گردشگري و تخريب محيط زيست
ابوالفضل ميرقاسمي
در آيات قرآن كريم و احاديث و روايات مذهبي ما، تاكيد زيادي بر سير و سفر، تماشا، مطالعه و تفكر در باب آيات الهي (طبيعت بسيار زيبا و آرامش بخش يكي از بزرگترين آيات الهي است) و درس گرفتن از سرنوشت اقوام و جوامع ديگر شده است. خوشبختانه اقبال عمومي نسبت به انواع گردشگري (طبيعتگردي، گردشگري فرهنگي، مذهبي، تاريخي، باستاني، سلامت، درماني، ورزشي، ماجراجويي، زمينشناسي و...) روز به روز بيشتر ميشود و اميد آن ميرود كه گردشگري و صنايع و خدمات وابسته به آن (كسب و كارهاي وابسته به آژانسهاي مسافرتي، هتلها، متلها، خانههاي بومگردي، اردوگاهها، حتي خانه مسافرها، راهنمايان تور، رستورانها، قهوهخانهها، استراحتگاهها، پاركينگها، توليدكنندگان عسل، مواد لبني و محصولات فرآوري شده روستايي، گياهان دارويي، صنايعدستي و نظاير آن) سبب رونق اقتصادي شده و در كنار فعاليتهاي كشاورزي و دامپروري، بتواند به درآمدزايي و بهبود معيشت جوامع محلي (روستايي و عشايري) كمك كند.
بديهي است شكوفايي و پايداري صنعت توريسم نياز به فرهنگسازي و آموزش اصول و مباني آن و نيز رعايت برخي ملاحظات محيط زيستي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي دارد. چنانچه در توسعه گردشگري، صرفا به ملاحظات اقتصادي و درآمدزايي آن (سودجويي و منفعتطلبي) توجه شود، پايداري و تداوم گردشگري به خطر ميافتد.
به عنوان مثال، در زمينه طبيعتگردي (اكوتوريسم)، هنگامي گردشگران حاضر به هزينه كردن و سفر به مناطق داراي جاذبه گردشگري طبيعي (نظير جنگلهاي شمال كشور يا تالابها و آبشارهاي طبيعي يا مراتع ييلاقي) هستند كه زيبايي و شادابي طبيعت حفظ شده باشد.
ورود كنترل نشده گردشگران به هر منطقه كه بر اثر تردد ايشان، خاكهاي جنگلي كوبيده شده و امكان رشد گياهان و درختان از بين ميرود يا ريختن زباله در طبيعت كه سبب زشت شدن مناظر طبيعي و سپس آلودگي منابع آب و خاك شده (بر اثر نفوذ شيرابهها) و انتشار بوي نامناسب ناشي از فساد مواد غذايي باقيمانده از گردشگران (به جاي بوي دلانگيز گل و گياه طبيعي) از مصاديق گردشگري غيرمسوولانه و بدون توجه به ظرفيت برد عرصههاي طبيعي است كه در درازمدت سبب افزايش فشار بر منابع طبيعي (جنگلها و مراتع) و تخريب محيط زيست خواهد شد. بديهي است تماشاي محيط زيست تخريب شده، لذت و لطفي براي گردشگران ندارد و به تدريج، جمعيت بازديدكنندگان كمتر و كمتر شده و سرمايهگذاريهاي انجام شده جهت توسعه گردشگري در آن مناطق، دچار ضرر و زيان ميشود.
در دهههاي اخير، برخي افراد سودجو و فرصتطلب نسبت به تغيير كاربري اراضي به خصوص اراضي جنگلي و مرتعي و سپس فروش زمينها به افراد غيربومي اقدام كردهاند كه سبب ويلاسازيهاي گسترده در عرصههاي طبيعي و تخريب مناظر و جاذبههاي طبيعي و از طرف ديگر سبب تغيير بافت سنتي و اصيل روستاها و معضلات ناشي از اختلاط فرهنگي شده است. بعضي افراد خودخواه و فخرفروش نيز اقدام به ساخت ويلا در بالاي بعضي تپهها (كه داراي بهترين چشمانداز طبيعي هستند) كردهاند كه ضمن دستكاري و تخريب منظر طبيعي، سبب تخريب محيط زيست و بروز فرسايش و رسوب و آلودگي رودخانهها به دليل ايجاد راه دسترسي براي آن ويلاها شدهاند. باعث تاسف است كه در منطقه سوادكوه و ساير نقاط استان مازندران چنين تپههاي تخريب شدهاي (به دليل ايجاد ترانشههاي راهسازي پرپيچ و خم و پرشيب) به وفور يافت ميشود.
تجربه جهاني حاكي از قيد و بندهايي براي توسعه اصولي گردشگري است، نظير «گردشگري پايدار» يا «گردشگري مسوولانه» يا «گردشگري اجتماعمحور» يا «گردشگري حقمحور».
بنابراين انتظار ميرود كه مسوولان امر، بيش از پيش در زمينه فرهنگسازي، آموزش، اطلاعرساني، تدوين ضوابط و استانداردهاي گردشگري و نيز پيشبيني سازوكارهاي مناسب جهت رعايت آنها و برخورد قاطع با افراد خاطي و متخلف تلاش كنند تا علاوه بر پيشگيري از اعمال فشار بيرويه بر منابع طبيعي، از تخريب محيط زيست نيز جلوگيري شود و طبيعت، اين نعمت بيبديل و موهبت الهي، براي نسلهاي بعدي نيز حفظ شود تا آيندگان نيز بتوانند لذت گردشگري و طبيعتگردي را درك كنند.
كارشناس منابع طبيعي و آبخيزداري