جنون ترامپ و آرامش ما
نازنين متيننيا
اگر در دو، سه سال اخير كه دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا شده، رسانههاي خارجي را تحتنظر گرفته باشيد، محال است كه گزارش يا يادداشتي درباره سلامت رواني ترامپ نخوانده باشيد و ندانيد كه چطور كارشناسان و رفتاردرمانگرها درباره ترامپ صحبت ميكنند و در مواجهه با خصايصي مثل دروغگويي، خودبرتربيني افراطي و... او حرف ميزنند. اخيرا هم مقالهاي در «گاردين» منتشر شد كه با اشاره به دروغهاي ترامپ و نحوه مواجههاش با مسائل، به اين نتيجه رسيده بود كه ديگر كاري است كه شده و حالا بايد براي آينده درس عبرت گرفت و اميدوار بود كه جامعه امريكا در انتخابات آتي، درست انتخاب كند. مثالها هم براي اين ضعفهاي اخلاقي كم نيست، اما كافي است به همين رفتار دو، سه روز اخيرش درباره رابطه با ايران و خواهشش براي تماس ايرانيها اشاره كرد. حرفهايش آنقدر سبك و توخالي است كه حتي اهالي توييتر فارسي هم آن را دست گرفتند و شوخي و خنده در هشتگ «زنگ بزن» بهراه است. از آن خندهدارتر، ارسال شماره به ديپلماتهاي سوييسي براي ايرانيهاست كه شده پيشخبر جوكهاي كاربران فارسي زبان. حالا و در چنين شرايطي عدهاي اميد بستهاند به اين ترامپ ديوانه كه وطنشان را در آن طرف آبها بفروشند و عدهاي ديگر هم فرصت را غنيمت شمردهاند تا چوب حراج برسر منافع ملي بكوبند و همه آن اتحاد و همدلي را كه در روزگار برجام به دست آمد يكشبه، به ارزانترين قيمت بفروشند. در چنين شرايطي شايد بهتر است كه ما هم برويم سراغ همان منش و روشي كه رسانههاي خارجي درباره ترامپ در پيش گرفتهاند. اينكه بدانيم با انساني بهشدت دروغگو، خودشيفته و ناكارآمد طرف هستيم كه از جهان هستي هيچ نميخواهد جز تاييد هميشگي زشتيهاي خودش و به جاي ايستادن در دودستگي كه چه عرض كنم، چنددستگيها، همدلي و اتحاد ملي را بيشتر از قبل سرلوحه اين روزها قرار دهيم تا دوران اين ديوانگي و جنون هم بگذرد. به جز اين خود را در معرض ديوانهاي قرار دادهايم كه بازيچهاش جان آدميزاد است و تماميتهاي ملي سرزميني كه خونهاي زيادي براي آزادي و استقلاش ريخته شده و به بهايي گزاف به دست آمده و ارزان نبايد از دست برود.