خبرنگار صداوسيما انتقادات عليه خودش را جوسازي ساير رسانهها قلمداد كرد
ما رفتيم، آنها هم ميتوانستند بيايند
روز هشتم خرداد خبرنگار صداوسيما با خبرنگار صداوسيما مصاحبه كرد تا شايد در مورد تمامي نقدهايي كه همزمان با آغاز پرونده قتل ميترا استاد متوجه اين رسانه شده، توضيحي ارايه دهد؛ توضيحي كه در آن قرار است موضوع فنجان چاي در دست محمدعلي نجفي، شهردار سابق تهران و متهم پرونده و آلت جرم در دست داود فتحعليزاده، خبرنگار صداوسيما شفاف شود. درحالي كه صداوسيما در تلاش بود تا سيل انتقادات را با توضيحات خبرنگار در صحنهاش متوقف كند، روزنامه شهروند به نقل از يكي از مقامات دستگاه قضا خبر داد كه بهزودي عليه صداوسيما اعلام جرم ميشود.
«آقاي فتحعليزاده، خبرنگار خبرگزاري صداوسيما ديروز و حتي امروز كل فضاي مجازي را از آن خودشان كردند با خبري كه در مورد آقاي نجفي داشتند، شهردار سابق تهران و قتل همسر دومشان. داود جان! كل فضاي مجازي از آن شما بود.» اين آغاز گفتوگوي خبرنگار خبرگزاري صداوسيما با همكارش، داود فتحعليزاده بود. ويديويي كه با نام «روايت فتحعليزاده از نخستين مصاحبه با نجفي» روي سايت اين خبرگزاري قرار گرفته است. در انتهاي اين توضيحات خبرنگار اعزامي قرار است به اين نتيجه برسد كه «جوسازي» عليه گزارش او به خاطر عقب افتادن همكاران خبرنگارش در ساير رسانهها بوده است.
«ببينيد چند تا شائبه پيش آمد در گزارش من. بحث اين بود كه هفت شب كه رفتيد آنجا فنجان چاي چه بود؟ اول اينكه وقتي ما سر گزارش سعادتآباد رفتيم، متهم كه آقاي نجفي بودند نبودند متواري بودند. مقامات پليس آگاهي پيگير شدند و ايشان در خيابان وحدت اسلامي بودند درحالي كه به گفته خودشان داشتند به پليس آگاهي ميرفتند و همانجا دستگيرشان كردند كه ساعت 7 شب بود. ما ساعت 9 شب با پليس آگاهي هماهنگ كرديم كه آنجا حضور پيدا كنيم. دقيقا 9 شب رسيديم، يعني از زمان افطار گذشته بود.» فتحعليزاده «شائبه» اول را اينگونه توضيح ميدهد تا هيچ شكي در مورد اينكه صرف چاي پس از ساعت افطار انجام شده، باقي نماند و بعد البته اضافه ميكند كه اگر اوضاع هر جور ديگري هم كه بود باز هم انتقادات ادامه پيدا ميكرد: «گفتند كه چرا چاي جلوي ايشان بوده و چرا دستبند نبوده. اگر دستبند بزنند ميگويند چرا دستبند زدهاند، اگر نزنند يك چيز ديگر ميگويند. آب ندهند ميگويند چرا آب نداديد. بدهند ميگويند چرا آب دادهايد. اينها مسائلي است كه متاسفانه عنوان ميشوند. اين را من تعيين نميكنم. من ميروم شرح ماوقع را ميگويم. يعني آن چيزي كه اتفاق افتاده. من نميتوانم بگويم دستبند بزنيد يا دستبند نزنيد.»
«شائبه» دوم بحثي بود كه هم از نظر كاربران شبكههاي اجتماعي و هم از منظر حقوقي و ارتباطاتي صداي خيليها را درآورد؛ اسلحه در دست خبرنگار: «اسلحه را من خواستم براي اينكه ببينم چند تير شليك شده و به مردم فقط بگويم كه از 13 تا تير چند تير شليك شده. اين نبود كه مثلا من كارآگاه باشم.» سوال بعدي همكار فتحعليزاده از او اين بود: «بعضيها ميگويند بهتر بود اسلحه دست پليس باشد يعني از لحاظ قانوني مشكلي ندارد؟ يعني چرا آلت جرم بايد دست خبرنگار باشد؟» جواب خبرنگار اين است: «نه مشكل خاصي ندارد. خب قبلش دست آنها بود ديگر. كارها را انجام داده بودند، انگشتنگاريها را انجام داده بودند.» در پايان اين شفافسازي صداوسيما بود كه فتحعليزاده تمامي هجمههايي كه عليه نوع كار او و بازتاب صداوسيما از پرونده نجفي داشت را به پاي كمكاري تمامي خبرنگاران ديگر گذاشت: «اين بيشتر فضاسازي است چون به هر حال اين يك رقابت خبري است. خيلي از همكاران خبري ما در ساير دستگاهها و سايتها جا ماندند. ما هماهنگ كرديم، آنها هم ميتوانستند هماهنگ كنند و بيايند. ما رفتيم اين مصاحبه را گرفتيم.» اما توضيحات به همينجا ختم نشد. همكار فتحعليزاده جملهاي ناتمام گفت كه مشخص نبود سوال است يا جهتدهي به جواب بعدي او: «كانالهاي ضدانقلاب خيلي روي اين قضيه...» در پايان اين جمله بدون فعل فتحعليزاده جواب داد: «حالا آنها كه متاسفانه خيلي حرف زياد ميزنند و اصلا قابلتوجه نيست.» دو خبرنگار صداوسيما انتقادات عليه سازمانشان را در دو بخش جوسازي رسانههاي داخلي و حرفهاي زيادي «كانالهاي ضدانقلاب» دستهبندي كردند و جملههاي نهايي را گفتند؛ مصاحبهكننده: «به نظر من كه مردم (با آن گزارش) اقناع شدند.» فتحعليزاده: «واقعا همين بود و ما كارمان را كه انجام داديم واقعا بدون قصد و غرض بود.»
اعلام جرم عليه صداوسيما
شايد از نظر فتحعليزاده انتقادات عليه نوع ارايه گزارش او از روند دستگيري محمدعلي نجفي، جوسازي همكاران خبرياش در رسانههاي ديگر باشد و شايد از نظر او گرفتن مدرك جرم و نمايشش در برابر دوربين تلويزيون «مشكل خاصي» نداشته باشد اما محمد شهرياري، سرپرست دادسراي امور جنايي دقيقا به همين دلايل خبر از اعلام جرم عليه صداوسيما داده است. شهرياري به روزنامه شهروند (حساب توييتري روزنامه شهروند) گفته است: «هيچ رسانهاي حق ندارد چهره متهم را بدون پوشش منتشر كند، چه برسد به صورت فيلم آن هم در صداوسيما و اينكه اسلحه يك آلت قتاله است و نبايد غير از قضات و تيم جنايي كسي آن را دراختيار داشته باشد، حتي خبرنگار در تصاوير اعلام ميكند كه ساعت ٧ غروب است در حالي كه بعد از اذان مغرب بوده است. اينها همه جرايم جداگانهاي دارد كه بهزودي عليه صداوسيما اعلام جرم ميشود.»
روز گذشته واكنش آيتالله سيدشرفالدين ملكحسيني، عضو مجلس خبرگان رهبري و نماينده ولي فقيه در كهگيلويهوبويراحمد نسبت به شيوه روايت صداوسيما از اين حادثه در شبكههاي اجتماعي دست به دست چرخيد. آيتالله ملكحسيني پنجشنبه شب در مراسمي در ياسوج گفت: «اين افتخاري نبوده كه اينگونه جار زده ميشود اگر پخش گسترده خبر اين حادثه از رسانه ملي براي خدا بوده، خداوند كه خواسته است گناهان شخصي را بايد پنهان كرد. نبايد قتل را عرفي كنند و بسياري از رفتارهاي زشت را عادي جلوه دهند، حتي تكرار و نشان دادن رفتار عادي يك قاتل، شنيعترين اتفاقي است كه ممكن است بيفتد. اگر هدف سياسي و براي آبرو بردن يك جبههاي است كه البته كاري ضداخلاقيتر و زشتتر است. اگر هدف رسانه ملي از پوشش خبري اين حادثه مديريت فضاي مجازي هم باشد راهش پرداختن گسترده نيست و يك شبكه يكبار خبر ميداد و تمام ميشد. خدا كند به اين موضوع پايان داده شود وگرنه اين حركت يك بداخلاقي زشت را در جامعه ايجاد ميكند.»