پايان خوش
حسن لطفي
اگرچه پايان همه فيلمهاي خوب دنيا خوش نيست، اما تاريخ فيلم و سريال دنيا نشان داده است فيلمهاي جذاب و درجه يك با پايان خوش كم ندارد. فيلمهايي كه بيننده بعد از تماشاي بخش يا صحنه پايانياش از اينكه مشكلي كه از ابتداي فيلم شخصيت اصلي را به تكاپو انداخته باز ميشود، حس خوبي پيدا ميكند و شادياش با شادي شخصيت روي پرده سينما يا صفحه تلويزيون يكي ميشود. ديگران را نميدانم اما چند سالي است كه پايان خوش فيلمها بيشتر حالم را خوب ميكند. منظورم پايان خوش تحميلي نيست. از آن نوع پايانهايي كه از ابتدا ميداني قرار است در انتهاي فيلم همه چيز روبهراه شود. برادرها مثل گذشته دور هم جمع شوند و پدر قاتل پسرش را ببخشد. نه اينكه اين سرانجام به دلت ننشيند. اما وقتي سريال يا فيلم مقدمه طولاني با تكرار اطلاعات داشته باشد، شخصيتهايش آن قدر زياد باشند و هر يك خودشان در لحظهاي شخصيت اصلي بشوند، ديگر انتظار لذت بيشتر از پاياني خوب كمتر ميشود. درست مثل سريالهاي برادرجان و دل و دلدار كه در ماه رمضان پخش شد و به واسطه زمان پخشش مخاطبان زيادي داشت. قصدم نقد سريالهاي برادرجان (محمدرضا آهنج) و دل و دلدار (برادران محمدي) نيست، چرا كه حدس ميزنم هر دو سريال محصول تصميم لحظه آخرند. با شتاب نوشته و با عجله ساخته شدهاند. يكبار مصرف هم هستند. بعد افطار هم خوب جواب دادهاند. اما گمانم آنچه مهم است نتيجهاي كه قرار است ثمر بدهد، حاصل نشده. منظورم فقط حس خوب يك پايان خوش نيست. اصولا فيلمهايي از نوع برادرجان و دل و دلدار در پي تحول بيننده پس از تحول شخصيت هستند. معنا در فيلم براي تهيهكنندهاش اهميت زيادي دارد. پس بايد كاري كنند تا به نتيجه مورد نظر برسند. اتفاقي كه انگار به آن نرسيدهاند. نه امسال و نه سالهاي قبل. حداقل من اينطور فكر ميكنم. اگر قصد ايجاد حس خيلي خوب از طريق يك پايان خوش و ايجاد هماهنگ تحول شخصيت و بيننده در سريال ماه رمضان سال بعد داريم بايد از روز بعد از پخش آخرين قسمت سريال مناسبتي امسال به فكر فيلمنامه سال بعد باشيم؛ فيلمنامهاي جذاب، پركشش، داراي شخصيت و شخصيتپردازي و... . البته گمانم بد نباشد سال آينده سراغ شخصيتهايي برويم كه زندگي را بر مردم كشورمان سخت و دشوار كردهاند. منظورم بيگانگان نيست، مسوولان و سياستمداراني است كه فرصت خدمت به مردم را تبديل به تهديد كردهاند. البته به شرط اينكه تصويبكنندگان فيلمنامهها گمان نكنند اين شخصيتها را فقط در بين گروههاي دگرانديش و غيرهمسو با خودشان ميتوان پيدا كرد.