• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4920 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۱۶ ارديبهشت

چه خوب است گوزني در خانه منتظر آدم باشد

اسدالله امرايي

«بانو گوزن» رماني از مريم حسينيان است كه نشر چشمه منتشر كرده و با استقبال خوبي هم روبه‌رو شده. «هوا بس ناجوانمردانه سرد است. فقط همين را از اخوان ثالث بلدم. وقتي با رامين بودم يكي، دو بار ازش استفاده كردم و رامين چه ذوقي كرد و تا چند ثانيه لبخند روي لبش بود. كاش آن روزها بيشتر كتاب مي‌خواندم. هيچ‌وقت حوصله كتاب خواندن نداشته‌ام. صفحه اول كه به دوم مي‌رسد چشم‌هايم سنگين مي‌شود، مگر رمان‌هاي عاشقانه كه خوراك ناهيد بود. اسم سه، چهار نويسنده را مي‌دانست و مي‌رفت توي كتابفروشي‌هاي انقلاب، دنبال رمان‌هاي جديدشان.... در را كه باز مي‌كنم، گوزن پشت در كمين كرده است، انگار از پنجره ديده باشدم. به گمانم قدش كمي بلندتر شده از صبح. خانه مرتب است و جاي هيچ چيز تغيير نكرده. چه خوب است گوزني در خانه منتظر آدم باشد.»  مريم حسينيان در رمان بانو گوزن تجربه روايي تازه و متمايزي مي‌سازد. رمان با روايتي ساده آغاز مي‌شود. قصه سيماي يك زن در ميان مردان و البته زنان، زني كه در يك شركت منشي است اما در گوشه‌اي از گالري كوچك همسرش، شمع و عود فرشته‌هاي باسمه‌اي مي‌فروشد و در اميد داشتن يك كارگاه سفال است تا خرده‌ريز بسازد و بفروشد به مردم. «فقط گوزن‌ها مي‌توانند ورق زندگي را اين طور برگردانند. شاخ‌هايش را مي‌بينم. كنار شوفاژ خوابيده. بلند كه مي‌شوم، سرش را بالا مي‌گيرد و فخي مي‌كند. طوري مي‌آيد نزديك كه دستم را مي‌گيرم به شاخش و آهسته بلند مي‌شوم. وقتي با او راه مي‌روم انگار قوي‌تر و محتاط‌ترم. تازه همين چند ساعت پيش فهميدم كه رنگ چشم‌هايش شبيه خودم است. ما مثل ديگران چشم‌هاي‌مان فقط قهوه‌اي تيره نيست. يك چيزي تو چشم‌هاي‌مان است كه فقط خودمان مي‌فهميم. چيزي شبيه دريا. مي‌روي تا وسط‌هاي آب و ناگهان زير پايت خالي مي‌شود و غرق مي‌شوي. من و گوزن هر روز همديگر را نجات مي‌دهيم از ته آب‌هاي تيره... . در اصل اين رمان درباره توهم و تنهايي است و داستان آن درباره زني باردار و استراحت مطلق است كه به خاطر شرايطي كه در گذشته زندگي او وجود داشته همچنين اتفاقاتي كه در حال زندگي‌اش به دليل اين نوع بارداري متوقف شده، دچار تحول سنگيني در زندگي مي‌شود و حضور گوزن در اين ماجرا، شرايط اين زن را تحت تاثير قرار مي‌دهد. از خانم حسينيان پيش‌تر «بهار برايم كاموا بياور» ابتدا در انتشارات كتاب‌سراي تنديس منتشر شده بود كه بعدا در نشر چشمه تجديد چاپ و كتاب بعدي‌ «ما اينجا داريم مي‌ميريم» هم در نشر چشمه منتشر شد. مجموعه داستان مار يا انگشت مجموعه 5 داستان كوتاه است كه سال ۸۳ در انتشارات جهاد دانشگاهي مشهد منتشر شده بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون