توصيه رهبري به مسوولان مربوطه در پرونده افغانستان:
در هرگونه سياستگذاري منافع هر دو كشور لحاظ شود
گروه ديپلماسي
افغانستان دوباره به ميدان جنگ تبديل شده است. هر چند برخي كارشناسان معتقدند كه هنوز براي توصيف شرايط افغانستان با عبارت «جنگ داخلي» زود است اما تصاوير و فيلمهاي منتشر شده درباره ورود شبهنظاميان طالبان به والسواليهاي متفاوت در اين كشور نشان ميدهد كه جامعه جهاني تحولات جاري در افغانستان را چندان كه بايد و شايد جدي نگرفته است. در ايران مساله ظهور مجدد و قدرتنمايي طالبان در كشور همسايه به خصوص در مرز مشترك، اين موضوع را به سوژه روز تبديل كرده است. در يك ماه اخير همزمان با تحولات جاري در افغانستان در ايران كارشناسان و تحليلگران اين حوزه نشستهاي متعدد و متنوعي درباره واقعيتهاي ميداني در افغانستان و نقد و بررسي رويكرد ايران به تحولات در كشور همسايه برگزار كردهاند. روز گذشته نيز در نشست تحولات اخير افغانستان، مقامهاي رسمي حزبي و سياسي از افغانستان و ايران به علاوه برخي كارشناسان به بررسي وضعيت سياسي و امنيتي و ارايه راهكارهايي براي حل و فصل بحران در كشور همسايه پرداختند.
طالبان عناصر پاكستان، امريكا، عربستان و...
هستند
محمدحسن جعفري، دبيركل حزب رفاه ملي افغانستان به عنوان نخستين سخنران اين نشست نسبت به بحران به راه افتاده در افغانستان و ناديده گرفتن واقعيتها هشدار داده و گفت: افغانستان امروز وجهالمصالحه بازيگران بسياري قرار گرفته و شرايط در اين كشور نگرانكننده است. اين نگراني به ويژه در خصوص شيعيان افغان بيشتر است.
جعفري در سخنانش قدرت طالبان را ناشي از حمايت خارجي دانست و گفت: طالبان با ۱۰ نفر براي تصرف ولسواليها ميروند، كدام عقل سليمي قبول ميكند كه بتوانند شهري را تصرف كنند؟! اين مناطق در اصل فروخته ميشوند.طالبان ساخته و پرداخته غرب و امريكاست. امروز طالبان ارادهاي از خود ندارد، بلكه عناصر بيگانگان و كشورهايي، چون امريكا، پاكستان و عربستان هستند.طالبان در حال پيادهسازي عقايد وهابي و سلفيهاي تندرو در افغانستان است و بسياري از زنان و پيرمردها را شلاق زده و مردم را به شدت در تنگنا قرار داده است.
جعفري افزود: امريكا در تلاش براي تصرف منابع نفتي و معدني افغانستان در شمال كشور است، همزمان داعش در شمال افغانستان به جاي طالبان در حال روي كار آمدن است و اين پروسه ساخته دست امريكاست. طالبان دروغ ميگويد كه براي حكومت آمده، اگر اينطور است چرا زيرساختهاي افغانستان را از بين ميبرد؟! اكثريت آنها از كشورهاي خارجي جذب شدهاند و نه افغانستان.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، جعفري با تاكيد بر نقش ايران در منطقه گفت: امريكا امروز در منطقه حريفي جز ايران ندارد، لذا ايران بايد به شرايط همكيشان خود در افغانستان توجه كند. دولت براي نجات از اين وضعيت بايد به جاي تكيه بر امريكا دست خود را به سوي مردم دراز كند، امريكا شيطان بزرگ و عامل اصلي شرايط امروز در افغانستان است. دنيا و نهادهاي حقوق بشري امروز افغانستان را بايكوت كرده و در مقابل جنايات طالبان سكوت كردهاند، ما از جامعه رسانهاي و نخبگان ايراني ميخواهيم كه صداي ما را به دنيا برسانند.
امريكا با دولت پيمان استراتژيك دارد
اما با طالب مذاكره ميكند
«سيد رسول موسوي»، دستيار وزير امور خارجه و مديركل آسياي جنوبي وزارت امور خارجه در ابتداي اين نشست با بيان اينكه يكي از كارهاي ما در وزارت خارجه تهيه گزارش براي مقامات و سطوح عاليه نظام است، گفت: در يكي از گزارشهايي كه خدمت مقام معظم رهبري رفته بودم ايشان عنوان كردند كه در هرگونه سياستگذاري و تصميمگيري در بحث افغانستان منافع دو كشور را در نظر بگيريد.براساس اخبار در حال حاضر ۲۰۷ ولسوالي (شهرستان) در اختيار طالبان است و در ۷۰ ولسوالي درگيري و ۱۰۲ ولسوالي هم در اختيار دولت است. به لحاظ جمعيت تقريبا مناطق تحت تسلط طالبان ۱۶ ميليون، مناطق تحت تسلط دولت ۱۰ ميليون و 6 ميليون هم منطقه درگيري را شامل ميشود. اگر بخواهيم به لحاظ مساحت نيز در نظر بگيريم ۴۵ درصد مساحت در اختيار طالبان است، ۲۹ درصد منطقه درگيري و ۲۶ درصد منطقه هم در اختيار دولت است. اگر به لحاظ ولسوالي، جمعيت و سرزميني نگاه كنيم، طالبان دست بالاتر را دارد. درست است گفته ميشود كه شهرهاي اصلي در اختيار طالبان نيست، ولي ميتوان گفت كه طالبان دست برتر را دارد.
به گزارش فارس، دستيار وزير خارجه در ادامه به سناريوهاي پيشرو از جمله احياي امارت اسلامي در افغانستان توسط طالبان اشاره كرد و گفت: اين سناريو محتمل است، ولي بايد توجه داشت در سال ۷۵ تا ۸۰ شمسي امارت اعلام شد، ولي ضعف مهمش اين بود كه مورد شناسايي جامعه جهاني قرار نگرفت و فقط عربستان، امارات و پاكستان آن را مورد شناسايي قرار دادند.
مديركل آسياي جنوبي وزارت خارجه به نشست اخير گفتوگوهاي بينالافغاني در تهران اشاره كرد و گفت: حاضران در نشست تهران تيم منحصربهفردي بودند. مجموعهاي كه به نظام جمهوريت اعتقاد داشتند.پنج سال پيش كه حنيف اتمر مشاور امنيت ملي افغانستان بود و سفري به تهران داشت و با شمخاني دبير شوراي عالي امنيت ملي ملاقات كرد، بحث مساعي جميله ايران بين دولت و طالبان مطرح شد و اينكه ايران نقش داشته باشد و ايران هم پذيرفت و طالبان راضي شد كه با دولت صحبت كند.در آن زمان طالبان خواستههاي حداقلي داشت مثلا اينكه فرمانداران از ما باشند و ... آمادگي طالبان و خواستههاي آنها در دي ماه ۱۳۹۷ و در سفري كه شمخاني به كابل داشت و با حمدالله محب اين موضوع را مطرح، دولت تشكر كرد و گفت كه اجازه دهيد پاسخ ميدهيم. البته ميدانيم كه امريكاييها مانع شدند.
موسوي افزود: ايران را متهم كردند كه چرا با طالبان ارتباط داريد. من مسووليت را به عهده امريكا ميگذارم كه اجازه نداد اين مذاكرات در ۱۳۹۷ شكل بگيرد و بعد خودش مذاكراتي را شكل داد و نامش را مذاكره صلح گذاشت. صلح بايد بين كساني كه جنگ ميكنند رخ دهد، اما امريكا بدون اينكه دولت افغانستان را در جريان قرار دهد، خودش با طالبان مذاكره كرد و در اسفند ۱۳۹۸ توافقنامه دوحه بين امريكا و يك گروهي كه امريكاييها آنها را شورشي ميناميدند، حاصل شد.چگونه ميشود كه يك كشوري با كشور ديگر پيمان استراتژيك دارد، ولي با گروه شورشي عليه آن معاهده صلح ميبندد؟
موسوي درباره خروج مسوولانه امريكا از افغانستان كه پيش از اين عنوان كرده بود نيز بيان كرد: امريكا بايد قبل از خروج خودش ساختارهايي را به وجود ميآورد. نه صلحي شكل گرفت و نه ساختارهاي امنيتي آنچنان شد كه بايد باشد. يك ارتش پنج ستاره كه هيچ توان عملياتي نداشت، به وجود آمد، ارتشي كه توان مقابله ندارد.براي من افغانستان كشور دومم است و بايد همه تلاش كنيم در اين وضعيت، واقعيت صحنه را درك كنيم. معتقدم امريكا شكست قطعي در افغانستان خورد. امريكا چارهاي نداشت و برگشت امريكا بازگشتناپذير است. مذاكرات دوحه براي اين بود كه اين شكست خود را به فرصت سياسي و امنيتي جديد تبديل كند، حال اينكه بتواند يا نتواند بحث ديگري است.امريكا يك استراتژي در قبال افغانستان نداشت، بلكه مجموعهاي از استراتژيها بود. موسوي با ذكر اين نكته كه امريكا الان در حال توطئه است و ميخواهد افغانستان را درگير يك جنگ جديد كند، گفت: جنگ جديد امريكا در افغانستان يك جنگ بينالافغاني است و جنگ بينالافغاني براي آينده منطقه و همسايگان بسيار خطرناك است و بايد تلاش شود كه جلوي جنگ جديد گرفته شود.