• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4677 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۷ تير

فاجعه سردشت

مرتضي ميرحسيني

نام پدر من هم در فهرست بلندبالاي هزاران هزار قرباني سلاح‌هاي شيميايي جاي مي‌گيرد و از اين‌رو مساله چنين تسليحاتي برايم مساله‌اي شخصي هم هست و سال‌هاست كه ذهنم را به خودش درگير مي‌كند. اما از نظر تاريخي آنچه تابستان 1366 در سردشت روي داد نه اولين فاجعه پس از تجاوز رژيم بعث به خاك ما بود و نه آخرين‌شان محسوب شد. چنانكه ايوان بلوخ، نويسنده كتاب «آينده جنگ» در سال 1893 به درستي پيش‌بيني كرده بود قرن بيستم جنگ بدون فاجعه انساني نداشت و با توجه به ماهيت و ويژگي‌هاي جنگ‌ها و تسليحات مدرن نمي‌توانست داشته باشد. 
اما جنايت سردشت، حتي در قرني كه به قول اريك هابسبام از همان آغاز نشان جنگ و فاجعه را بر پيشاني‌اش داشت نمونه‌اي بسيار تلخ و فراموش‌نشدني بود. هفتم‌تير 66 بود كه هواپيماهاي عراقي روي چهار نقطه از آن شهر كوچك مرزي بمب‌هاي حامل گاز خردل ريختند و در اقدامي بي‌سابقه، شهري مسكوني با ساكنان غيرنظامي را هدف حمله شيميايي كردند. در آن بمباران حداقل 130 نفر جان باختند و چند هزار (بين 5 تا 8 هزار) نفر هم، كمتر يا بيشتر مجروح و مسموم شدند.
 اين عددها زماني معني روشن‌تري پيدا مي‌كنند كه در نظر بگيريم جمعيت سردشت در آن زمان به 12 هزار نفر نمي‌رسيد. طبق قوانين بين‌المللي كه دولت وقت عراق هم در ظاهر آنها را پذيرفته و امضا كرده بود- و همه مي‌دانيم كه اين قوانين چقدر «اعتبار» و «ضمانت اجرايي» دارند- حمله به مناطق غيرنظامي و درگير كردن نواحي مسكوني، به هر توجيه و دليلي ممنوع است. اما بعثي‌ها كه هيچ خط قرمزي نداشتند، پشت گرم به حاميان بانفوذ غربي و شرقي خود اين قوانين را زير پا گذاشتند و اگر اشتباه نكنم از سال دوم يا سوم جنگ، ابتدا به شكل محدود و موردي و بعد در ابعاد وسيع‌تر از تسليحات شيميايي بهره بردند. اگر امريكايي‌ها را كنار بگذاريم، در جنايت سردشت سه كشور ديگر هم، يعني آلمان و فرانسه و شوروي شريك جرم و همدست جنايت بودند و حتي در مقابل اعتراض برخي دولت‌هاي مستقل به اين نسل‌كشي، پشت صدام و رژيم بعث عراق ايستادند. همين پشتيباني آنها هم بود كه بعثي‌ها را براي حملات بعدي‌شان گستاخ‌تر كرد و منجر به شكل‌گيري فجايعي مثل كشتار حلبچه شد. برخي رسانه‌ها و سياستمداران كشور ما اين واكنش رذيلانه دولت‌هاي بزرگ را- كه نمونه‌هاي قبلي و بعدي زيادي هم داشت- مصداق بارزي از معيارهاي دوگانه آنها در مواجهه با مسائل جهاني مي‌ديدند و مي‌بينند كه ادعايي خالي از حقيقت نيست و بر استدلال محكمي استوار است.
 اما من خودم بيشتر اين گفته نوام چامسكي را مي‌پذيرم كه مي‌گويد معيار دوگانه اصطلاح گمراه‌كننده‌اي است، واقعيت‌هايي را كه در دنياي عصر ما و در رفتار دولت‌هايي مثل دولت امريكا جريان دارد درست و دقيق نشان نمي‌دهد و بهتر است آن را معيار يگانه بخوانيم: «همه‌چيز براي ما و هيچ چيز براي ديگران.» ناگفته نماند كه سه سال پيش، در سي‌امين سالگرد فاجعه سردشت، پژوهشي دانشگاهي- اما مفيد براي همه- با عنوان «تاريخ شفاهي بمباران شيميايي سردشت» منتشر شد كه كاري بود از ريزان حكمت و دكتر عليرضا ملايي تواني هم بر آن نظارت داشت.
 اين كتاب اطلاعات جامعي هم درباره خود شهر سردشت و هم انواع سلاح‌هاي شيميايي و تاريخچه آنها به خواننده‌اش ارايه مي‌دهد و هم خاطرات شماري از بازماندگان آن بمباران را مرور مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون