• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5083 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۶ آذر

كشمكش براي فتح سوريه پس از جنگ

چگونه ممكن است سوريه به ميدان رقابت بين ايران و اعراب خليج‌فارس تبديل شود

نويسنده: جورجيو كافيرو

مترجم: آرمين  منتظري

همين چند سال پيش بود كه ايران براي حمايت از بشار اسد در ميانه جنگ‌داخلي كه در اين كشور درگرفته بود، به‌شدت در تقلا بود. در آن سوي ماجرا اما شبه‌نظاميان شورشي كه بيشتر منابع مالي و تسليحاتي‌شان را از كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس دريافت مي‌كردند، در مقابل اسد و ايران ايستاده بودند. اما حالا كه بشار اسد نجات يافته، تهران در گوشه‌اي، هيات‌هاي كشورهاي عربي را كه براي عادي‌سازي روابط‌شان با سوريه، راهي دمشق مي‌شوند، به نظاره نشسته است.  در ميان كشورهاي حاشيه خليج‌فارس، اين امارات متحده عربي است كه پيشتاز عادي‌سازي روابط با سوريه شده و اخيرا نيز وزير خارجه‌اش سفري رسمي به سوريه داشت. از برخي جهات سفر اخير وزير خارجه امارات به سوريه و اقدام كشورهاي عربي در عادي‌سازي روابط با دمشق، پيروزي بزرگي براي ايران محسوب مي‌شود. سعيد خطيب‌زاده، سخنگوي وزارت امورخارجه ايران اخيرا در اين باره گفته: «اين تحولات در راستاي منافع ملت‌هاي منطقه است. ايران نه تنها از اين روند استقبال مي‌كند بلكه تلاش خواهد كرد روند را به گونه‌اي تسهيل كند كه كشورهاي عربي و سوريه بتوانند به روابط‌شان ادامه بدهند.»  اما به نظر مي‌رسد كه ايران توجه ندارد كه در سوريه چه پيش خواهد آمد و چطور روابط ديپلماتيك عادي‌سازي شده دمشق با كشورهاي عربي در آينده ژئوپوليتيك خاورميانه نقش تاثيرگذار خواهد بود و اين تاثيرگذاري مي‌تواند پيامد‌هاي مهمي براي رقابت‌هاي سنتي كه همواره ميان ايران و اعراب وجود داشته، به همراه بياورد. آنچه واضح به نظر مي‌رسد اين است كه امارات متحده عربي و ديگر كشورهاي جهان عرب كه بار ديگر آغوش‌شان را به روي اسد باز كرده‌اند به هيچ عنوان قصد ندارند تغيير رويكردشان در قبال سوريه را طوري تصوير كنند كه گويي پيروزي بزرگي براي ايران به دست آمده است. بلكه برعكس، پيامي كه ابوظبي ارسال مي‌كند اين است كه تغيير رويكردش در قبال سوريه تنها يك دليل دارد و آن هم اينكه اين كشور را بار ديگر به جمع كشورهاي عرب بازمي‌گرداند تا از وابستگي سوريه به ايران كاسته شود.  سوريه مي‌تواند از بسياري جهات به نقطه تشديد رقابت‌هاي ژئوپوليتيك و ژئواكونوميك ميان ايران و امارات تبديل شود و اين رقابت دمشق را در موقعيت ناگواري قرار خواهد داد. از نظر دمشق، از يك سو، ايران براي نجات بشار سوريه در 10 سال گذشته، اقدامات بسياري صورت داد. اما حالا اين‌طور به نظر مي‌رسد كه كشورهاي عربي كه رابطه خوبي با امريكا دارند ممكن است بتوانند كاخ سفيد را راضي كنند تا اندكي از شدت موضع سرسختانه‌اش در قبال دولت سوريه بكاهد. سوريه به خوبي مي‌داند كه امارات متحده عربي تا چه اندازه از توانايي لابي‌كردن در پايتخت‌هاي غربي برخوردار است. جاشوا لنديس، كارشناس غيرمقيم موسسه كويينسي كه در دانشگاه اوكلاهاما مطالعات خاورميانه تدريس مي‌كند، معتقد است: «اسد به خوبي مي‌داند كه براي نجات خود تا چه اندازه به ايران بدهكار است. مسلما او ايران را رها نخواهد كرد. اما موضوع اين است كه كشورهاي عربي حاشيه خليج‌فارس اهرم‌هاي فشار زيادي در واشنگتن دارند و ممكن است بتوانند از شدت فشار تحريم‌هاي امريكا كه گلوي اقتصاد سوريه را تا سر حد خفگي فشرده‌ است، كم كنند.»  در تهران نيز همه نسبت به تغيير رويكرد امارات در قبال سوريه نظر مساعدي ندارند. برخي از تحليل‌هايي كه در رسانه‌هاي داخلي ايران منتشر مي‌شود، نشان مي‌دهد كه نگراني‌هايي در خصوص تضعيف روابط ايران و سوريه به موازات تقويت روابط دمشق با پايتخت‌هاي كشورهاي عربي وجود دارد. به‌طور مثال روزنامه تهران‌تايمز در تاريخ سيزدهم نوامبر در مقاله‌اي نوشت: «امارات متحده عربي عضو گروهي از كشورها بود كه در 10 سال گذشته سعي كرد دولت اسد را سرنگون كند. اينكه آنها در رسيدن به هدف‌شان شكست خورده‌اند به اين معنا نيست كه حالا مي‌توانند يك‌شبه به متحدان اسد تبديل شوند.» البته اكثر تحليلگران نيز معتقدند دليلي ندارد كه ايران در خصوص روابط نزديك امارات و سوريه نگران باشد چراكه هيچ دليلي براي باور اين مدعا وجود ندارد كه اسد در آينده براي دور شدن از ايران گام‌هايي برخواهد داشت.  علي باكر، استاديار مركز ابن خلدون در دانشگاه علوم انساني قطر معتقد است: «اسد و تهران دسترسي اماراتي‌ها را تسهيل مي‌كنند تا موضع خود را  تقويت كنند. 

در واقع، اين امارات است كه روي بازگشت سياسي، ديپلماتيك و اقتصادي رژيم اسد سرمايه‌گذاري مي‌كند كه البته تا به اينجاي كار اين تحول باعث عميق‌تر شدن نفوذ ايران شده است. سال‌ها است كه ايراني‌ها براي دستيابي به اين اهداف تلاش كرده و موفق نشده بودند. حالا امارات تلاش خواهد كرد اسد را به بار ديگر به جمع رهبران مشروع جهان عرب بازگرداند. هرچند امارات اين اقدام را با هدف كاهش حوزه نفوذ ايران در سوريه انجام مي‌دهد اما بايد منتظر ماند و مشاهده كرد كه اماراتي‌ها چه موفقيت‌هايي در سوريه به دست خواهند آورد. يكي از مهم‌ترين پارامترهايي كه بر دستاوردهاي امارات در سوريه بسيار اثرگذار است، سياست‌هاي عربستان سعودي است. لنديس معتقد است: «اگر امارات بتواند عربستان را قانع كند و سياستش در قبال سوريه را به رياض بقبولاند، آن‌وقت اين احتمال وجود دارد كه واشنگتن و تل‌آويو با هدف كنار گذاشتن ايران از تحولات سوريه با طرح امارات همراهي كنند. بنابراين عربستان سعودي در اينجا نقش كليدي بازي مي‌كند.» در اين ميان اسراييل نيز به عادي‌سازي روابط اعراب با دمشق نگاه منفي ندارد. چراكه حتي ممكن است اين روابط به تحكيم پايه‌هاي توافق آبراهام منجر شده و در يك شرايط مناسب سوريه نيز به توافق صلح با اسراييل نزديك‌تر شود. غير از امارات، سه كشور مراكش، سودان و بحرين كه روابط‌شان با اسراييل را عادي‌سازي كرده‌اند همه از مسيري جلو رفتند كه امارات آن را باز كرده بود. حالا هم اين احتمال وجود دارد كه امارات اين مسير را براي دمشق نيز باز كند. هرچند نوشيدن از نام توافق آبراهام براي دمشق بسيار بسيار دشوار خواهد بود. اما اگر امضاي اين توافق منجر به برداشته شدن تحريم‌هاي امريكا عليه سوريه شود، دمشق چه موضعي اتخاذ خواهد كرد؟  اگر تحولات در مسير تحقق اين سناريو حركت كند، مسلما تهران از هر ابزاري براي ممانعت از وقوع چنين تحولي استفاده خواهد كرد. در چنين شرايط اسد دو راه خواهد داشت. يا در كنار ايران بايستد و همچنان تحريم‌هاي شديد امريكا را تحمل كند، يا از ايران دور شده و همكاري نزديكي با امارات داشته باشد و امارات نيز در عوض عادي‌سازي روابط دمشق و واشنگتن را تسهيل كند.  هر چند برخي تحليلگران معتقدند بدون بازگشت بلندي‌هاي جولان به سوريه، اساسا چشم‌انداز پيوستن سوريه به توافق آبراهام قابل تصور هم نيست. لنديس معتقد است: «من فكر نمي‌كنم اسد بدون اينكه بلندي‌هاي جولان را در اختيار بگيرد و از حمايت حزب‌الله دست بكشد، بتواند روابطش با اسراييل را عادي‌سازي كند. به نظر مي‌رسد اسد نمي‌تواند بلندي‌هاي جولان را به دست آورد و قادر نيست از حمايت از حزب‌الله دست بكشد.  هر چند ايران در اقتصاد سوريه نيز نقاط قوتي دارد. وقتي سخن از اقتصاد سوريه به ميان مي‌آيد، يك فاكتور وجود دارد كه ايران با تكيه بر آن بالاتر از كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس بايستد و آن قانون سزار است. براساس اين قانون تحريمي كه در دوران ترامپ عليه سوريه وضع شد، شركت‌ها، موسسات و افرادي كه با هر بخش از اقتصاد سوريه وارد معامله و تجارت شوند، هدف تحريم‌هاي امريكا قرار خواهند گرفت. اين قانون باعث مي‌شود كه هيچ‌كسي در هيچ كشوري نتواند بدون در نظر گرفتن ريسك مجازات‌هاي امريكا براساس قانون سزار، در روند بازسازي سوريه نقش ايفا كند. بنابراين تا زماني‌كه تحريم‌هاي امريكا برخي منابع اصلي كشورهاي عربي را براي صرف شدن در سوريه قفل مي‌كند، باز هم اين كشورهاي ايران، روسيه و چين هستند كه شانس بيشتري براي مشاركت در بازسازي سوريه در اختيار خواهند  داشت.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون