سايه نوستالژي سي.جي و تبعات سنگين آن
نيوشا طبيبي
۱- تخلف و رفتار بيقاعده ترافيكي، چهره شهر زيباي تهران را مخدوش كرده. هزاران موتورسوار، بيرعايت هيچ نظم و قانون، گويي كه از قيد هرچه در جهان هست آزادند، به هر سو ميتازند، مسيرهاي عبور ممنوع را با سرعت و بيملاحظه طي ميكنند، پشت چراغ قرمز و خط عابر پياده نميايستند و با جان خود و مردم بازي ميكنند. وضعيت رانندگان خودروها هم بهتر از اين نيست. خط عابر پياده و آدمي كه از روي آن عبور ميكند گويي وجود ندارند يعني راننده با ديدن عابر بختبرگشته كه به قانون احترام گذاشته و از جاي تعيين شده در حال عبور از خيابان است به خود زحمت نميدهد كه حتي نيش ترمزي بزند. عبور از عرض خيابانهاي پهن حقيقتا براي بسياري از شهروندان بهويژه سالخوردگان دلهرهآور است.بياعتنايي عده زيادي از موتورسواران و رانندگان خودرو به قوانين رانندگي به جاي خود، شيوه خطكشي و مهندسي معابر هم به گونهاي درهم و برهم است كه اگر كسي هم بخواهد قانون را رعايت كند، دچار مشكلاتي ميشود. مثلا خطكشيهاي خيابان عريضي مانند خيابان شهيد بهشتي تهران را ببينيد: مسيرهاي خطكشي شده در دو سوي چهارراهها در امتداد يكديگر نيستند! يعني خودرويي كه پيش از تقاطع اتوبان مدرس و خيابان شهيد بهشتي در بين خطوط حركت ميكند، پس از عبور از چهارراه و در جايي كه خط دوباره شروع ميشود بايد به راست يا چپ انحراف پيدا كند. اين اشكال در بسياري از خيابانها وجود دارد. تجديدنظر در زمانبندي چراغهاي راهنمايي و جداسازي و مهندسي خودروها به مستقيمروها و چپروها به طور جدي لازم ميآيد.
۲- جدا از نقايص ترافيكي، پليس راهور هم چندان جديتي در اعمال قانون و برخورد با متخلفان ندارد. معمولا طرحي براي مبارزه با تخلفات مثلا موتورسوارها اعلام و در روزهاي اول خيلي جدي و پرحجم اجرا ميشود و بعد از مدتي اندك اندك از جديت كار كاسته ميشود و دوباره همان ميشود كه بود. وجود راكبين متخلف سوار بر موتورهايي كه هم آلودگي شديد صوتي و هم آلايندههاي هوا توليد ميكنند، معضل جدي شهرهاي ايران است. عجيب آنكه توليد موتورسيكلتهاي آلاينده بدصدا كه از روي مدل بسيار قديمي و پر اشكال CG125 HONDA كپي شدهاند بيوقفه ادامه دارد! بدتر از آن دستگاههاي مختلف دولتي و حتي خود ناجا هم كاربر اين موتورهاي آلاينده هستند!
۳- در انداختن طرحي به جاي طرح ترافيك و جايگزيني موتورهاي كمتر آلودهكننده و به قاعده درآوردن شيوه رانندگي و فرهنگ ترافيكي كاري جدي و مهم است. افزايش سطح جرايم تخلفات يكي از گامهاي اساسي براي مهار حجم بينظميها خواهد بود. درست است كه
موتوسيكلتسواران و پيكها نقش مهمي در تجارت شهري ايران ايفا ميكنند، اما قانونمند كردن آنها و ايجاد مضايقي براي متخلفان، بسيار لازم ميآيد تا اوضاع از اينكه هست، بدتر نشود. بسياري از شهرهاي جهان براي كنترل رفتار ترافيكي موتورسواران تدابيري منطبق با شرايط خود يافتهاند. بعضي شهرها استفاده از موتوسيكلتهاي الكتريكي را تشويق ميكنند و براي راكبين آنها تسهيلاتي معين كردهاند در مقابل براي راكبين وسايل نقليه پر سر و صدا و آلاينده مضايقي وضع كردهاند.
۴- تلاشهايي كه در سالهاي گذشته براي ارتقاي سطح فرهنگ ترافيكي انجام شده، بر رفتار بسياري از رانندگان موثر بوده اما كاري كه انجام شده چنان نبوده كه تخلف رانندگي در فرهنگ امروز ايرانيان امري قبيح و شنيع و مترادف با بيادبي و بيفرهنگي شمرده شود. بعضي اين اعمال زشت را زرنگي و نشانه تيزهوشي قلمداد ميكنند و از زحمتي كه براي شهروندان ديگر درست ميكنند و چهرهاي زشت كه براي شهرشان ميسازند خبر ندارند (يا اعتنايي ندارند.)