• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4880 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۱۴ اسفند

شكوفه‌

سروش صحت

جلوي تاكسي نشسته بودم. تاكسي توي ترافيك گير كرده بود. گفتم: «عجب ترافيكي. انگار نه انگار كروناس.» راننده گفت: «شب عيده ديگه... تازه امسال خلوته، سال‌هاي پيش از اول اسفند خيابان‌ها غلغله مي‌شد.» به عابراني كه با ماسك در پياده‌رو اين‌ طرف و آن‌ طرف مي‌رفتند، نگاه مي‌كردم. گربه‌اي از بغل تاكسي رد شد. راننده گفت: «شما مي‌گي اين گربه هم فهميده امسال، چه سال سختي بود؟» گفتم: «نمي‌دونم.» راننده گفت: «من فكر مي‌كنم اينها هم مي‌فهمن، ما يه جوري مي‌فهميم، اونها يه جور ديگه مي‌فهمن ولي مي‌فهمن.» از كنار درختي گذشتيم كه غرق شكوفه شده بود، راننده به درخت نگاهي كرد و گفت:‌« من دلم روشنه كه سال ديگه، سال خوبيه.» لحظه‌اي سكوت شد. راننده گفت: «دلم روشنه، يعني روشن نباشه، چي كار كنم؟» با خودم فكر كردم: «من هم دلم روشن است كه سال آينده، سال خوبي است يعني دلم روشن نباشد چه كنم؟» 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون