي‎زنند كه نود درصد كساني كه به نمايشگاه مي‎آيند، تماشاچي هستند و كتاب نمي‎خرند و براي تفريح و خوشگذراني به آنجا مي‎آيند، آنهايي كه مي‎گويند ما ترجيح مي‎دهيم از كتابفروشي‎ها كتاب بخريم و مگر تخفيف نمايشگاه چقدر است كه زحمت سر زدن به نمايشگاه را تحمل كنيم و .... معتقدم نمايشگاه، الزاما فروشگاه نيست و گشت و گذار در آن، فقط براي خريدن كتاب نيست. نمايشگاه كتاب نيز با همه نقدهايي كه به نحوه و محل برگزاري آن است، رويدادي مبارك و ارزشمند است. در نمايشگاه كتاب ما فقط كتاب نمي‎بينيم، نويسنده‎ها را مي‎بينيم، با مترجمان آشنا مي‎شويم، با دست‎اندركاران كار چاپ و نشر و توزيع و فروش كتاب، اين عزيزترين محصول انساني سراسر تاريخ، مواجه مي‎شويم و اگر حوصله كنيم و با آنها هم‎كلام شويم، از مصايب و دشواري‎هايي كه اين روزها به واسطه كمبود و گراني كاغذ با آن دست و پنجه نرم مي‎كنند، سر در مي‌آوريم. در نمايشگاه كودكان و نوجوانان و جواناني را مي‎بينيم كه با حرص و ولع، سراغ كتاب‎هاي قديمي و جديد را مي‎گيرند و جويندگاني كه گويي براي اولين با مي‎خواهند آگاتا كريستي و رومن رولان و ويكتور هوگو و كافكا را كشف كنند و با ذوق و شوق، جلد و فهرست كتاب‎ها يا تصاوير آنها را از نظر مي‎‏گذرانند. در نمايشگاه زنان و مردان ميانسالي را مي‎بينيم كه وقتي كتاب‎هاي جديد را ورق مي‎زنند، چشمان‎شان برق مي‎زند، آدم‎هاي مسني كه با ديدن كتاب‎هاي قديمي، ياد ايام نوجواني و جواني مي‎كنند و تنفس در فضاي نمايشگاه كتاب، آنها را به خاطرات دور و دراز و عشق‎ سال‎هاي جواني بازمي‎گرداند.

پنجشنبه، وقتي از در جنوبي مصلا به محوطه نمايشگاه وارد شدم، اولين چيزي كه نظرم را جلب كرد، سالن‎هاي انتشارات دانشگاهي بود. طبق آگاهي قبلي يك راست به غرفه انتشارات دانشگاه تهران رفتم و سراغ كتاب «تاريخ دانشگاه تهران» را گرفتم؛ كتابي سترگ و عظيم كه دو جلد اول آن بعد از سال‎ها توسط سه تن از برجسته‎ترين اساتيد معاصر تاريخ نوشته شده است: غلامحسين زرگري‎نژاد، منصور صفت‎گل و محمدباقر وثوقي. آشنايان به تاريخ مي‎دانند كه دكتر زرگري‎نژاد الان قريب به بيست سال است كه روي اين كتاب كار مي‎كند و امسال بالاخره بخش نخست آن در دو مجلد، مربوط به سال‌هاي 1313 تا 1322، با مقدمه‎اي خواندني از استاد فقيد باستاني پاريزي، به قيمت دو جلد، 200 هزار تومان، عرضه شده است. حين قدم زدن در يكي از راهروها، دكتر زرگري‎نژاد را ديدم كه با عصا و كمك دو تن از همراهان، قدم مي‎زد. عرض سلام و تبريك گفتم و از او ماجراي باقي مجلدات كتاب را پرسيدم. گفت ان‌شا‎ء‏الله اين كامل‎ترين تاريخ نماد آموزش عالي در ايران تا انقلاب 57 در سال‎هاي آتي منتشر خواهد شد.

بعد از بازديد سالن‎هاي دانشگاهي، يكسره به شبستان ناشران عمومي رفتم. در بدو ورود، به غرفه انتشارات كرگدن برخوردم، نشر جوان و فعالي كه امسال، بالاخره توانست يك غرفه كوچك اما دو نبش را به خود اختصاص بدهد. كتاب‎هاي جديد كرگدن با آن طرح جلدهاي زيبا به خصوص در حوزه آموزش فلسفه و علوم به كودكان واقعا خواندني و جذاب به نظر مي‎رسيدند. در ادامه گشت و گذار به نشر دانشگاه اديان و مذاهب سر زدم؛ ناشري كه كتاب‎هاي درجه يك و محققانه در حوزه مطالعات اديان و كلام منتشر مي‌كند. با توجه به جيبم، دو كتاب نسبتا چاپ قديمي از اين ناشر دانشگاهي خريدم: جلد اول «كلام و جامعه» نوشته پروفسور يوزف فان اس كه از ارزنده‌ترين پژوهش‌هاي معاصر محقق بزرگ آلماني در زمينه جريان‌هاي كلامي و فكري در دو سده نخست تاريخ اسلام است و گروهي از مترجمان زبده زبان آلماني زير نظر دكتر سيدمحمدرضا بهشتي آن را ترجمه كرده‌اند، به قيمت 50 هزار تومان (با احتساب تخفيف نمايشگاه) و ديگري «شهر خدا» نوشته كلاسيك قديس آگوستين با ترجمه خوب حسين توفيقي، آن هم به قيمت 45 هزار تومان.

در همين گشت و گذار، به غرفه كوچك انتشارات طرح نو برخوردم. بعد از 13 سال اين ناشر مشهور زمان اصلاحات، در نمايشگاه حضور دارد؛ البته با شمار انگشت‌شماري از آن همه كتاب اثرگذار كه در نيمه دوم دهه هفتاد، آذوقه نرم‎افزاري جنبش اصلاحات را فراهم مي‎كردند. طرح نو كه فروشنده مي‌گويد، هنوز زير نظر حسين پايا است، چند كتاب جديد هم براي عرضه دارد. فرصت نشد به غرفه‎هاي ناشران مشهور مثل مركز و ني و ققنوس و نگاه و چشمه و سروش سر بزنم. اما هر طور هست سري به نشر سخن مي‎زنم تا تصحيح جديد محمدرضا شفيعي كدكني از تذكره‎الاولياي عطار را كه امسال پس از سي سال پژوهش اين استاد نام‌آشنا، در دو مجلد و به قيمت 300 هزار تومان (در نمايشگاه 250 هزار تومان) عرضه شده را ببينم. فقط ببينم، وگرنه پول ندارم كه آن را بخرم. اين كتاب قطعا اتفاق ادبيات فارسي كلاسيك در نمايشگاه امسال است، همچنان كه پارسال تصحيح استاد محمد علي موحد از مثنوي معنوي مولانا. احمد پوري را در صف ديدم. پرسيدم كتاب جديد نداريد؟ گفت امسال نه! چند كتاب در دست كار هست كه هنوز آماده نشده. خاله‎ و دخترخاله‎ام را هم يكي از راهروها ديدم، دنبال آثاري در حوزه عرفان و تصوف مي‎گشتند، كتاب‎هاي استاد عبدالحسين زرين‌كوب (به ويژه ارزش ميراث صوفيه) را به ايشان معرفي كردم.

در نشر «شيرازه ما»، كتاب «نه طبقه-نه متوسط» را ورق مي‎زنم كه يكي مي‎گويد، «كتاب خوبي است، بخر»! به سوي صدا بر مي‎‌گردم، مراد ثقفي مدير نشر و نويسنده كتاب است. مي‌گويم، «ارادت دارم آقاي ثقفي، فقط اگر لطف كنيد، كتاب را براي من امضا كنيد»! كتاب 50 هزار توماني، با 20 درصد تخفيف ويژه آقاي ثقفي، به قيمت 40 هزار تومان تمام شد. روز ديگر در نشر هرمس هم، از دكتر حسين معصومي همداني امضا گرفتم، براي ترجمه جديدش از كتاب «تاريخ و فلسفه علم» كه شامل مقالاتي است از رشدي راشد، مورخ و فيلسوف علم معاصر مصري. همان روز در نشر هرمس دكتر عبدالحسين نيك‎گوهر نويسنده و مترجم پركار حوزه علوم اجتماعي را با همسرش ديدم. دكتر سفارش كرد ترجمه جديدش يعني «از غرب چه مانده است؟» گفت‌وگوي رژي دبره و رنو ژيرار را تهيه كنم. باز در هرمس، با محمدرضا از همكاران نشر هم‎كلام شدم. وقتي ديد كرم كتاب هستم و تنها 100 هزار تومان بن به لطف دوست خبرنگارم خانم ابراهيم‎پور دارم، راهنمايي‎ام كرد كه كتاب‎هاي ارزشمند و چاپ قديمي هرمس را بخرم. اغراق نمي‎كنم، در اين گراني كاغذ، 16 جلد كتاب خريدم كه سر جمع شد، 100 هزار و نهصد تومان. ارزان‎ترين آنها «گراهام گرين» نوشته ديويد لاج با ترجمه زنده‌ياد كريم امامي بود، به قيمت 700 تومان و گران‎ترين آنها «اقتدا به مسيح» نوشته كلاسيك توماس آكمپيس با ترجمه سايه ميثمي و ويرايش مصطفي ملكيان به قيمت 22 هزار تومان. اين وسط شمار زيادي هم نمايشنامه و داستان روسي از بزرگان ادبيات روس مثل تورگنيف و پوشكين گرفتم، با ترجمه‎هاي درخشان آبتين گلكار. صدرا، ديگر همكار عزيز نشر هرمس كه ديد روزنامه‎نگار هستم، ويراست سوم «معرفت‎شناسي» نوشته ارزشمند منصور شمس را براي معرفي در روزنامه به من هديه داد.

دكتر پرويز ضياءشهابي و دكتر مالك حسيني (استادان فلسفه) را در حال خريدن كتاب ديدم. دكتر حسيني از نشر ماهي، يكي از رمان‎هاي آرتور شنيتسلر، نويسنده برجسته آلماني را با ترجمه علي اصغر حداد خريده بود. از ديگر برخوردهاي اتفاقي ديدار با پروفسور رودي مته بود، ايران‌شناس و مورخ برجسته هلندي و متخصص تاريخ صفويه، جلوي غرفه نشر نامك. بعد از سلام و احوالپرسي، توصيه كرد ترجمه ماني صالحي علامه از كتاب خواندني‎اش «تفريحات ايرانيان: مسكرات و مخدرات از صفويه تا قاجاريه» را بخريم، يك اثر محققانه در حوزه تاريخ اجتماعي و روزمره مردم ايران، درگوشي‎ها و رواياتي كه معمولا از ديد مورخان رسمي مغفول مي‎مانند. احسان شريعتي را هم در يكي از غرفه‌هاي توزيع آثار پدرش ديدم كه كتاب «خوشامدگويي به تناقض» نوشته رحمان شريف‎زاده (نشر كرگدن) را توصيه كرد، يك اثر فلسفي در حوزه معرفت‎شناسي. يك جا هم آقاي كريمي، مدير نشر ناهيد مچم را گرفت و خوش و بش كرديم. او از بي‎انصافي در تعيين محل غرفه‎اش ناراحت بود. درباره استقبال از نمايشگاه هم مي‎گفت به نسبت سال‎هاي پيش بسيار كمتر است و كمتر از آن خريد كتاب. عجيب هم نيست. هم قيمت كتاب‎ها به دليل كمبود كاغذ بالا رفته و هم مردم به دليل گراني پول ندارند صرف كالاهاي فرهنگي كنند.

سري هم به دوستان خبرنگار در بخش رسانه‎ها زدم كه تند تند داشتند خبر تايپ مي‎كردند، سجاد صداقت در مقام خبرنگاران را اما در يكي از راهروها ديدم، داشت با عجله از يك نشست برمي‎گشت تا گزارشش را تايپ و ارسال كند. آخر وقت نمايشگاه، با يكي از باربرهاي نمايشگاه تا متروي شهيد بهشتي همراه مي‎شوم. از دو دختر دانشجو مي‎گويد كه نزديك به 30 ميليون تومان كتاب خريده بودند! لهجه‎اش كردي است، مي‌گويم رگ و ريشه من هم كرد (كرمانج) است. از كرمانج‎ها خاطره خوبي دارد، با يكي‎شان همكار و دوست بوده. يادش مي‌آيد كه طرف تمام بدنش را خالكوبي كرده بود. روي دست خودش هم اثر يك خالكوبي مخدوش شده هست. مي‌پرسم چرا اين‌طوري شده؟ مي‎گويد: يك اسم بود، بعدا با سيگار تا جايي كه توانستم، پاكش كردم. مي‎پرسم حالا اسم كي بود؟ چي بود؟ جواب نمي‎دهد!

٭ عنوان اثر رودي مته، مورخ هلندي كه ترجمه آن توسط ماني صالحي علامه امسال در نمايشگاه كتاب توسط نشر نامك منتشر شده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون