• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4893 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۱۵ فروردين

بحران‌هاي ناتمام جو بايدن در حوزه سياست خارجي

منافع امريكا در خطر است

نويسنده: فرد كاپلان
ترجمه: هديه عابدي 

مدت زيادي از آغاز رياست‌جمهوري جو بايدن نگذشته، اما در همين مدت هم مشخص شده كه او در همه نقاط جهان با چالش‌هاي بسيار جدي‌اي روبروست. امريكا شايد به قول او به ميدان «بازگشته» باشد، اما منافع و ارزش‌هاي آن هيچگاه تا اين حد در خطر نبوده است. چين، ايران، كره شمالي و افغانستان مهم‌ترين اولويت‌هاي او در حوزه امنيت ملي محسوب مي‌شود. در سه مورد اول، سخت بتوان مسيري را كه بايدن انتخاب مي‌كند، پيش‌بيني كرد. در مورد چهارم نيز جهت حركت او مشخص است، اما نحوه رسيدن او به هدفش با پيچيدگي‌هايي روبروست. نهادهاي مختلف امريكا مشغول بازنگري در سياست‌هاي اين كشور در قبال چهار مورد اول و ديگر مسائل هستند، اما در اين بين، در برخي موضوعات حساس كه مي‌تواند طي چند هفته به بحران تبديل شود، تيم بايدن نتوانسته قدم‌هاي اوليه را  محكم  بردارد.

در بين اين موارد مساله ايران از همه گيج‌كننده‌تر است. دونالد ترامپ، رييس‌جمهور پيشين امريكا به‌رغم پايبندي ايران به توافق هسته‌اي از برجام خارج شد و تحريم‌ها عليه اين كشور را كه در ازاي محدوديت در برنامه هسته‌اي ايران لغو شده بود، مجددا اعمال كرد. ايران نيز يك سال پس از خروج امريكا، پس از شكست اروپايي‌ها در كمك به دور زدن اين تحريم‌ها، غني‌سازي اورانيوم (با غناي بالاتر) را از سر گرفت. ايران براي انجام اين كار به بند 36 برجام استناد كرد؛ اين بند مي‌گويد اگر يكي از طرف‌هاي قرارداد تعهداتش را نقض كند، طرف ديگر مي‌تواند به تناسب پاسخ  دهد. 
بايدن در كارزار انتخاباتي خود در سال 2020 وعده بازگشت به برجام را داد. زماني كه اين توافق امضا مي‌شد او معاون اول رييس‌جمهور وقت، يعني باراك اوباما بود. با اين حال، بايدن پس از ورود به كاخ سفيد اعلام كرد ايران بايد قدم اول را بردارد و پيش از لغو تحريم‌ها، اورانيوم غني‌شده‌اش را دور بريزد. منطقي بود كه ايراني‌ها اين درخواست را رد كنند. ايران كشوري نبود كه برجام را پاره كرد؛ چرا بايد راضي شود خودش به تنهايي آن را ترميم كند؟ و چه طور بايد مطمئن شود امريكا قدم دوم را برمي‌دارد؟
هنوز مشخص نيست چرا بايدن در نخستين روزهاي ورودش به كاخ سفيد حاضر نشد ترتيبي بدهد كه ايران و امريكا با گام‌هاي هماهنگ و احتمالا تحت نظارت اتحاديه اروپا، به صورت همزمان به برجام بازگردند. در اواسط ماه فوريه وزير خارجه فرانسه اعلام كرد با آنتوني بلينكن وزير خارجه امريكا و ديپلمات‌هاي ارشد اروپايي براي صحبت در خصوص نجات توافق هسته‌اي با ايران مذاكره مي‌كند. به نظر مي‌رسيد كه اين ديدار بتواند منجر به فرمولي براي حل و فصل مشكل بازگشت به برجام شود. اما مقامات ايران حاضر به شركت در اين مذاكرات نشدند و گفت‌وگوها لغو شد.
بنابراين، ابتدا بايدن با تأخير در ارايه راه‌حلي ديپلماتيك، فرصت را از بين برد. و بعد ايراني‌ها با عدم حضور در نشستي كه مي‌توانست منجر به حل و فصل موضوع شود، فرصت‌سوزي كردند. آيا فرصت سومي هم به دست مي‌آيد؟ نه لزوما. ايران در ماه ژوئن بايد انتخابات رياست‌جمهوري‌اش را برگزار كند. خروج ترامپ از توافق هسته‌اي باعث تقويت جناح مقابل ميانه‌رو ها در ايران شده است؛ تعلل بايدن در بازسازي خرابي‌هاي ترامپ نيز محبوبيت اين جناح را تقويت كرده است. با اينكه هم ايران و امريكا خواستار دستيابي به توافق هستند، اما ممكن است سياست داخلي ايران جلوي احياي برجام را بگيرد. مساله چين، پيچيده‌تر از مساله ايران است. شي جين‌پينگ رييس‌جمهور چين اقدامات و اظهارات تهاجمي‌اش را افزايش داده است. با اين حال، امريكا و چين منافع مشتركي مثل مقابله با تغييرات آب و هوايي، تروريسم و منع اشاعه سلاح‌هاي اتمي دارند. چالش امريكا حركت در مسيري است كه هنگام تضاد منافع، بتواند جلوي جاه‌طلبي‌هاي چين را بگيرد و هنگام هم‌پوشاني منافع، بتواند با  پكن  همكاري كند.
با اين حال، چند هفته قبل بلينكن و جيك ساليوان، مشاور امنيت ملي بايدن، در نخستين ديدار خود با ديپلمات‌هاي چيني كه در آلاسكا برگزار شد، تقابل همه‌جانبه را انتخاب كرده و گناه‌هاي چين در داخل و خارج را در برابر دوربين‌ها و خبرنگاران فهرست كردند. آنها بايد مي‌دانستند كه وزير خارجه چين پاسخ‌شان را به تندي مي‌دهد، و همين طور هم شد. وانگ‌اي در يك سخنراني 16 دقيقه‌اي آتشين پاسخ ديپلمات‌هاي امريكايي را داد. با اين حال به نظر مي‌رسد كه بلينكن از پاسخ همتاي چيني خود غافلگير شده و بار ديگر اظهاراتي را عليه چين مطرح كرد. ساليوان نيز در تأييد اظهارات بلينكن، توضيح داد كه چرا نظام امريكا برتر از نظام كمونيستي چين است. چيني‌ها نيز در پاسخ اظهارات ساليوان را ساده‌لوحانه و خودپسندانه خواندند.
مقابله با چين به منظور دفاع از ارزش‌ها و منافع امريكا هيچ اشكالي ندارد، اما برنامه بايدن و ديپلمات‌هايش اين بود كه پس از دوران تاريك رياست‌جمهوري ترامپ، از طريق يك كارزار بين‌المللي بار ديگر اعتماد متحدان امريكا را جلب كنند. برخي از اين متحدان تمايل داشتند به ائتلافي عليه چين بپيوندند، اما برخي ديگر مخالف بودند. تعداد كشورهايي كه از جنگ سرد يا گرم بين واشنگتن و پكن استقبال مي‌كنند، بسيار اندك است.
خبر خوب اين است كه به نظر مي‌رسد بايدن از اين موضوع اطلاع داشته باشد. بايدن در كنفرانس خبري اخير خود گفت شي جين‌پينگ را مدت‌هاست مي‌شناسد. وقتي هر دو معاون رييس‌جمهور بودند، مفصل با يكديگر صحبت كرده‌اند. وقتي شي جين‌پينگ براي تبريك به بايدن با او تماس گرفت، دو ساعت با هم صحبت كردند. بايدن مي‌گويد در آن مكالمه به يكديگر گفته‌اند كه خواستار تقابل نيستند، اما رقابت بين دو طرف بسيار سخت و تنگاتنگ خواهد بود. 
بايدن در گفت‌وگو با خبرنگاران اعلام كرد هدف چين تبديل شدن به قدرت اول جهان است و امريكا قرار نيست چين را به خاطر داشتن اين هدف مورد انتقاد قرار دهد. اما تا وقتي او رييس‌جمهور است، چنين اتفاقي نخواهد افتاد. او تصريح كرد چين را وادار مي‌كند از قوانين بين‌المللي تبعيت كند و در مورد وضعيت حقوق بشر در اين كشور، به آن فشار مي‌آورد. 
بلينكن نيز يك روز پيش از كنفرانس خبري بايدن، در سخنراني خود در كنفرانس ناتو در بروكسل تلاش كرد اشتباهش در آلاسكا را جبران كند. وي گفت: امريكا قرار نيست متحدانش را تحت فشار بگذارد تا بين واشنگتن و پكن يكي را انتخاب كنند. ما مي‌دانيم كه متحدان‌مان روابط پيچيده‌اي با چين دارند كه همواره با منافع امريكا در يك راستا نيست. اما بايد اين چالش‌ها را با هم پشت سر بگذاريم تا بتوانيم در حوزه‌هايي مثل فناوري و زيرساخت، شكاف‌ها را پر كنيم. اينها حوزه‌هايي هستند كه چين براي افزايش نفوذ و فشار خود از آن بهره‌برداري مي‌كند. مطمئنم كه با همكاري يكديگر مي‌توانيم در زمين رقابت، چين يا هر رقيب ديگري را شكست دهيم.
نگاه بايدن به تقابل‌هاي بنيادي در جهان -  نه فقط با چين بلكه با چند كشور ديگر از جمله متحدان سابق امريكا و حتي دعواهاي داخل كشور -  بر مبناي تقابل ميان دموكراسي و خودكامگي است. اگرچه او اغلب با خوش‌بيني مطلق مي‌گويد: «ما امريكا هستيم و هيچ كاري براي‌مان غيرممكن نيست»، اما مي‌داند كه رقابت تا چه حد آزاد است. او در گفت‌وگو با خبرنگاران گفت: پيش‌بيني مي‌كنم موضوع پايان‌نامه‌هاي فرزندان و نوه‌هاي شما اين باشد كه كدام يك موفق شدند: دموكراسي يا خودكامگي؟ دموكراسي چه طور مشكلات را حل خواهد كرد؟ شي جين‌پينگ معتقد است در جهان پيچيده امروز، دموكراسي نمي‌تواند موفق شود. آيا حق با اوست؟ ما بايد ثابت كنيم كه دموكراسي موفق مي‌شود.
اين چيزي است كه بايدن در اكثر بيانيه‌ها و اظهاراتش در حوزه سياست خارجي عنوان مي‌كند: تأكيد بر نقاط قوت امريكا به جاي تمركز بر نقاط ضعف ديگران. اما شايد پس از پايان رياست‌جمهوري بايدن نتوان ميزان موفقيت يا شكست او را  در اين حوزه به درستي سنجيد.
در اين بين، او با بحران افغانستان نيز دست و پنجه نرم مي‌كند. بر اساس توافق بين دولت ترامپ و طالبان، همه نيروهاي امريكا بايد تا اول ماه مه از اين كشور خارج شوند. بايدن در كنفرانس خبري خود اعلام كرد خروج نيروها تا آن تاريخ از نظر لجستيكي امكان‌پذير نيست، اما خيلي زود اين كار را به سرانجام مي‌رساند. او معتقد است پس از 20 سال جنگيدن، وقت خروج رسيده است. در زمان رياست‌جمهوري اوباما نيز او همين درخواست را از رييس‌جمهور كرده بود. اما مساله هماهنگي با نيروهاي متحد در ناتو و جلوگيري از فروپاشي افغانستان بايد مدنظر قرار گيرد. حل مساله كره شمالي از اين هم سخت‌تر است. كيم جونگ اون قصد ندارد سلاح‌هاي هسته‌اي خود را كنار بگذارد. چين نيز او را به اين كار وادار نمي‌كند. حالا كيم با آزمايش دو موشك بالستيك و پرتاب آن به درياي ژاپن، تنش‌ها را افزايش داده است. اين تنها راهي است كه او براي جلب‌توجه و به دست آوردن اهرم فشار بلد است. بايدن آزمايش‌هاي موشكي كره شمالي را نقض قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل خواند و گفت فعلا در اين باره مشغول مشورت با متحدان امريكاست و متعاقبا موضعش را اعلام خواهد كرد، اما اين را نيز گفت كه براي نوعي ديپلماسي با پيونگ يانگ آماده است. پاسخ او صادقانه بود؛ چرا كه در حال حاضر او نمي‌تواند كار خاصي در مورد كره شمالي انجام دهد.
بايدن مثل بسياري از روساي جمهور ترجيح مي‌دهد خوب فكر كرده و بعد مسائل بزرگ را حل كند. او اخيرا براي گفت‌وگو در خصوص فرانكلين روزولت و ديگر روساي جمهور پيشين امريكا و نحوه مقابله آنها با مشكلات با گروهي از تاريخدانان ديدار كرد. اوباما نيز چند بار اين كار را كرده بود. هنگام تدوين استراتژي‌هاي كلان، جهان از چرخش نمي‌ايستد، كينه‌هاي قديمي از بين نمي‌روند، حاكمان ستمگر و تشنه قدرت دست از قدرت‌نمايي بر نمي‌دارند. قطعا دست و پنجه نرم كردن هر روزه با اين بحران‌ها و در عين حال تمركز بر اهداف غايي كار دشوار و خسته‌كننده‌اي است. اين كاري است كه بايدن در حال انجام آن است. اين كاري است كه هر رييس‌جمهوري بايد آن را انجام دهد.
منبع: وب‌سايت  اسليت

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون