باتوجه به شرايط كرونايي حاكم بر كشور به نظر ميرسد در اين دوره انتخابات رياستجمهوري شاهد تفاوتهاي اساسي در شيوههاي تبليغات كانديداها باشيم؛ به عنوان نمونه اگر در دورههاي گذشته كانديداها تلاش ميكردند جمعيت بزرگي را در شهرهاي مختلف گردهم بياورند، در حال حاضر شاهد تلاش كانديداها براي برگزاري گردهماييهاي بزرگ مجازي و اينترنتي هستيم. به نظر شما اين شرايط جديد چه تاثيري در انتخابات خواهد داشت؟ فكر ميكنيد اين شرايط ميتواند به سود يا زيان كانديداها باشد؟
ببينيد به هر حال شرايط به طور كلي در كشور تغيير كرده و قاعدتا بايد منتظر تغييراتي در شرايط انتخابات نيز به لحاظ مختلف باشيم. ازجمله شاهد خواهيم بود كه تبليغات انتخاباتي و شكل و شمايل اين تبليغات نيز تغيير كند. بر اين اساس قاعدتا كمپينهاي مجازي تبليغات انتخابات بيش از ادوار گذشته مورد توجه خواهند بود و اين درحالي است كه ما در اين حوزه با نوعي خلأ قانوني مواجهيم و درنتيجه بنابر قانون فعاليت اين كمپينها جرمانگاري نشده و اساسا جرم محسوب نميشود. از منظر ديگر ميتوان گفت كه اين روند مجازي شدن تبليغات در انتخابات به شيوهها و اشكال گوناگون زمينه فرار از قانون را فراهم ميكند.
به بيان ديگر درحالي كه تبليغات زودهنگام در شرايط معمول جرم و تخلف انتخاباتي محسوب ميشود، در وضعيت كنوني قطعا با كانديداهايي مواجه خواهيم بود كه ادعا خواهند كرد آنچه تا پيش از موعد تبليغات انتخاباتي انجام ميدهند و آنچه به اين منظور در شبكههاي اجتماعي انتشار مييابد، ناشي از رفتار خودجوش كاربران و شهروندان بوده و ارتباطي با ستاد و فعاليتهاي انتخاباتي آنان ندارد؛ حال آنكه رد اين ادعاها براي مقام نظارتي هم كار آساني نيست. از طرفي ممكن است كه برخي كانديداها هم به درستي بگويند كه مرتكب تبليغات زودهنگام در فضاي مجازي نشده و كمپينهاي انتخاباتي كه احيانا در شبكههاي اجتماعي به نفعشان شكل گرفته، بدون اطلاع آنان فعال شدهاند. اما به هر حال نكته اينجاست كه در اين شرايط كرونايي، شيوههاي تبليغ حضوري و رودررو و برگزاري ميتينگهاي پُرجمعيت انتخاباتي امكانپذير نيست و تنها راه همين تبليغات در فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي است كه اين شيوه نيز مشكلات خود را دارد و ازجمله احتمالا شاهد ورود زودهنگام برخي كانديداها به تبليغات هستيم. البته علاوه بر آن، تبليغات در صدا و سيما و از طريق برنامههاي تلويزيوني نيز ميتواند به نحوي جايگزين بخشي از خلأ ناشي از عدم برگزاري ميتينگهاي انتخاباتي شود، ولي به طور كلي شور انتخابات عملا به فضاي مجازي منتقل ميشود.
اما آيا فضاي مجازي قادر به پوشش همه ابعاد تبليغات انتخاباتي است؟ فكر ميكنيد اين شيوههاي تبليغات مجازي ميتواند همچون گردهماييهاي بزرگ موثر باشد؟ به هر حال برخي ناظران معتقدند آن گردهماييها بسيار بر رايآوري كانديداها تاثيرگذار بوده و ميتواند به هرچه پرشورتر شدن فضاي انتخاباتي كمك كرده و مردم را به مشاركت ترغيب كند.
قطعا بيتاثير نيست. هماكنون شاهديم در همين فضاي مجازي، بسياري از اتفاقات مهم رقم ميخورد. طي اين سالها بسياري از كسبوكارها در فضاي مجازي شكل گرفته و بسياري از آنها رونق خوبي هم دارند و منابع درآمد بسياري را تامين كردهاند. وقتي ميبينيم كه كسبوكار و فعاليت اقتصادي در همين فضاي مجازي و با استفاده از همين ظرفيت رونق يافته، طبيعتا اين ظرفيت وجود دارد كه دستكم برخي فعاليتهاي مربوط به حوزههاي اجتماعي و سياسي هم در اين فضا رونق بگيرد و تاثيرگذار باشد.
البته بايد اين نكته را نيز درنظر داشته باشيم كه صرف استفاده از فضاي مجازي نميتواند به پرشور شدن انتخابات و افزايش مشاركت شهروندان در امر انتخابات ياري برساند. به عبارت ديگر فضاي مجازي و تبليغات و فعاليتهاي انتخاباتي در اين فضا چندان بر موضوع مشاركت انتخاباتي و ترغيب شهروندان به حضور پاي صندوقها اثرگذار نيست و نبايد چندان انتظاري در اين راستا داشته باشيم؛ مگر اينكه اتفاقات ديگري هم كنار آن شكل بگيرد كه در مجموع به افزايش مشاركت بينجامد.
اتفاقا بحث مشاركت ازجمله مباحث مهم در انتخابات پيشروست و نگرانيهاي جدي در اين حوزه وجود دارد. منظورتان از اتفاقات ديگري كه بايد در اين رابطه شكل بگيرد، چيست؟
مسائل متعددي در اين زمينه دخيل هستند. ازجمله اينكه تحركات سياسي از طريق تاييد صلاحيت بيشتر كانديداها فراهم شود و همچنين موانع مشاركت شهروندان، بهخصوص در حوزه اقتصادي و معيشتي برطرف شود، در آن صورت تبليغات هم ميتواند به كمك آمده و تاثير واقعي خود را برجاي بگذارد و باعث افزايش مشاركت شهروندان در انتخابات 1400 شود. به بيان ديگر بايد گفت كه فضاي مجازي صرفا تسهيلكننده و كانالي است براي انتشار و انتقال تبليغات و پيامهاي كانديداهاي انتخاباتي، وگرنه به خودي خود نميتواند باعث ايجاد مشاركت گستردهتر شود. عوامل ديگري دخيل هستند كه ميتوانند به افزايش مشاركت كمك كنند، ازجمله آنهم هنر كانديداهاي انتخابات است كه بتوانند برنامه بهتري را براي جلب مشاركت مردم ارايه دهند.
يكي ديگر از موضوعهايي كه در بحث تبليغات و كمپينهاي انتخاباتي مطرح است، موضوع شعارها و وعدههاي انتخاباتي كانديداها است. فكر ميكنيد باتوجه به شرايط امروز كشور شعارهاي انتخاباتي در اين دوره به چه سمت و سويي متمايل شوند؟
در هر انتخابات، يكسري كليدواژه وارد مباحث انتخاباتي ميشود، منتها مساله مهمي كه در اين دوره بايد مورد توجه باشد، اين است كه بسياري از شعارهاي انتخاباتي در دورههاي گذشته مورداستفاده قرار گرفته و تجربه شده است. درنتيجه تصورم بر اين است كه خلق شعار نو و اتفاقهاي تازه در اين دوره از انتخابات رياستجمهوري چندان آسان نيست، به همين دليل در اين انتخابات بحث اصلي طرح شعارهايي است كه عملياتي شوند. واقعيت اين است كه در شرايط كنوني به هر حال بحث تحريم يكي از معضلات جدي كشور محسوب ميشود كه عملا مشكلات معيشتي بسياري را براي شهروندان ايجاد كرده و ميتواند منجر به كاهش مشاركت انتخاباتي شود. درنتيجه بايد اين مساله مهم را درنظر بگيريم و بپرسيم كه كانديداها چقدر ميتوانند بدون درنظر گرفتن بحث تحريم، براي حل مشكلات مردم راهكار، وعده و شعار بدهند؟ در عين حال اگر كانديدايي در ميدان رقابت سياسي انتخابات وارد شود و شعار تسهيل روابط ايران با كشورهاي ديگر را مطرح كند، با مخالفتهاي جدي روبهرو ميشود و حتي ممكن است عدهاي در فضاي سياسي كشور، او را به وابستگي به غرب متهم كنند! در عين حال معتقدم كساني كه ميخواهند شعار معيشت بهتر بدهند، اگر نگاهي به موضوع رفع تحريم نداشته باشند، عملا نميتوانند كاري كنند، ضمن آنكه در اين فضا عدهاي هم احتمالا شعارهاي ضدفساد و كارآمدي مطرح خواهند كرد كه به نظرم اين شعارها نيز تحت عنوان شعارهاي معيشتي و اقتصادي مطرح است و به تنهايي هم كارساز نيست؛ چراكه زمينه عملياتي كردن اين شعارها و وعدهها نيز وابسته به همان حل مسائل بينالمللي و رفع تحريمهاست.
بحث ديگر آن است كه بنابه تجربه دورههاي گذشته انتخابات، بعضا شاهد بوديم كه برخي كانديداها حمله به دولت مستقر را در دستوركار ستاد و كمپينهاي انتخاباتيشان قرار داده و از شعارهايي عليه دولت استفاده ميكردند؛ باتوجه به نوع مواجهه مخالفان دولت فعلي با آن، فكر ميكنيد در اين دوره تا چه ميزان شاهد اين رويه باشيم؟ و مهمتر اينكه به نظرتان اين شيوه تا چه ميزان براي كانديداها كارساز خواهد بود؟
هميشه يكي از رويكردهاي كانديداها در شعارها و موضعگيريهايشان، حمله به دولت مستقر و تخريب آن بوده و اين دوره هم احتمالا شاهد شعارهايي تخريبي عليه دولت باشيم اما اتفاقا معتقدم كه تاريخ مصرف اين نوع شعارهاي انتخاباتي كوتاهمدت است. درواقع بايد گفت بر فرض كانديدايي توانست اثبات كند كه دولت مستقر يعني دولت آقاي روحاني ناكارآمد است؛ بحث اين است كه پس از آن چه ميخواهد بگويد! بالاخره دولت مستقر به زودي به پايان كار خود ميرسد و آن كانديدا، در صورت پيروزي بايد براي آينده كشور برنامه و حرفي تازه داشته باشد؛ سوال اين است كه برنامه و حرف تازه آنان چيست! بنابراين فكر ميكنم تا شعارهايي عملياتي مطرح نشود كه از جنس حل مشكلات واقعي مردم باشد، تاثيرگذار نخواهد بود و كسي به آن توجه نخواهد كرد.
درحالي كه تبليغات زودهنگام در شرايط معمول جرم و تخلف انتخاباتي محسوب ميشود، در وضعيت كنوني قطعا با كانديداهايي مواجه خواهيم بود كه ادعا خواهند كرد آنچه در شبكههاي اجتماعي انتشار مييابد، ناشي از رفتار خودجوش كاربران و شهروندان است و رد اين ادعاها براي مقام نظارتي هم كار آساني نيست.
فضاي مجازي و تبليغات و فعاليتهاي انتخاباتي در اين فضا چندان بر موضوع مشاركت انتخاباتي و ترغيب شهروندان به حضور پاي صندوقها اثرگذار نيست و نبايد چندان انتظاري در اين راستا داشته باشيم؛ مگر اينكه اتفاقات ديگري هم كنار آن شكل بگيرد كه در مجموع به افزايش مشاركت بينجامد.
تحركات سياسي از طريق تاييد صلاحيت بيشتر كانديداها فراهم شود و همچنين موانع مشاركت شهروندان، به خصوص در حوزه اقتصادي و معيشتي برطرف شود، در آن صورت تبليغات هم ميتواند به كمك آمده و تاثير واقعي خود را برجاي بگذارد و باعث افزايش مشاركت شهروندان در انتخابات 1400 شود.
خلق شعار نو و اتفاقهاي تازه در اين دوره از انتخابات رياستجمهوري چندان آسان نيست. به همين دليل در اين انتخابات بحث اصلي طرح شعارهايي است كه عملياتي شوند.
هميشه يكي از رويكردهاي كانديداها در شعارها و موضعگيريهايشان، حمله به دولت مستقر و تخريب آن بوده و اين دوره هم احتمالا شاهد شعارهايي تخريبي عليه دولت باشيم اما اتفاقا معتقدم كه تاريخ مصرف اين نوع شعارهاي انتخاباتي كوتاهمدت است.
فكر ميكنم تا شعارهايي عملياتي مطرح نشود كه از جنس حل مشكلات واقعي مردم باشد، تاثيرگذار نخواهد بود و كسي به آن توجه نخواهد كرد.