• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4496 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۲ آبان

خاورميانه جديد چه مختصاتي دارد؟

نظاميان امريكا، ديپلماسي روسيه و پول چين

ترجمه: هديه عابدي

 

 

تصميم امريكا مبني بر ترك شمال سوريه يك تصميم ناگهاني از سوي دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا نبود، بلكه نتيجه يك تغيير سيستماتيك و درازمدت در توازن قدرت در منطقه بود؛ جايي كه روسيه و چين نقش رهبران جديد را ايفا مي‌كنند.

تحويل پايگاه‌هاي نظامي از سوي نيروهاي امريكا به نظاميان روسيه در شهر منبج سوريه لحظه‌اي نمادين در اين فرآيند بود. پس از خروج امريكايي‌ها، نيروهاي سوري و روس در پايگاه‌هايي كه زماني در اشغال پنتاگون بود، مستقر شدند. اين اتفاق زماني رخ داد كه ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور روسيه با مقامات دو متحد امريكا، يعني عربستان سعودي و امارات متحده عربي ديدار مي‌كرد.

روز سه‌شنبه (30 مهر) آتش‌بس پنج روزه‌ نافرجامي كه واشنگتن ميان نيروهاي تركيه و كرد برقرار كرده بود به آخر رسيد و پوتين به اميد پيدا كردن راه‌حلي دايمي براي مشكل اردوغان، رييس‌جمهور تركيه، با وي ديدار كرد. با وجود اينكه اكنون تمام فشارها براي حل اين درگيري چندين ساله بر دوش پوتين است، اما او هنوز بايد نقش خود به عنوان يك ميانجي صلح را ثابت كند.

ماكسيم ساچكف، از كارشناسان شوراي روسيه و استاد موسسه روابط بين‌الملل مسكو در گفت‌وگو با «نيوزويك» گفت: چند روز گذشته عصر جديدي را در سياست خاورميانه رقم زده است. روسيه در واقع نقش خود را به عنوان يك ميانجي جديد در منطقه پررنگ كرد و موقعيت‌هايي را در سوريه به دست آورد كه در واقع هنوز روي‌شان سرمايه‌گذاري نشده است.

زمانبندي مداخله سال 2015 روسيه در سوريه به چند دليل استراتژيك بود. روسيه براي تقويت نيروهاي بشار اسد كه به كمك ايران بسيج شده‌ و با جمعيت رو به افزايشي از نيروهاي تكفيري روبه‌رو شده بودند، توانست به موقع وارد عمل شود؛ اين مداخله زماني انجام شد كه امريكا بازنگري در اتحاد خود با معارضين اسلام‌گرا را آغاز كرده بود و براي مقابله با داعش با نيروهاي كرد سوريه متحد مي‌شد.

مسكو از همان ابتدا نسبت‌ به نقشه‌هاي واشنگتن در سوريه بدبين بود. سوريه يكي از دو كشوري بود كه دولتش برخورد خشني با اعتراضات سال 2011 داشت. كشور اول ليبي بود كه در آن معمر قذافي از سوي غرب به ارتكاب جنايات جنگي متهم شد. در عرض چند هفته، امريكا و ائتلاف نيروهاي ناتو به پشتيباني از معترضان، يك منطقه پرواز ممنوع در ليبي ايجاد كردند. معارضين نهايتا توانستند ديكتاتور كشور خود را دستگير و اعدام كنند و اين مساله موجب شد مخالفين بر سر حكومت بر كشور بي‌رهبر با هم به اختلاف بخورند.

روسيه از پذيرش راه‌حل شوراي امنيت سازمان ملل درباره مشكل ليبي خودداري كرده بود و ناراحت از سقوط قذافي، به دنبال اطمينان از حفظ حكومت بشار اسد در سوريه بود. سوريه از متحدان قديمي روسيه بود و حداقل دو پايگاه نظامي روس در شهرهاي سوريه فعاليت مي‌كردند. زماني كه نيروهاي نظامي روسيه مسير جنگ را تغيير دادند، حتي تركيه كه يكي از اعضاي ناتو است، براي انجام مذاكرات صلح سه‌جانبه به متحدان اسد يعني روسيه و ايران ملحق شد تا بتواند براي معارضين سوري اهرم فشاري را به وجود بياورد.

واشنگتن اين مذاكرات را بيشتر به دليل مخالفت با اسد و خصومت با تهران تحريم كرده است. تسلط نيروهاي روس بر پايگاه‌هاي نظامي كه پيش‌تر در تصرف امريكا قرار داشت و ديدارهاي متعدد پوتين با رهبران منطقه، مي‌تواند نماد تسلط كامل مسكو بر خاورميانه باشد، اما كارشناسان معتقدند كه واقعيت اين نيست.

ساچكف در مصاحبه با «نيوزويك» گفت: مسكو نه تمايلي دارد كه خاورميانه را تصاحب كند و نه منابع كافي براي چنين كاري را دارد. برنامه استراتژيك روسيه ايجاد سيستم «نظم جهاني چند قطبي» است كه در آن امريكا ديگر رهبر جهان شناخته نمي‌شود بلكه اين كشورهاي غيرغربي هستند كه نقش مهمي دارند. وي افزود: تحولات اخير خاورميانه حاكي از چنين هدفي است. اما در سطوح تاكتيكي، روسيه بازي خودش را پيش مي‌برد و تمامي حركات آن با هدف جذب سرمايه‌گذاران اقتصادي و فروش تسليحات و همين‌طور تقويت جايگاه خويش از طريق ميانجيگري ديپلماتيك انجام مي‌شود.

ساموئل رمني، دانشجوي دكتراي دانشگاه آكسفورد نيز با اين نظريه موافق است. او مي‌گويد: تصور غلطي وجود دارد كه روسيه قصد دارد جاي امريكا را در جهان بگيرد، اما در واقع روسيه نمي‌خواهد ضامن امنيت باشد. چيزي كه مشاهده مي‌شود يك سيستم سه قطبي در خاورميانه است: امريكا ضامن امنيت، چين يكي از قدرت‌هاي اقتصادي بزرگ منطقه و روسيه تنها بازيگري كه مي‌تواند در كاهش تنش‌هاي منطقه نقش ايفا كند. روسيه تلاش نمي‌كند از نظر اقتصادي با چين برابري كند و توان لازم براي رقابت با امريكا را نيز ندارد. بنابراين پوتين مي‌خواهد جايگاه خاصي در ديپلماسي بحران براي خودش ايجاد كند.

از آغاز ورود روسيه به جنگ سوريه براي حمايت از اين كشور، مسكو تقريبا با تمامي قدرت‌هاي اصلي منطقه مذاكره كرده است. اين كشورها عبارتند از ايران كه از پيش حامي اسد بود و اسراييل و عربستان سعودي به عنوان دو دشمن اصلي ايران كه از معارضين سوريه حمايت كردند.

مذاكرات آستانه كه با حضور روسيه، تركيه و ايران، نمايندگان دولت سوريه و مخالفان برگزار شد، تنها جايگاه كليدي مسكو را مستحكم كرد. در حالي كه كردهاي سوريه از حضور در مذاكرات بين‌المللي براي تدوين قانون اساسي جديد محروم شده بودند، مسكو به صورت جداگانه روابط خود را با نيروهاي كرد حفظ كرده و اين كار كمك مهمي به پيشبرد مذاكرات كردها با دولت دمشق كرده است.

رمني معتقد است: روسيه تنها كشوري است كه مي‌تواند با همه صحبت كند. پوتين با اسراييل و ايران و همينطور با نيروهاي خلق كردستان (ي‌پ‌گ) و ارتش سوريه نيز مذاكره كرد. اين كشور در واقع افراد را در يك اتاق كنار هم مي‌نشاند. مسكو همچنين به دنبال روشي براي كنار هم آوردن عربستان سعودي و ايران است و شايد نفوذ خود را براي حل بحران ليبي و يمن نيز گسترش دهد.

كشورهاي اطراف شبه جزيره عربستان از ديرباز متحدان سياست خارجي امريكا بوده‌اند و با ادبيات ضد ايراني ترامپ كاملا موافقند. در شرايطي كه حمله به نفتكش‌هاي منطقه و تاسيسات نفتي عربستان خطر درگيري را در منطقه خليج فارس افزايش داده بود، اين مسكو بود كه به عنوان يك داور قابل اعتماد به ميان آمد.

در همين حال چين نقش يك شريك بي‌صدا را در تكامل ديناميك‌هاي بين‌المللي منطقه ايفا كرده است. از نظر شي جين‌پينگ، رييس‌جمهور چين، خاورميانه به عنوان تقاطعي ميان آسيا، آفريقا و اروپا نقطه عطف مهمي در پروژه «راه ابريشم جديد» محسوب مي‌شود كه از طريق آن مي‌توان يك شبكه ميان قاره‌اي از پروژه‌هاي زيرساختي را تاسيس كرد.

بازسازي سوريه مي‌تواند فرصت مهمي براي افزايش سرمايه‌گذاري چين در خاورميانه باشد. بندرهاي طرطوس و لاذقيه سوريه، علاوه بر ميزباني از تاسيسات نظامي روسيه، ممكن است به زودي شاهد سرمايه‌گذاري گسترده چين نيز باشد. به‌علاوه، پكن در فكر توسعه بندر طرابلس لبنان بوده و حضور اقتصادي خود را در بندر حيفا در سرزمين‌هاي اشغالي گسترش داده است.

چين همچنين توانسته با قراردادهاي چند ميليارد دلاري، عربستان سعودي و امارات متحده عربي را به خود جذب كند، و با بي‌اعتنايي به تحريم‌هاي امريكا، شريك اصلي ايران در تجارت نفت باشد.آمار نشان مي‌دهد تاكنون ۱۳۸ كشور به پروژه راه ابريشم جديد چين پيوسته‌اند. امريكا اين پروژه را خطر بزرگي براي سلطه اقتصادي خود مي‌داند، خصوصا در شرايطي كه پكن و واشنگتن درگير جنگ تجاري هستند.

ترامپ پس از گذشت تقريبا دو دهه از حضور بلندمدت در خاورميانه تصميم گرفته است نيروهاي خود را از اين جنگ «تمام نشدني» بيرون بكشد. او هفته گذشته در دفاع از تصميم خود گفت هر يك از رهبران «روسيه، چين يا حتي ناپلئون» مي‌توانند عليه تركيه از نيروهاي كرد سوريه حمايت كنند، اما – جداي از ناپلئون - بايد ديد آيا اين دو قدرت مي‌توانند در جايي كه امريكا تصميم به عقب‌نشيني گرفته است موفق شوند يا خير.

منبع: نيوزويك

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون