همه آنچه در ليگ دسته اول گذشت
اپيزود سرد پاياني در فصلي كمهيجان
امين نجما
سريال تماما ايراني ليگ يك به اپيزود آخر از يكي از سردترين فصول خود رسيد و در اين هفته پروندهاش بسته شد. اپيزودي كم هيجان از فصلي كه به طرزي عجيب با حضور 18 تيم قرعهكشي شد، با حضور 15 تيم آغاز به كار كرد، با حضور 17 تيم ادامه يافت و در پايان نيز با حضور 16 تيم مختومه شد. در اين فصل تيمهاي نفت تهران و سياهجامگان مشهد كه فصل گذشته از ليگ برتر به ليگ يك سقوط كرده بودند در قرعهكشي حاضر بودند اما به مرور و بعد از غيبت در دو مسابقه از گردونه بازيها كنار گذاشته شدند تا ليگ يك با وجود انجام قرعهكشي با حضور 18 تيم در 32 هفته با 7 بازي و در 2 هفته با 8 بازي پيگيري شود و استراحت دو تيم در هر هفته شكلي عجيب و البته پردردسر به مسابقات بدهد. روندي كه شايد ميشد در نيمفصل مورد اصلاح و بازبيني قرار گيرد اما برگزاركنندگان ترجيح دادند براي خود بيش از اين دردسر درست نكنند و رويه نيم فصل نخست را در ادامه نيز پي بگيرند.
از طرف ديگر كنار گذاشته شدن دو تيم از جدول مسابقات با توجه به اينكه از هفته اول صورت نگرفت، زمينهساز بينظمي ديگري در جدول ردهبندي شد و با توجه به حضور يكي از دو تيم در برخي ديدارها، امتيازهاي حاصله از آن ديدارها نيز از جدول بيرون آمد تا در ميانه راه جدول ردهبندي نيز دستخوش تغييراتي شود. اما بينظميهاي ليگ تنها به نفت و سياهجامگان خلاصه نميشد و ديگر تيمها نيز در بسياري از مقاطع با توجه به مشكلات مالي و مديريتي براي برگزاركنندگان دردسرساز شدند. واگذاريهاي سياسي، جابهجاييهاي عجيب در ابتداي فصل، مشكلات و شائبههاي مربوط به صعودهاي فصل قبل و امثالهم همه و همه دست به دست هم دادند تا برخي تيمها در ديدارهاي آغاز فصل شركت نكنند و يا نصفه و نيمه در زمين حاضر شوند. براي مثال در هفته نخست، تيم خونهبهخونه كه هنوز در هياهوي فصل گذشته براي حضور در ليگ يك از سوي مالك خود با ترديد مواجه بود در يك ديدار حاضر نشد و 3 امتياز بدون دردسر به حريفش رسيد. يا تيم «نود اروميه» كه حاصل اهداي امتياز تيم ماشينسازي تبريز در ليگ يك از سوي مالك آن به نماينده اروميه در مجلس بود در نخستين هفته مسابقات نتوانست به موقع مدارك خود را تكميل كند و به دنبال اين اتفاق اين تيم 3 امتياز را تقديم حريف خود كرد. نود اروميه در چند هفته آغازين نيز با نفراتي متشكل از تيمهاي پايه در زمين حاضر شد و شكستهاي پرگلي نيز تجربه كرد تا شايد بتوان گفت، عدالت ليگ يك را بدينوسيله به چالش كشيده باشد.
اما سواي چنين بينظميهايي از آنجايي كه ليگ امسال دو تيم سقوط كننده خود را در آغاز راه شناخت، هيجاني به مراتب كمتر از فصول گذشته، حداقل در پايين جدول، تجربه كرد. وجود تنها يك سهميه سقوط به ليگ دو خيال بسياري از تيمهايي كه در كمركش جدول قرار داشتند را از عدم سقوط راحت كرده بود و از طرف ديگر مانند سنوات اخير، اختصاص تنها دو سهميه صعود به ليگ برتر در بالاي جدول نيز از جايي به بعد تيمهاي ميانه جدول را به بيانگيزگي دچار كرد؛ مسالهاي كه با رسيدن به هفتههاي پاياني فصل شائبههاي بسياري را مخصوصا در ليگي كه تفاوت آنچناني ميان سوم شدن و پانزدهم شدن در آن وجود ندارد، ايجاد ميكند. برگزاري ليگ يك با رويهاي كه در كشورهاي صاحب فوتبال جهان مدتهاست به دست فراموشي سپرده شده است، ميتواند به طور كلي هر آنچه كه در فوتبال براي انجام بازي جوانمردانه و دوري از بسياري از ناملايمات رشته شده است را پنبه كند. روندي كه سالهاست اجرا ميشود و شائبههاي فراواني را براي اهالي فوتبال ايجاد كرده است. در بسياري از موارد متاسفانه مسائلي، كه وجود آنها قابل انكار نيست، در ليگ يك اتفاق ميافتد و به تضييع حق بسياري از تيمها ميانجامد. اتفاقي كه در سطوح مشابه در كشورهاي اروپايي ديده نميشود و در مسابقاتي همچون ليگ يك كه مانند ليگهاي برتر، ردهبندي نهايي سهميههاي مسابقات قارهاي را مشخص نميكند، بازيهاي پليآف هيجان را در ليگ ايجاد ميكند. براي مثال در انگلستان شاهد هستيم كه در رقابتهاي چمپيونشيپ كه دومين سطح فوتبال باشگاهي جزيره به حساب ميآيد، دو تيم مستقيما راهي رقابتهاي ليگ برتر ميشوند و تيمهاي سوم، چهارم، پنجم و ششم نيز به پليآف راه مييابند و يكي از آنها نيز به ليگ برتر ميرسد. همين مساله سبب ميشود 6 رده بالايي جدول از ارزش ديگري برخوردار باشند و حداقل 9 يا 10 تيم تا هفتههاي پاياني براي خود شانس حضور در يكي از اين 6 رده را متصور باشند. از طرف ديگر نيز 3 تيم به دسته پايينتر سقوط ميكنند و به دنبال آن نيز معمولا 6 يا 7 تيم نيز تا هفتههاي پاياني هراس سقوط را حس ميكنند. برقراري رويه اينچنيني در ليگ يك ايران نيز ميتواند براي 90 درصد تيمها تا هفتههاي پاياني دغدغه ايجاد كند و مانع از اين شود كه در برخي موارد آنها از سر بيتفاوتي و يا حتي مشكلات مالي به كم فروشي، تباني و مواردي از اين دست تن بدهند. علاوه بر آن قرار دادن بازي پليآف به سبك ذكر شده بيشك به هيجاني مضاعف و استقبالي گستردهتر از سوي مردم در ديدارهاي مراحل پاياني ميانجامد.
اما در كنار نحوه برگزاري كه ميتوان گفت در بسياري از مواقع ترمز هيجان ليگ را كشيده است، مربيان حاضر در ليگ يك نيز به فوتبالي تماما نتيجهگرا روي آوردهاند و بازي زيبا و هجومي و بالطبع پرگل را به دست فراموشي سپردهاند. فرضيهاي كه نتايج حاصل شده در ليگ امسال نيز به خوبي آن را تاييد ميكند. آمارهاي اقتباس شده از بازيهاي امسال نشان ميدهد پرتكرارترين نتيجه 1-0 بوده كه تا پيش از هفته پاياني بازيها در 27% مسابقات تكرار شده است و 41% مسابقات نيز يك گل يا كمتر داشته كه آماري بسيار بالا بهحساب ميآيد. مضاف بر اين از ميان تمام مسابقاتي كه برگزار شده است 42% آنها با گلزني هر دو تيم همراه بوده و در 58% باقيمانده يا يكي از دو تيم و يا هيچكدام از آنها موفق به گلزني نشدهاند. در زمينه ميانگين گل زده در هر بازي نيز ليگ يك در اين فصل آمار ضعيفي داشته است. بازيهاي امسال به طور ميانگين 2 گل داشتهاند كه از زمان تكگروهي شدن ليگ يك تا به امروز ضعيفترين ميانگين بوده است. فصل گذشته هر بازي به طور ميانگين 2.19 گل داشته و در فصول پيشتر نيز آمارهاي 2.02 و 2.09 به ثبت رسيده است. از ديگر نكات عجيب ليگ يك امسال ميتوان به تداوم صدرنشيني گلگهر سيرجان در نيم فصل دوم با وجود عدم پيروزي در مقطعي طولاني اشاره كرد. سيرجانيها در فاصله هفتههاي بيست و يكم تا بيست و نهم در 9 هفته از بازيها پيروز نشدند و تنها 6 امتياز كسب كردند اما صدرنشين ماندند! اتفاقي كه مشابه آن را كمتر سراغ داريم و البته اگر كمي سختگير باشيم، سندي ديگر براي كم هيجان بودن اين فصل ليگ به حساب ميآيد. به تمامي مسائلي كه در اين نوشتار در تاييد سرد بودن اين فصل رقابتهاي ليگ يك مطرح شد، اين موضوع را نيز اضافه كنيد كه مسابقات به نحوي در اين فصل پيش رفت كه در هفته پاياني هر 7 مسابقه تشريفاتي بود و عملا هيچكدام از ديدارهاي اين هفته، كه بايد طبيعتا داغترين هفته ليگ ميبود، تاثيري در تعيين تيمهاي صعودكننده و سقوط كننده نداشت؛ چراكه با نتايج هفته ماقبل پاياني جايگاه تيمهاي اول، دوم و شانزدهم ليگ تثبيت شده است و ديگر جايگاهها نيز تفاوت آنچناني با يكديگر ندارند.
هر چه كه بود، پرونده يك فصل ديگر از رقابتهاي ليگ 1 نيز بسته شد و خروجي آن صعود گلگهر سيرجان و شاهين بوشهر به ليگ برتر و سقوط شهرداري ماهشهر به ليگ دو بود. در كنار اين تيمها بازيكنان زيادي نيز از ليگ يك به ليگ برتر خواهند رسيد تا در آنجا شانسهاي خود براي ديده شدن در سطح اول فوتبال ايران را جستوجو كنند. بيشك برگزاري مسابقات با الهام گرفتن از كشورهاي صاحب فوتبال و همين طور استقرار نظم هر چه بهتر در فصول آينده ميتواند علاوه بر فراهم كردن زمينه لازم براي رسيدن تيمهاي مستحق صعود به ليگ برتر، سطح فني و بستر مناسبي نيز براي پيشرفت بازيكناني فراهم كند كه دورنماي ليگ برتر را در ذهن دارند. بيشك پويايي و هيجان هر چه بيشتر ليگ يك به شكوفا شدن استعدادهاي جوانان بيشتري كمك ميكند و در بسياري از شهرهايي كه توان حضور در ليگ برتر را ندارند اين فرصت را ايجاد ميكند كه نوجوانان و نونهالان بيشتري به فوتبال علاقهمند شوند و تنور فوتبال كشور را روز به روز گرمتر كنند.