فقط پول بدهيد و مشهور شويد
نيوشا طبيبي
زماني بود كه طي كردن مدارج ترقي در عالم هنر بستگي تام به استعداد و تبحر هنرمند داشت. در عالم موسيقي ايراني، هنرجو سالهاي سال نزد استاد آموزش ميديد، در جستوجوي روشها و روايتها گاه سفرها ميكرد تا خود به درجه استادي فن ميرسيد و نزد خواص و عوام مقبوليتي پيدا ميكرد. امروز راه و روش كار البته تفاوت فراوان پيدا كرده، «هنرجو» ديگر وجود ندارد. «متقاضي» خوانندگي كافي است كه سرمايه پولي درخوري براي ورود به عرصه داشته باشد و البته به سرچشمههاي كار وصل شود. اين سرچشمهها تهيهكنندگان خاص موسيقي هستند كه راه و رسم كسب در عالم موسيقي را ميدانند و فضا را در انحصار خود دارند. (شبيه آنچه در سينما ميگذرد و سينماداران بزرگ، در شوراهاي تصميمگيرنده ارشاد صندلي دارند و در عين حال پخشكننده و توليدكننده هم هستند و كار را «تضميني» جلو ميبرند و هر كارگردان و تهيهكنندهاي كه بخواهد اكران موفقي داشته باشد بايد با آن بزرگان و «اربابان» سينما توافق كند. آن وقت فيلم هرچه بيمحتوا و زشت و قبيح هم كه باشد فروش چند ميلياردي خواهد داشت.)
در عالم موسيقي نيز چنين روابطي حكمفرماست. براي آنكه خوانندهاي موفق شود لازم نيست استعداد و هنر و تبحر داشته باشد، بايد سرمايهاي را آماده كند، هزينههاي پخش در «راديو جوان» را بپردازد، قراردادي انحصاري با تهيهكننده «آشنا به ساز و كار» ارشاد منعقد كند و بعد درهاي شهرت و درآمد به رويش باز ميشود. در فصل برگزاري كنسرتها تصوير اين چهرههاي نهچندان هنرمند گاه با سبيلهاي تابيده و پوزخندي كه به مردم ميزنند، فراوان بر بيلبوردهاي شهر نقش ميبندند. خوانندههايي كه گويي چيزي در گلويشان گير كرده، بدصدا و نابلد با موسيقي زشت و اشعار سخيف سليقه موسيقايي مردم را به قهقرا بردهاند.
به راه و رسم «بازار موسيقي» براي آنكه يك خواننده اشتهار پيدا و بعد بتواند كنسرت برگزار و آلبوم منتشر كند، بايد از راهي كه تهيهكنندههاي «خاص» جلوي پايش ميگذارند، برود. يكي از كارهايي كه بايد انجام شود، پخش آهنگ از راديوي اينترنتي جوان است. واضح است كه اين راديو جوان، با راديو جواني كه از تهران پخش ميشود، فرق دارد.
«راديو جوان» مورد نظر از واشنگتن ديسي در امريكا پخش و هدايت ميشود و لطمهاي جدي به فضاي فرهنگي و هنري كشور زده. وبسايت اين راديوي اينترنتي در داخل كشور مسدود شده اما اپليكيشن آن فعال است و حتي كسب و كارهاي به اصطلاح فرهنگي داخل كشور نيز به آن آگهي ميدهند! روشن است كه اين آگهيها مجاني و به رايگان درج نميشوند و مقاديري ارز بابت همين آگهيها به كشوري كه ما را تحريم و هر روز تهديد ميكند، فرستاده ميشوند! همين الان امتحان كنيد و آگهي يك سريال شبكه خانگي كه كمدين و كارگردان معروف آن را ساخته و بازي كرده را روي آن ببينيد.
كار «راديو جوان» در دايره موسيقي باقي نمانده و اشخاصي كه مواضعي ضد ايراني دارند هم در اين راديو به توليد پادكست و برنامه صوتي مشغول هستند.
وزارت ارشاد در اين مورد كاملا ساكت و منفعل مانده و بايد گفت كه قطعا نفوذ تهيهكنندگان موسيقي در اين سكوت و انفعال موثر است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي كه وظيفهاش تقويت هنرهاي فاخر و اصيل و پاسداشت فرهنگ ايراني- اسلامي است با غفلت از وظايف خود فضا را براي اشاعه موسيقي بيريشه و ضد هنري و قبيح باز گذاشته است.
رابطين راديو جوان در ايران براي اين راديوي اينترنتي ماهيانه صدها هزار دلار درآمد كسب ميكنند و در شرايط امروز ارز از كشور خارج ميشود تا اين راديوي ضدفرهنگي كه در خاك كشور متخاصم قرار دارد رشد و فعاليت كند و به فرهنگ و هنر اصيل ايراني لطمه بزند.
روزگاري عامه مردم، شعر سعدي را به آواز رديفي ميپسنديدند و به آن گوش ميسپردند و آواز خوب و بد را از يكديگر تمييز ميدادند. صداي لطيف و طبيعي و انساني تار و كمانچه كجا و صداي ماشيني و غيرانساني دستگاههاي الكترونيكي توليد صدا كجا؟ چه شد كه هنرهاي اصيل و زيبا و بيبديل خود را فرو گذاشتيم و گوش به اصوات زشت و ناهنجار سپرديم و اندك اندك به آواي گوشخراش و دلآزار و نالههاي نااميدكننده آنها عادت كرديم؟