نمايهنويسي بيسابقه
محمود فاضلي
طبري مفسر و مورخ نامدار، در تاريخ مشهورش، حوادث عمده جهان را از آغاز آفرينش تا سال 302ق در 15 جلد آورده و ضمن شرح وقايع، از درختان و گياهان بسياري نام برده و گاه به معرفي يا ذكر اوصافي از آنها پرداخته است. كتاب «رستنيها و پديدههاي نباتي در تاريخ طبري» نوشته دكتر محمدحسن ابريشمي كه از سوي انتشارات مركز نشر دانشگاهي، پژوهشي ژرف در باب اين رستنيها در «تاريخ طبري» است كه با همان ترتيب حوادث تاريخي و شرح وقايع مربوط تدوين شده است. در اين كتاب 777 صفحهاي علاوه بر «تاريخ طبري»، به فراواني از كتاب «تاريخنامه طبري» (منسوب به ابوعلي بلعمي)، ترجمه تفسير طبري (متعلق به قرن چهارم) و ديگر منابع تاريخي و متون كهن بهره گرفته شده است.
در آغاز اين كتاب، به جاي مقدمه اظهارنظرهاي برخي استادان آمده است. سيدعبدالله انوار از پيشكسوتان معاصر نسخهشناسي در ايران، نسخهپژوه، فهرستنويس، رياضيدان و صاحب آثار متعدد، درباره اين كتاب مينويسد: «بحث مستوفاي نويسنده درباره حيات طبري و سفرها و سختيها و فرصتهاي علمي طبري خواننده را به زندگي اين دانشمند ايراني آشنا ميكند. اي كاش اين نوع تاريخپژوهي در ايران رسم شود، چه تبيين حقايق تاريخي نقش بزرگي در پيشرفت جامعهشناسي و مردمشناسي و حتي علم سياست دارد. بايد آن را خواند و به تاليف ايشان احسنت گفت، بهخصوص كار سترگ نمايههاي اين مجموعه است كه خود به وجهي دايرهالمعارف گونهاي است و چنين نمايهنويسي در كتابهاي پارسي بيسابقه و بينظير است.» خانم ميرحيدر، دكتراي جغرافياي سياسي از ديگر ستايشگران اين اثر در مقدمه كتاب مينويسد: «استاد ابريشمي در اين كتاب موفق شده با مطالعه تاريخ طبري، به نقل و گاه نقد و تحليل وقايع تاريخي در دو برهه زماني «از آغاز تا اسلام» و «بعد از اسلام تا پايان سال 302 هجري» بپردازد و در خلال آن رستنيها و پديدههاي نباتي مندرج در اين كتاب را بيرون كشيده، با تحقيق و بررسي شرحي درباره هر يك از آنها بنويسد. با اين كار در واقع هم تاريخ طبري را روايت ميكند و هم به گياهان و جغرافياي رستنيها در اين دوران توجه كرده است. از مزاياي اين كتاب تهيه نمايههاست كه كار را براي پژوهشگران در رشتههاي مختلف تاريخ، كشاورزي، گياهشناسي و جغرافيا آسان كرده است. اين كتاب را ميتوان يك دايرهالمعارف گياهي تاريخي به حساب آورد.» محمدتقي راشد محصل، دكتراي فرهنگ و زبانهاي باستاني و عضو سابق هيات علمي فرهنگستان زبان ايران طي سالهاي 1360-1351 خطاب به نويسنده كتاب آورده است: «شما راه درست تحقيق را پيمودهايد و قدرت استدلال و نگرش جامعي داريد كه لازمه كار پژوهش است. در تحليل مسائل زباني و استنتاج مطالب واقعبين هستيد، در اظهارنظرها تواضع علمي را رعايت ميكنيد و اين شرط نخست هر پژوهش است. به تحولات تاريخي واژهها در ساختار معنا توجه ميكنيد و تصرف نسخهنويسان و بدخواهان رونويسگران را به كمك دريافت خردمندانه و البته با توجه به متنهاي كهن و گويشهاي محلي و جنوبي تبيين و تفسير مينماييد. كار سترگي كه در پيش گرفتهايد با صبر و حوصله و عشق ادامه دهيد.»