ادامه از صفحه اول
درباره ظريف و فايل صوتي جنجالي
جلسات منظمي با يكديگر داشتند اما به هر حال يكي مسوول دستگاه ديپلماسي و ديگري فرمانده نيروي قدس سپاه و از جمله فرماندههان محور مقاومت در منطقه بوده و طبيعي است كه نگاهشان در برخي موضوعات با يكديگر متفاوت باشد. با اين حال اظهارات آقاي ظريف نشان ميدهد كه هماهنگي نسبي در اين ميان وجود داشته است. البته اين نكته هم قابل ذكر است كه آقاي ظريف ديپلمات برجستهاي است اما نتوانسته از فعاليتهاي نظامي و محور مقاومت در منطقه در راستاي اين ديپلماسي در راستاي منافع ملي بهرهبرداري كند. از سويي به نظر ميرسد تعبير «ميدان» شكل تخفيف يافته استراتژي منطقهاي است. تلاش ايران در جبهه مقاومت لبنان، سوريه، عراق و حتي سالهايي در افغانستان قابل انكار نيست، اما به هر حال لازم بوده و هست كه ميان استراتژي منطقه با استراتژيهاي بينالمللي هماهنگيهايي ايجاد شود. اما واقعيت اين است كه اين هماهنگي در بخشها و زمانهايي صورت نپذيرفته و نيروهاي نظامي در ماموريتهاي بزرگي كه بر عهده داشتند، به وزارت امور خارجه اجازه ورود ندادهاند كه اين يكي از نقاط ضعف است. علاوه بر اين در فايل صوتي گفتوگوي آقاي ظريف، مسائلي در مورد روابط جمهوري اسلامي و روسيه نيز مطرح ميشود. اگرچه در اين مصاحبه مشخص است كه وزير امور خارجه منتقد سياستهاي روسيه در منطقه و در قبال جمهوري اسلامي است اما به صراحت كدهاي قوي ارايه ميكند كه نشاندهنده نادرست بودن ادعاي برخي تحليلگران و ناظراني است كه معتقدند استقلال كشور از سوي روسها زير سوال رفته است. حال آنكه بنا بر آنچه در مجموع اين مباحث دستگيرمان ميشود، اين است كه جمهوري اسلامي نيز نسبت به نقش روسيه در معادلات جهاني آگاه است و همه جوانب به ويژه مقوله استقلال كشور را به خوبي در نظر دارد. همين موضعگيريها علاوه بر اينكه در مورد روسيه مطرح ميشود در مورد چين نيز عنوان شده و نبايد فراموش كرد كه چين به زودي قدرت اول دنيا خواهد شد و جمهوري اسلامي نيز ميخواهد قدرت اول منطقه باشد بنابراين لازم است استراتژيهايي را در اين خصوص طراحي كند. البته با توجه به اين مهم كه از استقلال كشور حفاظت شود. اظهارات آقاي ظريف هم در همين راستا و در تاكيد اين بود كه استقلال كشور در هر شرايط محفوظ خواهد ماند. در بررسي نوع رويارويي برخي رسانهها با اين فايل صوتي نيز بايد بگوييم، طبيعي است رسانههايي كه دل خوشي از جمهوري اسلامي ندارند و سياستهايشان در جهت تخريب تغيير رژيم است، بعضي نكات را برجسته و تلاش كرده برخي موضوعات را به عنوان يك موضوع جديد و تازه به مردم قالب كنند. آنها تمايل دارند كه در مورد اختلافات احتمالي درون سيستم غلو كنند، در حالي كه بسياري از نكاتي كه در مصاحبه آقاي ظريف عنوان شده، بارها و بارها در كشور مطرح شده است. طبيعتا اگر روزي متوجه شويم كه اين فايل صوتي دقيقا به چه دليل و چه شكل، پيش از موعد منتشر شده، آن زمان ميتوان درباره احتمال ارتباط اين فايل صوتي و انتخابات و چگونگي اين ارتباط، بهتر و دقيقتر اظهارنظر كرد، اما در حال حاضر براساس گمانهزنيهايي كه مبتني بر اطلاعات نيست، به نظر ميرسد موضوع كانديداتوري محمدجواد ظريف حالا به مراتب جديتر از قبل مطرح شده است. با اين اوصاف اگر كانديداتوري آقاي رييسي منتفي شود، به نظر ميرسد فشار بيشتري به آقاي ظريف وارد شود تا كانديداتوري در انتخابات را بپذيرد. در نهايت بايد تاكيد كنيم كه محتواي گفتوگوي منتشر شده به هيچ عنوان با سياستهاي نظام مغايرت ندارد و شايد اكنون كه عزمي در حاكميت ايجاد شده تا مساله برجام حل و فصل شود، محمدجواد ظريف بتواند اين پروژه را به سرانجام برساند.
مصاحبه ظريف و لزوم تدوين نظامنامه تاريخ شفاهي
مرامنامه اخلاقي مرزهاي بايد و نبايد تاريخ شفاهي در حوزه اخلاق جمعي و فردي، صيانت از آبروي افراد، پرهيز از تهمت و افترا، اجتناب از دروغ، رعايت هنجارهاي فرهنگي، اعتقادي، قومي و ملي و نظاير آن را مشخص ميكند. محرمانگي؛ هم از ملاحظات اخلاقي هم از حقوق مشاركتكنندگان شمرده ميشود. راويان ميتوانند تمام يا بخشي از مصاحبههاي خود را محرمانه تلقي كرده و براي نشر آن ممنوعيت قائل شوند. افرادي از اين دست اجازه ميدهند تا پژوهشگر اطلاعات آنها را تجزيه و تحليل كرده و نتايج تحقيق خود را به دست بياورند اما اجازه نميدهند كه اطلاعات آنها را عينا منتشر كند. در مواقعي هم ممكن است براي محرمانگي خود زمان و شرايطي را تعريف كنند. در اين صورت ممكن است تغيير شرايط اجتماعي و سياسي موجب شود كه محرمانگي از بين برود. يا با منقضي شدن بازه زماني مد نظر راوي نيز سبب از بين رفتن ممنوعيت شود. در مواقعي مصاحبهشونده(مشاركتكننده) استفاده گروه، طبقه يا صنفي را ممكن است محدود كند. در تمام موارد فوق تبعيت از اصل محرمانگي براي عوامل پروژه تاريخ شفاهي الزامي است. يكي از ويژگيهاي تاريخ شفاهي حفظ حافظه جمعي است كه ميتواند تاريخساز و هويتبخش باشد. از اينروست كه دولت تدبير و اميد در مرداد 1395 طي مصوبهاي به شماره 56470/52105 به تمامي دستگاههاي اجرايي كشور مقرر كرد تا بر اساس اصول ابلاغي سازمان اسناد و كتابخانه ج.ا.ا نسبت به تدوين تاريخ شفاهي دستگاه متبوع خود اقدام و يك نسخه از آثار توليد شده را به سازمان مزبور ارسال كنند. در سال 1396 سازمان اسناد و كتابخانه ج.ا.ا در جهت هدايت و عملياتي شدن اين مصوبه در اقدامي شايسته نخستين همايش تدوين تاريخ شفاهي دستگاههاي اجرايي را برگزار كرد. در اين همايش تلاش شد تا نحوه تعامل ميان دستگاههاي مختلف با هم و سازمان اسناد تبيين و اصول راهبردي تاريخ شفاهي با ارايه مقالهها و گزارشها آموزش داده شود. در راستاي اجرايي شدن مصوبه دولت، بسياري از دستگاهها و نهادها مثل وزارت نفت، وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات و كميته ملي المپيك فعالانه دواير تاريخ شفاهي خود را بنا نهادند. حسامالدين آشنا نيز كه پيشتر سابقه همراهي و همكاري با پروژه تاريخ شفاهي و تصويري ايران(با مديريت و مسووليت حسين دهباشي) را داشت در مركز بررسيهاي استراتژيك رياستجمهوري، پروژه «تاريخ شفاهي دولت تدبير و اميد» را بنا نهاد. سعيد ليلاز به عنوان محقق و كارشناس ذيل اين پروژه مصاحبههايي با اعضاي دولت روحاني از جمله دكتر محمدجواد ظريف ترتيب و انجام داده است. اكنون انتشار غيرمترقبه مصاحبه دكتر ظريف توسط جريان رسانهاي اپوزيسيون، چالشهاي اخلاقي و حقوقي پيش روي تاريخ شفاهي ايجاد كرده است. چالشي كه لزوم تدوين نظامنامه حقوقي و مرامنامه اخلاقي را يادآور است. در صورت داشتن و رعايت چنين نظامنامه و مرامنامهاي، انتشار مصاحبههاي تاريخ شفاهي به سامان خواهد شد؛ چنانكه با درز و انتشار مصاحبههاي محرمانه، سليقهاي و سياسي برخورد نخواهيم كرد.
توسعه پايدار؟
مشابهت معناي پايدار در فارسي ميتواند مفاهيم مثبتي مانند permanent يا stable يا successfully يا progressively يا accumulative يا increasingly را به ذهن متبادر كند كه جاي كليشه تعريف شده زيست محيطي- اقتصادي «پايدار» يا sustainable را بگيرد و در هدف توسعه پايدار را گنگ و ايجاد سوءتفاهم كند.
مثال ديگري كه خود ما شاهد آن بودهايم، دستور آزادي حفر چاه آب براي مصارف كشاورزي و توسعه كشت گندم تا نيل به افتخار خودكفايي در زمان آقاي احمدينژاد بود كه به آن هدف دست يافتيم! ذخاير آب زيرزميني انباشته طي ميليونها سال را طي چند سال تبديل به گندم كرديم، سفرههاي آب كاهش و عمق چاهها افزايش يافت. با پديده ويرانگر فروچالهها مواجه شديم و با خشك شدن سفرههاي آب براي نسلهاي بعد بايد به چاره مشكلتري انديشيد. نكته قابل توجه اين است كه براي توليد هر تن گندم در سرزمين بيآبي مانند ايران به چند تن آب نياز است؟ با آن آب به چه توليدات ديگري ميتوان انديشيد؟ در اين صورت واردات گندم به معني واردات آب مجازي معادل صرفهجويي در مصرف براي توليد آن است. چاره در سرزمين خشكي مانند ايران، شيرينسازي خورشيدي آب، كشت گلخانهاي و بازيافت آب و همه مواد مصرفي ديگر است.