اخبار
مجازات سنگين براي فروشنده خانه مصدق
ديوان عالي كشور حكم ۱۳ سال حبس مردي كه متهم است خانه تاريخي دكتر مصدق را بدون رضايت مالكش به فروش رسانده، مورد تاييد قرار داد. متهم ۱۰ سال قبل خانه تاريخي دكتر مصدق در منطقه نياوران را به همراه وسايل عتيقهاش فروخته بود و زماني كه مالك خانه متوجه ماجرا شد، به دادگاه شكايت برد. براساس محتويات پرونده شكايت از متهم و همدستانش از سال ۹۰ به جريان افتاد و مردي كه تاجر بزرگي در ايران است، شكايتي را مطرح كرد و مدعي شد فردي به نام فريد خانهباغش در پشت پارك نياوران را فروخته است. اين مرد گفت: «من تاجر هستم و به كشورهاي مختلف صادرات دارم و بيشتر اوقات در ايران نيستم. سالها قبل به خاطر ارادتي كه به دكتر مصدق داشتم، خانه او را از وارثانش خريداري كردم. حتي اموال داخل خانه را هم كه همگي ارزش تاريخي داشت خريدم، بعد يك سرايدار در خانه گذاشتم و خودم به سفر رفتم. بعد از مدتي كه برگشتم متوجه شدم سرايدارم نيست و وسايل خانه سرقت شده است. يك شب سرايدارم تماس گرفت و گفت فردي كه مدعي است خانه را خريده، او را از آنجا بيرون انداخته و حتي مدتي او را ربوده بود.» با شكايت اين مرد، سرايدار مورد تحقيق قرار گرفت و گفت: «يك روز چند نفر آمدند، دستوپايم را بستند و براي چند روزي من را در جايي نگهداري كردند. آنها مدعي بودند خانه را خريدهاند. بعد من را بيرون انداختند. من سعي كردم با صاحبخانه تماس بگيرم، اما نتوانستم.» با توجه به اين شكايت تحقيقات گستردهاي آغاز و مردي كه مدعي بود صاحب جديد خانه است، شناسايي شد. او ادعا كرد خانه را از خواهر مرد شاكي خريداري كرده و صلحنامه دارد، اما بررسيهاي ماموران نشان داد مدركي كه تهيه شده، جعلي است و ادعاي اين مرد درست نيست. همچنين مشخص شد علاوه بر اين متهم سه نفر ديگر نيز از جمله يك وكيل در پرونده نقش داشتهاند و آنها با توجه به خالي بودن خانه از فرصت استفاده كرده و با اسناد جعلي خانه دكتر مصدق را به نام خود كردهاند. البته اين تنها مدرك ماموران نبود؛ چراكه به فاصله اندكي چند نفر ديگر شكايت جديدي مطرح كردند. آنها مدعي شدند اموال پدرشان بعد از مرگ تصاحب شده است. اين افراد گفتند: «ما همگي در خارج از كشور زندگي ميكنيم. پدرمان ملكي چندهزار متري در مازندران داشت و يك ملك بسيار ارزشمند هم در لواسان داشت. وقتي ما براي مراسم تدفين پدرمان به ايران آمديم، متوجه شديم افرادي اموال پدرمان را به نام خود كرده و فروختهاند. سپس شكايت ديگري در پرونده مطرح شد و مرد كارمندي اعلام كرد دستهچك او جعل شده و افرادي به نام او چك چندين ميلياردي صادر و در بازار خرج كردهاند.» وقتي ماموران تحقيقاتي در اينخصوص انجام دادند، در دو شكايت ديگر نيز به همان متهمان پرونده منزل دكتر مصدق رسيدند. به اين ترتيب متهمان بازداشت شدند. با توجه به اينكه سرايدار خانه دكتر مصدق اعلام گذشت كرده و سپس ايران را ترك كرده بود، امكان تحقيق مجدد از او وجود نداشت. اما درباره ساير پروندهها بررسيهاي گستردهاي صورت گرفت و مردي كه متهم است با جعل سند اقدامات مجرمانه انجام داده، بعد از تحقيق با قرار وثيقه آزاد شد. ساير متهمان نيز با قرار آزاد شدند. سپس پرونده براي بررسي به دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد. در جلسه اول رسيدگي مالك جديد خانه دكتر مصدق در خارج از كشور بود و در ايران حضور نداشت. به همين دليل وكيل او در جايگاه قرار گرفت و شكايت را مطرح كرد و گفت: «موكل من در زمان اتفاق ايران نبوده و متهم رديف اول و همدستانش بعد از اينكه سرايدار منزل را ربودند و با سند جعلي ادعا كردند خانه به آنها واگذار شده است، اموال قيمتي خانه را هم به غارت بردند. ما بابت همه اين موارد شكايت داريم.» در ادامه دو شاكي ديگر شكايت خود را مطرح كردند و خواستار محكوميت متهمان شدند. وقتي متهم رديف اول در جايگاه قرار گرفت، اتهام را رد كرد و مدعي شد خواهر صاحب جديد خانه دكتر مصدق منزل را با وكالتي كه از برادرش داشته به او فروخته و جعلي در كار نبوده است.
متهم درخصوص دو شاكي ديگر نيز اظهار بياطلاعي كرد. با توجه به اينكه احتمال باندي بودن اين كلاهبرداريها مطرح بود، دادگاه ادامه رسيدگي را متوقف كرد و پرونده را با چند ايراد به دادسرا برگرداند. دادگاه از دادسرا خواست تا احتمال سازمانيافته بودن اين كلاهبرداريها را با توجه به سه شكايت مطرحشده بررسي كند. دادگاه همچنين درباره اتهام آدمربايي نيز درخواست بررسي كرد؛ چراكه هرچند شاكي خصوصي رضايت داده، اما جنبه عمومي مطرح بود. با تكميل تحقيقات در دادسرا پرونده يكبار ديگر به دادگاه كيفري استان تهران برگردانده شد. در جلسه دوم رسيدگي شكايت مرد تاجر دوباره مطرح شد. او گفت: «من اين ملك را ۵۰ سال قبل از وارثان دكتر مصدق خريده بودم. خودم خارج از كشور بودم كه مرد سرايدار با من تماس گرفت و ماجرا را برايم تعريف كرد. من اصلا متهم و همدستانش را نميشناسم و هيچ مراوده مالي با آنها ندارم. اين افراد با اسناد جعلي ملك مرا فروختهاند و به همين دليل از آنها شاكي هستم.»
مرگ خاموش آرش اينانلو درگذشت
باخبر شديم آرش اينانلو فرزند هنرمند و مستندساز قديمي محمدعلي اينانلو بر اثر استنشاق گاز درگذشت. اين خبر كه در كانال تهيهكنندگان در فضاي مجازي منتشر شده، حاكي است: «آرش اينانلو فرزند محمدعلي اينانلو مستندساز و طبيعتگرد فقيد، ديشب به علت خرابي فيوز اتومبيل در جنگلهاي گلستان تنها ماند. او براي گرم شدن در اتومبيل پاترول تمام عايق، گاز پيكنيك روشن كرد و از دنيا رفت.» او در آخرين پست اينستاگرامي كه براي همسرش ارسال كرد، نوشته بود: «الان ساعت 4:45 المهپارك گلستان، تك و تنها زير آسمون، ميليونها ستاره جاي شما خالي...»