• 1404 شنبه 20 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5094 -
  • 1400 پنج‌شنبه 18 آذر

درنگی بر تابلوی «قلعه کوک» در سالمرگ حسین قوللرآقاسی

راوي دفاع ايران، يادآور هانری روسو

نهال حق‌دوست

نامش حسين قوللرآقاسي است. پدرش استاد عليرضا قوللرآقاسي در كارگاهش به قلمدان‌نگاري، ميناكاري و در آخر عمر هم نقاشي با لعاب روي كاشي با موضوعات مذهبي و حماسي مشغول بود. فرزند در كارگاه پدر آمدوشد داشت. پدر و حرفه‌اش بر او تاثير شگرفي نهادند در حدي كه امضايش در جواني روي نقاشي كاشي‌ها «عمل حسين‌بن‌عليرضا» بود. او نخستين نقاشي‌هايش را به سفارش مشهدي صفر اسكندريان قهوه‌چي قهوه‌خانه‌ معروف مشد صفر در ميدان سيداسماعيل آغاز كرد. هفته‌ها در قهوه‌خانه مي‌ماند و با خيال قلم مي‌زد به حدي كه مدتي بعد، او از بنيانگذاران نقاشي خيالي شد. صحبت از تابلويي است كه در حراج تهران به قيمت ميليوني فروخته شد. قوللرآقاسي تابلوي قلعه كوك را با ابعاد 115*189 سانتي‌متر با تكنيك رنگ روغن روي چوب در سال 1330 هجري شمسي كشيد. اين تابلو راوي دفاع ايران در برابر دشمن است. نام شخصيت‌هاي داستان، در كنار تصوير هر يك از كاراكترها با خط خوش نستعليق نوشته شده‌ است. همچنين نام سفارش‌دهنده‌ اثر يعني اكبر دواتگر كه پرده‌هاي زيادي را به هنرمندان قهوه‌خانه سفارش مي‌داده، در پايين كادر آمده ‌است. پرسپكتيو در اين آثار از نوع مقامي است و اشخاص با توجه به اهميت‌شان در تابلو بزرگ و كوچك نقش مي‌شوند. هوشنگ و سام سوار از اهميت بيشتري نسبت به فرطوس، كاوه و قارن برخوردارند، چراكه با اندازه‌ بزرگ و در مركز تصوير واقع شده‌اند. اين نقاشي به داستان دقيقي در شاهنامه اشاره نمي‌كند و همين عدم تطبيق است كه آنها را در زمره‌ نقاشي خيالي مي‌برد. داستان قلعه كوك كه دور تا دور آن را آب فرا گرفته‌ از اين قرار است كه هوشنگ به منظور فتح قلعه و رفع حمله دشمن به ميدان جنگ آمده ناگهان سنگ‌هايي عظيم از داخل قلعه به بيرون پرتاب مي‌شود. هوشنگ از ناحيه‌ سر آسيب ديده، خون از سرش جاري شده و بر زمين مي‌افتد. در اين هنگام سام سوار به ميدان وارد مي‌شود، با سپر بزرگ و آهنين خود جلوي سنگ‌ها را مي‌گيرد و مانع برخورد آنها به هوشنگ مي‌شود. بعد از آن سه پهلوان ايراني سوار بر اسب و آماده‌ رزم ايستاده‌اند و از اين دلاوري سام متحير شده‌اند. وجود چادرهايي در كنار آنها نشانگر محل اسكان سپاه ايران است. نقاش در اين تابلو لحظه‌ي اوج داستان را به عنوان موضوع اصلي انتخاب كرده‌است. او در تابلوهايش بر جزييات چهره‌ها تاكيد مي‌كرد و به ظرافت و تزيين همچون مينياتورهاي ايراني اعتقاد داشت. در اينجا سيبيل سام را با تاب موزونش به تصوير مي‌كشد و پهلواناني كه دور ايستاده‌اند از اين فيض محروم مانده‌اند. آنها به سبب اهميت كمتر به حاشيه رانده شده‌اند. او چنين مي‌گويد: «ما پيش فرنگي‌ها كار ياد نگرفته‌ايم. فرنگ رفته هم نيستيم تا اشكال زيبا را دور بريزيم. پس بايد قاعده كار را طوري تعيين كنيم كه ريزه‌كاري‌هاي تزييني در تابلوي ما زنده شود. اگر يك جا هم در ميدان جنگ گرفتار شديم، آنجا هم نبايد دست از اين اخلاق‌ برداريم...» (سيف1369، صص31-32) * «روزي كه من و محمد مدبر و سايرين به نقاشي جان داديم، اصلا فكر رقابت و چشم و هم‌چشمي با نقاشان تحصيلكرده و از فرنگ برگشته در سرمان نبود. همه‌ ما از ساختمان‌ها، از كنار كوره‌هاي كوره‌پزي و از سنگ‌تراش‌ها آمده‌بوديم... براي ما مهم اين بود كه مردم كارمان را بپسندند، قبول‌مان كنند، قهوه‌چي‌ها هم كمك كردند، چاي و ديزي‌مان را به راه انداختند، خرج زن و بچه‌هاي‌مان را دادند؛ ما هم كار كرديم» (همان، ص27).  قوللرآقاسي هنرمندي مكتب نديده ‌است و از اين حيث نجف دريابندري، هانري روسو نقاش فرانسوي را از جهت هنر ناييف با او مقايسه مي‌كند. از طرفي ديگر مي‌توان كار آقاسي را ادامه نگارگري در سطحي وسيع دانست. او داستان‌هاي شاهنامه و مذهبي را با شيوه‌ خاص خود روايت مي‌كرد و پرسپكتيو را به آن شكل كه در غرب رايج بود، به كار نمي‌گرفت و هنري را مدنظر قرار مي‌داد كه صناعت صوري چندان در آن مطرح نبود البته گيرايي آثارش در رهايي از همين قيد و بندهاست. چنانكه اين جنس رهايي، جذاب مي‌آفريند. در اين نوع نقاشي فضاسازي واقعي وجود ندارد و عناصر به تنهايي مهم نيستند بلكه مجموعه آنها در كنار يكديگر اهميت دارد. نقاشي قهوه‌خانه‌اي بنا به درخواست مردم متولد شد و سبكي مردمي بود. اين‌گونه نقاشي‌ها به سفارش فردي مانند قهوه‌خانه‌دار و مرشدها مي‌توانست انجام شود. نخستين قهوه‌خانه‌ها در ايران در دوره‌ صفويان در قزوين پديد آمد و بعد از آن در اصفهان توسعه يافت. با انتقال پايتخت قهوه‌خانه‌ها در تهران گسترش يافت كه نشان از تاثير اين عنصر معماري بر زندگي اجتماعي مردم آن روزگار دارد. از بطن همين قهوه‌خانه‌ها كه محل تجمع مردم بود دو هنر نقالي و نقاشي قهوه‌خانه‌اي متولد شد. هنرهايي كه بر رشد و تعالي يكديگر تاثير گذاشتند و نقش عمده‌اي در آشنايي مردم با ميراث فرهنگي ايران داشتند. متاسفانه آنچه از منابع مرتبط مشخص است، قوللر‌آقاسي حدود دو هزار تابلو در اين سبك خلق كرده‌ است اما تمامي اين آثار به جامعه هنري معرفي نشده‌اند.
سيف، هادي (1369). نقاشي قهوه‌خانه‌اي. انتشارات سازمان ميراث فرهنگي كشور، تهران

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون