• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5001 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۴ مرداد

خاطرات سفر و حضر (42)

اسماعيل كهرم

من مخالف با هر گونه قفس و نگهداري پرندگان در قفس هستم. بزرگي گفته: «قفس پرنده، كنسرو بي‌عدالتي است!»
چندي قبل جلوي خانه بنده را مي‌كندند. يكي از همسايگان دوان دوان آمد و يك قناري در دست من گذاشت و رفت. من مي‌دانستم كه اگر پرنده را رها كنم او خواهد مرد، زيرا اگر پرنده در قفس به دنيا بيايد يا مدت طولاني در قفس باشد، غرايز خود را از دست مي‌دهد و مثلا از گربه نمي‌ترسد يا نمي‌داند كه داخل آب اگر برود خفه مي‌شود. لذا او را به خانه بردم و در قفسي گذاشتم. در مدت كوتاهي، مادر روي او اسم گذاشت و شيفته او شد، به خصوص وقتي كه «جي‌جو» شروع به خواندن كرد. يك روز رفتم خانه ديدم مادر حين ترك آشپزخانه، راديو را روشن گذاشت! او گفت: نمي‌خواهم «جي‌جو» تنها باشد! با راديو فكر مي‌كند كه ما كنار او هستيم!  هر چه باشد ايشان مادر يك پرنده‌شناس است. چرا ما از قديمي‌ها فرا نمي‌گيريم؟  به قول آقاي علمي كه مي‌فرمود: «در جواني به خويش مي‌گفتم شير شير است گرچه پير بود، چون شدم پير، نيك دانستم پير پير است گرچه شير بود.» گرچه پيرها مقداري از قواي بدني خود را به مرور از دست مي‌دهند ولي كوهي از تجربه جاي آن را مي‌گيرد. حيف است كه از آن استفاده نكنيم. 
خوش بود ‌گر محك تجربه ‌آيد به ميان / تا سيه‌روي شود هر كه در او غش باشد

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون