دو هفته گذشته را ميتوان براي سياست خارجي دونالد ترامپ رييسجمهور ايالات متحده فاجعهبار دانست. از بحث ايران و ونزوئلا گرفته تا چين و كره شمالي همگي يك شكست جدي براي رييسجمهور امريكا محسوب ميشد. در هيچيك حتي يك موفقيت نيمبند هم به دست نيامد.
شايد فاجعهبارترين اين اتفاق را بتوان بحث چين دانست. بسياري اميدوار بودند كه ايالات متحده و چين بتوانند به يك توافق تجاري مهم دست پيدا كنند تا بازار از بيم جنگ تجاري ميان دو كشور خلاص شود. اما اين اتفاق رخ نداد و عملا مذاكرات ميان طرفين به شكست انجاميد و بازار بهشدت نسبت به اين اتفاق واكنش نشان داد. بسياري در اين بين معتقدند كه ضعف ترامپ باعث شد تا نتوانند با چين به توافق برسند. والاستريتژورنال در تحليلي عنوان كرد زماني مذاكرات ميان چين و امريكا منحرف شد كه پكن از واكنشها و رفتارهاي دونالد ترامپ به اين نتيجه رسيده بود كه ميتواند امتيازات بيشتري از امريكا بگيرد.
به نوشته سايت سالن، اگرچه كماكان مذاكرات ميان طرفين بناست ادامه پيدا كند اما انتظارات به طور قابلتوجهي تغيير كرده است. شايد تا يك هفته پيش فرض بر اين بود كه مذاكرهكنندگان به يك معامله و توافق رسيدهاند اما در حال حاضر دو طرف سعي دارند جلوي اين اتفاق را بگيرند.
در حال حاضر حتي برخي كارشناسان معتقدند كه افزايش تعرفهها از سوي دونالد ترامپ يك اشتباه محاسباتي است، چرا كه سياست افزايش تعرفه كالاهاي چيني بيش از اينكه به چين آسيب برساند به كسب و كار، كارگران و مصرفكنندگان امريكايي آسيب وارد ميكند.
اما پس از چين ميتوان به موضوع ونزوئلا پرداخت. دولت دونالد ترامپ بسيار اميدوار بود تا بتواند با اقداماتي كه انجام ميدهد سرنوشت نيكولاس مادورو، رييسجمهور ونزوئلا را يكسره كند تا خوان گوايدو به عنوان رييسجمهور خودخوانده و مورد حمايت امريكا مسند امور را در دست بگيرد. طي چند روز گذشته خوان گوايدو و امريكا با تصور اينكه حمايت ارتش را براي سرنگوني مادورو در اختيار دارند تصميم به كودتا عليه مادورو گرفتند اما اين كودتا به شكست انجاميد و حتي موقعيت گوايدو در ونزوئلا بهشدت تضعيف شد و اطرافيان وي نيز دستگير شدند و آينده ونزوئلا را بهشدت مبهم كرد.
واشنگتن پست در مقالهاي نوشت هرچند به دولت مادورو و مشروعيت آن انتقادات زيادي وجود دارد اما تكرار سياستهاي قديمي امريكا در امريكاي لاتين يك شكست شرمآور براي دونالد ترامپ و تيم امنيت ملي او بود.
ترامپ و تيم او در ونزوئلا يك شكست جدي را متحمل شدند چرا كه هيچيك از محاسبات آنها روي افراد درست نبود. نه كودتايي شكل گرفت و نه اعتراضات گسترده مردمي كه گوايدو مدعي آن بود پشت سر وي نبود. از همين رو هيچ چيز طبق برنامه پيش نرفت. اما در طرف مقابل مادورو كشور را ترك نكرد و دو مقام ونزوئلايي كه طبق گفته بولتون بنا بود براي بركناري مادورو اقدامات لازم را به عمل آورند به مادورو وفادار ماندند و مادورو وفاداري ارتش به او را به رخ امريكا كشيد.
اما ديگر شكست دونالد ترامپ به بحث كره شمالي باز ميگردد. دونالد ترامپ سرمايهگذاري فراواني روي به نتيجه رساندن و توافق خلع سلاح با كره شمالي انجام داده بود. بسياري اميدوار بودند كه دو طرف پس از دههها خصومت به يك توافق براي پايان بحران در شبه جزيره كره دست پيدا كنند اما به نظر ميرسيد كه همهچيز تغيير كرده است. ترامپ كه ابتدا كيم جونگ اون رهبر كره شمالي را مرد موشكي ميناميد حالا او را مرد دوستداشتني ميداند كه توانسته رابطه دوستانه و شخصي با وي پيدا كند. او عملا براي رسيدن به توافق خلع سلاح سعي ميكند همهچيز را در كره شمالي ناديده بگيرد و حتي مرگ شهروند امريكايي كه به حالت كما از كره شمالي به امريكا بازگردانده شد را نيز ناديده گرفت و حتي بحث پرداخت هزينههاي بيمارستاني آن از سوي امريكا به كره شمالي مطرح شد. اما دونالد ترامپ اميدوار بود كه با دو نشست بتواند به يك توافق صلح با كره شمالي برسد. ترامپ تصور ميكرد كه ايجاد روابط شخصي با كيم ميتواند اين گره را باز كند اما در عمل چنين اتفاقي رخ نداد. كرهايها نيز اين احساس را داشتند كه ميتوانند امتيازي جدي را از ترامپ دريافت كنند چرا كه معتقد بودند او به اين توافق در داخل امريكا نيازمند است. حالا نه تنها اعتبار ترامپ براي اين صلح تا حد زيادي از بين رفته بلكه اكنون كره شمالي از ضعف دونالد ترامپ در برابر اين كشور استفاده ميكند. در اين بين كره شمالي حتي دو موشك را آزمايش كرد اما دونالد ترامپ هيچ موضع تندي اتخاذ نكرد و آن را ناقض اعتماد ميان طرفين ندانست. اين درحالي بود كه پيش از آن موضع دونالد ترامپ اين بود كه پيونگ يانگ نبايد هيچگونه آزمايش موشكي يا هستهاي انجام دهد. در حال حاضر ميتوان گفت كه سياست ترامپ در كره شمالي نيز به شكست انجاميده است و يك شكست ديگر را براي رييسجمهور امريكا كه تمامقد براي حل بحران وارد مذاكره شده بود به ثبت رساند.
اگر بخواهيم علاوه بر اين چند هفته شكستهاي ديگر دونالد ترامپ را نيز اضافه كنيم به ليست بلندبالايي در اين زمينه برخورد ميكنيم. دونالد ترامپ با وجود علاقه شخصي كه به ولاديمير پوتين داشت و تلاش كرد تا رابطه ميان امريكا و روسيه را با چند ديدار به ريل عاديسازي روابط بازگرداند اما هنوز اين اتفاق رخ نداده است. اكنون در هيچ نقطهاي گام جدي براي حل مسائل دو كشور برداشته نشده است. همچنين ترامپ وعده داد كه نيروهاي امريكايي را از سوريه و افغانستان خارج كند اما باز هم اين اتفاق رخ نداد. حتي اگر در كارنامه ترامپ بحث شكست داعش را نيز در نظر بگيريم واقعيت آن است كه ارتش تا حد زيادي همان استراتژي دولت اوباما را در شكست داعش در پيش گرفت و ترامپ هيچ برنامه مخفي كه در طول دوران انتخاباتي وعده آن را داده بود براي شكست داعش ارايه نكرد. جنيفر كافارلا از موسسه مطالعات جنگ امريكا به ووكس ميگويد: هر موفقيتي كه دولت ترامپ در برابر داعش به دست آورده در واقع محصول رويكرد دولت اوباما در اين زمينه بوده كه در دوره ترامپ به بار نشسته است.
حتي در بحث ايران نيز اگر به سياست خارجي امريكا نگاه كنيم شاهد يك شكست ديگر در سياست خارجي امريكا هستيم. استفان كالينسون در سيانان مينويسد، هرچند زماني كه دونالد ترامپ از توافق برجام خارج شد باعث محبوبيت وي در حزب جمهوريخواه شد اما اكنون عواقب اين تصميم منجر به افزايش تنش ميان ايران و امريكا شده و اين ترس در ايالات متحده به وجود آمده كه ايران و امريكا وارد يك جنگ شوند. سياست امريكا فشار حداكثري به ايران به لحاظ اقتصادي است اما اكنون پس از يك سال از خروج امريكا ايران نيز بخشي از تعهدات خود را نسبت به برجام كاهش داده است. امريكاييها نگران موقعيت نيروهاي خود در منطقه شدهاند كه بيش از هر زماني آسيبپذير هستند. با اين حال تيم امنيت ملي و سياست خارجي ترامپ مدعي هستند كه با فشار قصد دارند رفتار ايران را تغيير دهند. به نوشته كالينسون تجربه نشان داده است كه اين نوع سياستهاي امريكا در خاورميانه همواره فاجعهبار و اغراقآميز بوده است و همواره مشخص شده هيچ درك درست و آشنايي از اقداماتي كه در برابر يك كشور در خاورميانه انجام ميدهند ندارند و مشخص نيست تيم ترامپ درسهاي گذشته را آموخته است يا نه. در حال حاضر اگر استراتژي دولت امريكا آنگونه كه اعلام ميكند، تغيير رفتار ايران در منطقه باشد تاكنون موفق نشده و اگر استراتژي ديگري همچون براندازي را در سر ميپروراند كه اين موضوع نيز در عمل شكست خورده است.
بنابراين با يك نگاه ميتوان دريافت كارنامه ترامپ در سياست خارجي چيزي جز شكستهاي پي در پي در مناطق مختلف جهان نبوده است اما نتيجهگيري براي تغيير رفتار چه زماني صورت خواهد گرفت مشخص نيست و شايد دولت ترامپ علاقهمند باشد به شكستهاي پيدرپي كماكان ادامه دهد.