• ۱۴۰۳ يکشنبه ۶ خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5149 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۴ بهمن

زيبايي‌شناسي و فرهنگ پديده‌هاي ناتمام

بدويت، آماتوريسم و فرديت در انديشه، تئاتر و هنر

مسلم خراساني

 

به ياد دارم كه در سال‌هاي مختلف اجرا، به ضعف و ناتواني بازيگرانم و تجربه كم آنها در ارايه نقش‌هاي‌شان ايراداتي گرفته مي‌شد يا به دم‌دستي بودن وسايل صحنه و عناصر نورپردازي كه به كار برده بودم يا اينكه بازيگر هر لباسي كه به دستش رسيده، تن كرده و به جاي هماهنگي و يكپارچگي عناصر صحنه‌اي، لحافي هزار تكه بر صحنه مشهود است. حتي گاهي خود من نيز از كار با افراد كم‌تجربه چنان مستاصل و خسته مي‌شوم كه به آنها حق مي‌دهم. اما بر‌خلاف اين نگرش‌ها، كار با افراد تازه‌كار و لباس‌هاي به اصطلاح شنبه- يكشنبه چنان جهان زلال و معصومانگي بي‌بديلي را با خود به همراه مي‌آورد كه من به هيچ‌وجه حاضر به از بين بردن و از بين رفتن آن نيستم. حتي اگر اثر من در نگاه منتقدان، تماشاگران و طراحان؛ غيرحرفه‌اي و آماتور به نظر ‌آيد.
بسياري مي‌كوشند آثار، متون، مجسمه يا قاب‌هاي نقاشي خلق كنند كه چنان خوش تراش و شسته رفته باشد كه به اصطلاح چيزي در زيبايي و خوش آب و رنگي كم نداشته باشد. آنها مي‌كوشند تا به اصطلاح تمام زوايد و حواشي را حذف و هرس كنند و اثر را به گونه‌اي استليزه و آنكادر درآورند و اين كار در نگاه من، روح و جان دروني اثر را مي‌گيرد و مي‌كشد.
شايد خنده‌دار باشد اما من هنگامي كه نقاشي‌هاي تاريخ هنر و هنرمنداني چون ميكلانژ يا داوينچي را نگاه مي‌كنم، طراحي‌هاي ابتدايي نقاش، پيش از كشيدن تابلو يا فرسكو (نقاشي ديواري) كه نوعي تمرين براي خلق اثر به شمار مي‌آيد براي من جذابيت، گيرايي و زيبايي بيشتري نسبت به خود نقاشي اصلي دارد كه با دقت و ظرافت و حوصله تمام رنگ‌آميزي و كار شده است. اين روحيه سبب مي‌شود كه من حضور بازيگران تازه‌كار يا به اصطلاح كم تجربه را نه به عنوان ضعف، بلكه به عنوان يك مزيت نگاه كنم. هر چند كه بسياري معتقد هستند كه كار به واسطه حضور آنها ضعيف و ارايه محتوي مختل مي‌شود و اين ضعف‌ها، نشانه ناتواني كارگردان يا گروه اجرايي است. اما من توجه قابل ملاحظه‌اي به آن دارم. طراحي لباس‌ها، صحنه، نور و ساير عناصر صحنه‌اي نيز براي من به همين صورت است. البته اين به اين معنا نيست كه من هيچ‌گاه تلاش نمي‌كنم يا سعي ندارم كه دست به طراحي حساب شده، بي‌نقص يا به اصطلاح باشكوهي بزنم يا از ديگران مي‌خواهم كه هيچ‌گاه كارشان را اديت و اصلاح نكنند و در جهت ايجاد هارموني و يكپارچگي آثارشان گامي برندارند، بلكه مي‌خواهم توجه را به اين مساله جلب كنم كه اين به اصطلاح زوايد و بيرون‌زدگي‌ها، ناهمواري‌ها، گوشخراشي‌ها و بدمنظري‌ها كه ما اغلب به عنوان ويژگي‌هاي نامطلوب آنها را ناديده گرفته و حذف مي‌كنيم، مي‌تواند چه ارزش زيبايي‌شناسي و حتي معنايي داشته باشد كه علاوه بر سرزنده كردن اثر ما را با اعماق و كف غريزي وجودي‌مان نيز مواجه مي‌سازد. 
پيرو اين نگاه، بازيگران حرفه‌اي كه اغلب به منظور تضمين فروش گيشه مورد توجه قرار مي‌گيرند چندان مورد توجه من نيستند. آنها اغلب اما نه هميشه، نوعي تسلط و كنترل قابل تامل بر بروز احساسات، بدن، كلام و حضور صحنه‌اي خود دارند. گويي چنان مستحكم بر صحنه مي‌ايستند كه گويي هيچ بادي آنها را نمي‌لرزاند. اين مشخصه، در عين اينكه نقطه قوت يك بازيگر براي بسياري كارگردان‌ها تلقي مي‌شود و فرآيند تمرين و آمادگي تا اجرا را كوتاه‌تر و سريع‌تر مي‌كند، اما در نگاه من مي‌تواند يك نقطه ضعف نيز به شمار ‌آيد. هر چند كه ممكن است مورد تحسين بسياري هنرمندان، منتقدان، كارگردانان، طراحان و تماشاگران قرار گيرد و از تماشاي آن لذت نيز ببرند. مثل كسي كه اجازه نمي‌دهد شاخ و برگ درخت آزادانه به هر سو رشد كند يا شروع به نظم دادن و خط‌كشي كردن همه‌ چيز مي‌كند. 
يكي از معايب حرفه‌اي بودن در نگاه من همين است. افراد حرفه‌اي اندكي وجود دارند كه در عين تسلط قابل ملاحظه بر حضور صحنه‌اي خود، جلوي جوشش‌هاي غريزي و رويش‌هاي زلال لحظه‌اي يا تخطي از ميزانسن و حركت‌هاي صحنه‌اي نامتوازن را در خود نمي‌گيرند و آنها را با عنوان زوايد، حاشيه، نقص و نل مطلوب حذف و ناديده نمي‌گيرند يا راه بروزشان را سد نمي‌كنند.
بسياري افراد هنگامي كه در بدو شروع فعاليت هنري، نمايشي يا فلسفي خود هستند با خيل عظيم فرم‌ها، شكل‌ها و انديشه‌هاي تثبيت شده، قالب‌هاي معنايي، هنري و زيبايي‌شناسانه مواجه هستند كه توسط هنرمندان، انديشمندان و منتقدان پيش از آنها مطرح و به كار گرفته شده و توسط عموم افراد مورد پذيرش نيز واقع شده‌اند. اغلب رسم چنين است كه فرد در آغاز ورود به اين جهان به اصطلاح حرفه‌اي؛ غرايز، سليقه‌ها، ويژگي‌ها و حتي استعداد‌هاي خاص خود را ناديده مي‌گيرد و از طريق نوعي تقليد صرف، دست به نوعي شبيه‌سازي و يكسان‌سازي در خود مي‌زند تا بتواند به بدنه اين جهان حرفه‌اي جذب و در آن پذيرفته شود. علاوه بر اين، هنرمندان حرفه‌اي از افراد كم‌تجربه اغلب در حاشيه آثار خود بهره مي‌گيرند يا به منظور ايجاد هارموني و پختگي در اثر خود اين ويژگي‌هاي به اصطلاح خام و ناپخته را فرم و شكل مي‌دهند. اين پديده مي‌تواند به قدري ناخودآگاه اتفاق بيفتد كه امري بديهي و مرسوم تلقي شود. جنبه منفي اين اتفاق از ميان بردن تنوع و خلاقيت‌ها و حتي تازگي در انديشه، زيست و هنر است. 
تعداد قابل تاملي از افراد، آگاهانه يا ناآگاهانه در مسير شناخت استعداد و گسترش دانش و تجربه خود و ديگري، ويژگي‌هاي قابل تاملي را مي‌كشيم و ناديده مي‌گيريم. استعداد‌ها و مشخصه‌هايي كه شايد بتواند به هسته اصلي، مهم و حياتي شخصيت اجتماعي و هنري ما بدل شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون