ادامه از صفحه اول
نسخه كمونيسم چيني براي كوبا
چه به عنوان تبعيدي در خاك امريكا دارد. اما بايد توجه داشت شرايط اقتصادي كوبا به حدي وخيم است كه من تصور ميكنم كه اين وخامت اوضاع اقتصادي، ميتواند در سرنوشت حكومت كوبا بسيار تعيينكننده باشد. برآوردها اين است كه حزب كمونيست كوبا يك مرحله جديدي از نوسازي را آغاز كند كه در آن شاهد رفتار مشابه رفتار حزب كمونيست چين در عرصه بينالمللي باشيم. يعني اينكه اگر هيات حاكمه فعلي كوبا مطمئن باشند كه بعد از تغيير نظام از حالت كمونيستي به حالت بازار نسبتا باز، آسيبي مستقيما به آنها وارد نشود، ممكن است كه اصلاحات را در فرآيند و دورهاي گذار بپذيرند. به هر حال مساله تحول رويكرد، در امريكاي لاتين، چندان دو از انتظار نيست. شايد بدترين و سختترين شكل تحول و سازش در امريكاي لاتين را بتوان به مساله شورشيان فارك در كلمبيا نسبت داد، اما نهايتا هر چقدر هم روند طولاني و سخت بود، نهايتا دولت كلمبيا توانست منازعات را مديريت كند و به مصالحه با شورشيان فارك برسد. يكي از نگرانيهاي اصلي احزاب سوسياليست و كمونيست در كشورهاي منطقه امريكاي مركزي و جنوبي، اتفاقات احتمالي بعد از فرآيند گذار و تحول سياسي در كشورهايشان است. پيشبيني من اين است كه حزب كمونيست كوبا به اين نتيجه برسد كه گشايشهايي در ساختارهاي اقتصادي ايجاد كند و نهايتا از شعارهاي سخت و متصلب خودش دست بردارد. اگر بخواهيم منطقه امريكاي مركزي و لاتين را حياط خلوت امريكا تصور كنيم، بايد اين را هم در نظر بگيريم كه اين ايده، امروز تحتالشعاع رقابتهاي ژئواستراتژيك قرار گرفته است. روسيه و چين در منطقه امريكاي جنوبي بسيار فعال هستند و سرمايهگذاريهاي كلاني ميكنند. امريكاييها به هيچوجه به لحاظ رقابتهاي اقتصادي كه با چين دارند، تمايلي به نفوذ چين در منطقه ندارند. در عين حال روسيه را هم تاكنون تحمل كردهاند، اما در بلندمدت علاقه زيادي به نفوذ بيشتر روسيه در منطقه امريكاي جنوبي و مركزي ندارند. به هر تقدير حوزه امريكاي لاتين، كمابيش به سمت دموكراسي تمايل پيدا كرده است و دموكراسيهاي بالغي در منطقه حاكم شدهاند. دوره راستگراها را در آرژانتين شاهد بوديم كه با انتخابات وضع دگرگون شد، در برزيل هم به همچنين، اين امكان وجود دارد كه در انتخابات سال آينده بار ديگر آقاي لولا به قدرت برسد و حكومت از يك راستگراي پوپوليست به يك چپگرا سپرده شود. مجموع اين تحولات را نميتوان براي امريكا نگرانكننده دانست. چيزي كه واشنگتن را نگران ميكند اين است كه اين كشورها به پايگاههايي تبديل شوند كه امنيت ملي امريكا را مورد آسيب قرار دهند. هر جايي احساس كنند كه امنيت ملي حوزه سرزميني امريكا در خطر است، وارد عمل ميشود، حتي ممكن است مداخله نظامي هم بكنند. اين ايده در امريكا وجود دارد كه نظامهاي سوسياليستي اگر به حال خودشان رها شوند، خود به خود دچار فروپاشي خواهند شد و اساسا نيازي به مداخله امريكا نيست. شايد چنين ايدهاي چندان هم بيربط نباشد اگر كه واقعيت ميداني را بپذيريم كه نظامهاي بسته كاملا سوسياليستي باقيمانده در سراسر جهان فقط كوبا و كره شمالي هستند. در كوتاهمدت به نظر من، حكومت كوبا، رويكرد آزادسازي اقتصاد را سرعت ميبخشد و به نوعي مدل چيني بازار آزاد در قالب حكومت كمونيستي را به تدريج پياده ميكند. همزمان شرايط براي دولتهاي ميگل دياز كانل و جو بايدن، فراهم است تا به هر صورت ممكن نوعي مصالحه ميان دو كشور ايجاد شود و مذاكرات ميان واشنگتن و هاوانا از سر گرفته شود و بلكه سفارتهاي دو كشور هم بازگشايي شود. اين سرسختي و قطع مناسبات در دوران ترامپ اتفاق افتاد و البته بدون محرك و بدون دليل هم بود، چون كوباييها واقعا اقدامي عليه امريكا انجام ندادهبودند. به نظر من دولت دموكرات در امريكا ممكن است با اندكي گشايش شرايط حقوق بشري در كوبا، وضعيت را به دوران قبل از ترامپ برگرداند و هيات حاكمه حزب كمونيست كوبا هم اين آمادگي را دارد كه با اين شرايط همراهي كند.
نسخه رييسي براي اقتصاد بيمار
دولت انتظار دارد كارشناسان براي اصلاح آنها راهكار ارايه كنند. دكتر رييسي با بيان اينكه دولت متصدي خوبي براي امور اقتصادي نيست، اظهار داشت: همانگونه كه در اين جلسه نيز مورد تاكيد قرار گرفت، در اجراي سياستهاي خصوصيسازي عملكرد موفقي نداشتهايم، اما اين به معناي توقف اجراي اين سياستها نيست. وي تصريح كرد: نبايد تصور كرد كه واگذاري بنگاههاي دولتي به بخش خصوصي پايان كار دولت با اين واحدهاست، بلكه اين تازه آغاز مسير نظارت و حمايت دولت از فعاليت بخش خصوصي است. رييسجمهور منتخب در پايان با اشاره به بهرهبرداري از بعضي سامانههاي اطلاعاتي در كشور خاطرنشان كرد: سامانههاي اطلاعاتي در بخشهاي مختلف بايد هر چه سريعتر تكميل و فعال شوند چرا كه عملياتي شدن اين سامانهها مهمترين ابزار كار دولت در مقابله با فساد است.
در اين نشست ۱۷ نفر از اساتيد و صاحبنظران اقتصادي از گرايشهاي مختلف به بيان ديدگاهها، نظرات و راهكارهاي مدنظر خود درباره شرايط اقتصادي كشور، نوع مواجهه دولت با مشكلات بخش اقتصاد و نحوه ورود به عرصه حل و فصل اين مشكلات پرداختند.
اجباري كردن ازدواج يا ازدواج اجباري
پاك كردن صورت مساله اصلي و توپ انداختن به زمين ديگران است. اينكه ايشان بر اساس چنين ذهنيتي بر اين تصور هستند كه پايين آمدن نرخ ازدواج و كاهش فرزندآوري ناشي از لااباليگري و سرخوشي نسل جوان امروز است، به نوعي اصرار بر سرپوش گذاشتن بر نقش و مسووليت كساني است كه باعث وضعيت موجود شدهاند. ختم كلام در جامعهاي كه به تاكيد مسوولان آن هر 5 دقيقه يك طلاق انجام ميشود، بهتر است بهجاي اجباري كردن ازدواج، مقدمتاً همان تسهيلات و امكانات و زمينههاي تشويقي را در اختيار خانوادههايي قرار بدهيم كه به دليل فقر و نكبت هر روز و دقيقه در حال متلاشي شدن هستند.