• 1404 جمعه 16 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3245 -
  • 1394 يکشنبه 27 ارديبهشت

فاجعه اخلاقي

علي عالي


باز هم «بي‌تدبيري» اركان فدراسيون، حاشيه تازه‌اي براي فوتبال ايران به وجود آورد. اين‌بار مقابل چشمان علي كفاشيان، رييس فدراسيون در ورزشگاه يادگار امام تبريز. مهم‌ترين بازي فصل ليگ برتر كه چهره قهرمان را مشخص مي‌كرد، تبديل به سوژه اول رسانه‌ها شده است. فينالي كه به بهترين شكل آغاز شد و به بدترين نحو به‌پايان رسيد. عيسي عظيمي، روزنامه‌نگار ورزشي حاضر در ورزشگاه، جو استاديوم را اين‌گونه توصيف مي‌كند: «تماشاگران عصباني از داوري. بعد از اخراج آندو، همه عليه داور شعار مي‌دهند و بعد از چند سوت مشكوك ديگر، پرونده فغاني سنگين‌تر مي‌شود: «آند اولا ستارخانا، بيز دوشه‌روخ ميدانا»» فضاي استاديوم سنگين است و نفت گويي جان تازه‌اي گرفته است. گل دوم و سوم را هم مي‌زند. گويا تلفن‌ها قطع نشده اما تماس به سختي ممكن است. صدا به صدا نمي‌رسد. اينترنت، در جايگاه خبرنگاران برقرار است و تلويزيون هم. دقايق آخر، خبرنگاران حيرت زده‌اند. گوينده ورزشگاه اشاره‌اي به نتيجه بازي سپاهان نمي‌كند اما اعلام مي‌كند: «آرامش خودتان را حفظ كنيد. بنشينيد تا جشن اهداي جام برگزار شود» اسد فتح‌الهي، مهندس برق، تماشاگر روبه‌روي جايگاه به دوستش مي‌گويد: «بعد از چند بار تلاش زنگ زدم به برادرم. گفت سپاهان برده. گفتم چي مي‌گي؟! اينا مي‌گن مي‌خوايم جام بديم. بعد ديدم كه چند نفر كاورپوشِ دورِ زمين رفتند اون سكوهاي زرد ايرانسل‌رو آماده كنن. گيج شده بودم» عيسي عظيمي، قضيه را اين‌گونه توضيح مي‌دهد: «به توني و بقيه «گفته شده» بازي سپاهان مساوي شده. چه كسي گفته؟ مشخص نيست. احتمالا هماني كه به تداركات گفته سكوي اهداي جام را آماده كنند. توني، تعويض دفاعي مي‌كند و نيمكت منتظر است بازي همين‌طور تمام شود و قهرمان شوند. انگار كه ديواري نامريي بين آدم‌هاست و رفتارها هستند كه تفسير مي‌شوند و هر كس بسته به ذكاوتش بايد حدس بزند چه اتفاقي دارد مي‌افتد.» علي علايي، سردفتر اسناد رسمي در تبريز و تماشاگر در طبقه دوم ورزشگاه به عيسي مي‌گويد: «تلفن نمي‌گرفت. از نيمكت حدس زديم كه قهرمان شده. بلندگو نتيجه سپاهان رو نگفت ولي گفت كه آروم باشين تا جشن بگيريم. گول‌مون زدند» يوسف مونسي، عكاس كنار زمين نظر ديگري درباره فاجعه تبريز دارد: «من لحظه پنالتي سوخته تراكتور قبل از گل سوم نفت رو گرفتم. اين صحنه تماشاگرها رو عاصي كرد و بعد از گل مساوي نفت جو بدي عليه فغاني درست شد. شايد يكي از دلايلي كه خواستند فضا رو با دروغ آروم كنند همين صحنه بود» به نظر مي‌رسد عزمي در ورزشگاه يادگار وجود داشته و تصميمي در اين استاديوم از سوي مقام‌هاي مسوول گرفته شده تا با اعلام قهرماني تراكتور، از آشوب روي سكوها جلوگيري شود. اتفاق عجيبي كه موجب شده حتي كادر فني و بازيكنان نيز فريب بخورند و قهرماني عملا از دست برود. فريب، قطعي است. دروغ بزرگ به هواداران تبريزي گفته شده بود. تراكتور و تراكتورچي‌ها، در استيصال مطلق، بدترين روزهاي‌شان را تجربه مي‌كنند. شبكه‌هاي اجتماعي پر شده است از «باند اصفهاني فدراسيون فوتبال»، «پروژه امنيتي كردن فوتبال» و «فوتبال ناپاك»؛ اما چه سود كه باز هم اخلاق در فوتبال زيرسوال رفت. بدتر اينكه مسوولان فدراسيون فوتبال ايران نه‌تنها پاسخگو نيستند، بلكه سكوت كرده‌اند تا آب‌ها از آسياب بيفتد...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون