• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4862 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۲۱ بهمن

در باب يك پرسش و پاسخ با محوريت پژمان جمشيدي

در اين دنيا جا براي همه هست

علي ولي‌اللهي

اينكه دستاوردهاي پژمان جمشيدي در حوزه فوتبال چه بوده نيازي به بحث و اثبات ندارد. سال‌ها بازي كردن در سطح اول فوتبال ايران و رسيدن به تيم ملي آرزوي تقريبا تمام كودكان و نوجوانان ايراني است. اگر كسي اين را «به جايي نرسيدن» مي‌داند، احتمالا يا ايده‌آليستي است كه هرگز نمي‌داند از زندگي چه مي‌خواهد يا آدم بي‌اطلاعي است كه از حوزه فوتبال سررشته ندارد. موفقيت‌هاي جمشيدي در حوزه سينما را هم مي‌توانيم از روي آمار و ارقام بسنجيم. تبديل شدن به بازيگر پولساز سينماي ايران كه حضورش در يك اثر سينمايي فروش گيشه را تضمين مي‌كند و دو بار نامزدي بهترين بازيگر جشنواره فيلم فجر به اعتقاد بسياري از كارشناسان نشان از موفق بودن پژمان جمشيدي به عنوان يك بازيگر دارد. 

حالا بياييم فرض كنيم كه جمشيدي نه فوتباليست خوبي بوده نه بازيگر كاربلدي است. آيا اينها كافي است كه از او بخواهيم دنبال علايقش نرود؟ اصلا يك نفر مي‌خواهد با همه بي‌استعدادي شانسش را در فوتبال، سينما، خوانندگي، نقاشي، شاعري، مكانيكي، نجاري يا هر كار ديگري كه دوست دارد آزمايش كند. اين چه مشكلي براي ديگران ايجاد مي‌كند؟ سوال اصلي اين است كه پژمان جمشيدي و امثال او جاي چه كسي را تنگ كرده‌اند؟ آيا جمشيدي هنگامي كه دفاع راست ثابت پرسپوليس بود بازيكني را نيمكت‌نشين كرده بود كه استحقاق فيكس شدن داشت؟ آيا بازيكني به خاطر حضور جمشيدي از رسيدن به تركيب پرسپوليس باز ماند؟ در سينما چطور؟ آيا در اين فضاي پهناور؛ منظور دنياي سينماست، جا به اندازه كافي براي همه وجود ندارد كه بخواهند طبع‌آزمايي كنند؟ يك تهيه‌كننده و يك كارگردان براساس آنچه مي‌خواستند بسازند تصميم گرفتند از پژمان جمشيدي به عنوان بازيگر استفاده كنند. آيا اين به معناي از دست رفتن فرصت براي بازيگران ديگر است؟ 
نوشتن از اين موارد بديهي به خاطر يك سوال و جواب در كنفرانس خبري يك فيلم سينمايي در جشنواره فيلم فجر نيست؛ بحث سر تفكري است كه چند سالي مي‌شود بين ما جا افتاده است. جمله «هر كي از ننه‌ش قهر مي‌كنه خواننده ميشه» شكل عاميانه اين تفكر است. هنرمندان در ژانرهاي مختلف همين ذهنيت را به شكل اتوكشيده‌تري بيان مي‌كنند. در فضاي مجازي جملاتي نظير «هركي يه دوربين مي‌خره فك ميكنه عكاسه»، «اگه با موبايلت عكساتو چيدي پشت هم و يه آهنگ گذاشتي روش تدوين‌گر نيستي» يا «نوشتن آه و ناله‌هات روي كاغذ باعث نميشه شاعر بشي» زياد شنيده مي‌شود. اين افراد جوري رفتار مي‌كنند كه انگار حضور آدم‌ها جا را براي‌شان تنگ مي‌كند. انگار كه اگر يك نفر به خودش بگويد عكاس يا تلاش كند شعر بنويسد، ولو ضعيف، يا فيلم بسازد و آهنگ بخواند به معناي گرفتن جاي يك نفر ديگر است. 
واقعا چه اشكالي دارد اگر همه فيلم بسازند يا شعر بنويسند يا بخوانند يا عكاسي كنند؟ جدا از اينكه اين مساله ساده‌ترين حق طبيعي يك آدم است كه به حرفه مورد علاقه‌اش بپردازد، در دورنمايي بزرگ‌تر تلاش‌هاي گسترده به نفع همه تمام مي‌شود. بدون شك پيدا شدن ۵ تا شاعر خيلي خوب از بين يك ميليون نفر كه شعر مي‌نويسند بسيار راحت‌تر از پيدا كردن اين تعداد شاعر از بين ۱۰۰ نفر است. بروز چند استعداد عالي در عكاسي منوط به كار كردن عده بسيار زيادي در اين عرصه است. در همه زمينه‌ها اين نكته صدق مي‌كند. چرا مي‌گويند استعداديابي در زمينه فوتبال بايد با حضور حداكثري كودكان و نوجوانان صورت بگيرد؟ چرا از زماني كه اقبال خانواده‌ها، جوانان و نوجوانان به ورزش واليبال بيشتر شد و در پارك‌ها همه به جاي اينكه فقط فوتبال بازي كنند، رو به واليبال آوردند، اين رشته در كشور پيشرفت كرد؟ مي‌توان گفت در هر نقطه دنيا هرجا اقبال عمومي نسبت به يك فعاليت زياد شده، شاهد رشد و پيشرفت بوده‌ايم.  دنيا براي همه جا دارد. با اينكه شايد از برخي جنبه‌ها فضاي اطراف‌مان خيلي كوچك است، شاهد انفجار جمعيت هستيم و منابع محدودند اما باز هم دنيا براي همه جا دارد. در اين دنيا پژمان جمشيدي مي‌تواند ابتدا فوتباليست شود و بعد بيايد سراغ سينما و بعدش برود دنبال يك كار به ظاهر بي‌ربط ديگر. هر آدم ديگري هم مي‌تواند هر كاري كه دلش مي‌خواهد انجام دهد مادامي كه آزادي ديگران را نقض نكند. ما مي‌توانيم در مورد كيفيت فعاليتي كه ارايه مي‌شود اظهارنظر كنيم اما اينكه بخواهيم چرايي حضور يك فرد را زير سوال ببريم بي‌احترامي به حقوق اوليه انسان‌هاست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون