تراژدي آلودگي هوا
اميرعلي كاكاوند
آلودگي هوا عبارت است از انتشار يك يا چند آلاينده اعم از آلايندههاي جامد، مايع، گاز، پرتوهاي يونساز و غير يونساز بو و صدا در هواي آزاد، به صورت طبيعي و انسانساخت، به مقدار و مدتي كه كيفيت هوا را به گونهاي تغيير دهد كه براي سلامت انسان، موجودات زنده، فرآيندهاي بوم شناختي (اكولوژيكي) يا آثار و ابنيه زيانآور بوده يا سبب از بين رفتن يا كاهش سطح رفاه عمومي شود. اين تعريف آلودگي هوا در قانون هواي پاك مصوب سال 1396 مجلس است و همانطور كه از تعريف مقدماتي اين قانون كاملا قابل حدس است، همه موارد صيانت از هواي پاك و حق تنفس شهروندان در اين قانون تدوين شده است. به جز اين قانون، ساير اسناد بالادستي مانند مصوبه هيات دولت و برنامههاي جامع كنترل آلودگي هوا در تهران و ساير كلانشهرها موجود است كه درصد تحقق آنها بسيار پايين بوده يا اصلا به اين اسناد و قوانين بالا دستي توجهي نشده. پس ميتوان گفت كه ضعف و خلأ در بحث قانون و مقررات وجود ندارد. هر ساله با شروع فصل سرما عليالخصوص اگر نزولات آسماني و ظرفيت تهويه طبيعي ياري نكند مقدار آلودگي هوا به شدتي بالا ميرود كه بر سر تخليه اضطراري شهرها بحث ميشود و مخاطرات اين آلودگي دست در دست ساير معضلات مانند ويروس كوويد19 و قطعي برق، فشاري فزاينده بر سلامت شهروندان و اقتصاد كشور وارد ميكند. در اين بين عدم بهبود شرايط نسبت به سال گذشته و فقدان اقداماتي موثر در جهت كاهش آلودگي بهشدت احساس ميشود. تعداد روزهاي ناسالم هواي پايتخت مويد اين موضوع است، پاييز سال جاري پايتخت با ثبت 12 روز ناسالم براي گروههاي حساس نيمه خود را سپري نمود و در كل سال تاكنون تهران فقط 2 روز پاك را شاهد بوده. از ساير مصاديق، تاثيرات خشكسالي بر آلودگي هوا است؛ آلودگي غباري به دو صورت ريزگردهاي دشتهاي اطراف يا گرد و غبار كشورهاي اطراف.
دور نيست سالهايي كه بنزين غيراستاندارد، متهم اصلي آلودگي هواي كلانشهرها بود چون داراي بنزن بالايي بود. سال گذشته بيشتر اتهامات متوجه مازوت يا نفت كوره بود اگرچه كه مطلوب بود توجهات بر ساير سوختهاي سنگين جز مازوت و شامل گازوييل كه مانند مازوت داراي آلايندگي بالايي است هم معطوف ميگشت چون اگر گازوييل مصرفي داراي استانداردهاي لازم نباشد به اندازه مازوت آلودگي ايجاد خواهد كرد.
95درصد برق كشور
در نيروگاههاي حرارتي توليد ميشود
به جز سهم 5درصدي توليد برق آبي كه شامل توربينهاي بادي هم ميشود 95درصد از برق مصرفي كشور در نيروگاههاي حرارتي توليد ميگردد كه برق به دست آمده در اين نيروگاهها حاصل سوختن، گاز، مازوت و گازوييل است.
طبق روالي ديرباز 6 ماهه ابتدايي سال نيروگاهها براي توليد برق گاز استفاده ميكنند و در 6 ماهه انتهاي سال (پاييز و زمستان) از سوخت دوم مايع يعني مازوت و گازوييل كه از سوختهاي سنگين هستند مصرف ميكنند در حالي كه دومين ذخاير گاز جهان و 18درصد گاز جهان را دراختيار داريم اما نتوانستهايم مقدار توليد را به حدي برسانيم كه در فصل سرما نياز به مصرف سوخت دوم نداشته باشيم و همواره در پايان تابستان و افزايش مصرف گاز خانگي شبكه توزيع دچار افت فشار ميگردد و دولت ناگزير است كه به جاي گاز از سوخت دوم استفاده كند. 70درصد سوخت دوم اين نيروگاهها مازوت است و 30درصد الباقي آنها گازوييلسوز هستند و تقريبا ميتوان گفت سوخت دوم اكثر نيروگاههاي بزرگ مازوت است در حالي كه ميزان آلايندگي سولفور موجود در مازوت توليدي كشور 3.5درصد است كه طبق استاندارد جهاني حداكثر بايد 0.5 درصد باشد و ضروري است كه مشكل استاندارد نبودن مازوت هم حل شود كه اين كار جز با بازسازي و ارتقاي تكنولوژي پالايشگاهها ميسر نيست، چراكه مازوتي كه 7 برابر استاندارد جهاني آلايندگي دارد قابل استفاده براي بسياري از كشورهاي خريدار نيست. البته كشورهايي مانند چين مازوت توليدي كشور با همين كيفيت را خريداري ميكنند ولي با توجه به رويكرد دولت فعلي ايالات متحده به مسائل تغييرات اقليم و توافق پاريس و در صورتي كه توافق پاريس به صورت جديتري اجرا گردد و سختگيريها شروع شود احتمال دارد چين هم ناچار به رعايت آن شود و در چنين شرايطي بعيد به نظر ميرسد كه بتوان همچنان به صادرات مازوت به چين ادامه داد و اين مساله مضاف بر مشكلات زيست محيطي تهديدي براي اقتصاد كشور خواهد بود.
گازوييل مصرفي هم ميتواند ناسالم باشد
علاوه بر اين، در كشور گازوييل هم با آلايندگي 500ppm سولفور مصرف ميشود در حالي كه در كشورهاي حوزه خليجفارس گازوييل با حداكثر 10ppm استفاده ميشود كه در واقع گازوييل توليدي در كشور پنجاه برابر آلايندگي بيشتري نسبت به آن كشورها دارد و نيروگاهها، صنايع، موتورهاي كاميونها و اتوبوسها و بسياري از سيستمهاي ثابت و متحرك در حال استفاده و سوزاندن از اين گازوييل هستند. ادعاهايي كه در پاييز سال گذشته مبني بر عدم مازوت سوزي در پايتخت از سوي مسوولان بيان شد تا حد زيادي ميتواند صحيح باشد چون عمده نيروگاههاي اطراف تهران گازوييل ميسوزانند اگرچه كه نيروگاههاي شهرهاي ديگر مانند سهند تبريز، بيستون كرمانشاه و شهيد مفتح همدان در سال گذشته در حال مازوت سوزي بودند.
اگر در همين نيروگاهها از گازوييل ناسالم با سولفور بالا استفاده شده باشد، ميتواند تقريبا به اندازه مازوت آلودگي ايجاد كند. حالا هم با شروع برودت هوا و افزايش مصرف گاز مجوز استفاده از سوخت مازوت در 16 نيروگاه حرارتي كشور صادر شده و البته استفاده از مازوت در نيروگاهها ديگر انكار نميشود چنانكه سخنگوي صنعت برق چندي پيش گفت كه گاهي چارهاي جز مصرف مازوت نداريم. اميدواريم اينگونه اقدامات باعث عادي جلوه دادن يك فاجعه زيستمحيطي نشود.
كارشناس اقتصاد و فعال محيطزيست