نقش و جايگاه نهادهاي امنيتي
در حملات سايبري
سجاد عابدي
با عنايت به رشد فزاينده كاربران سايبري در فضاي سايبر و رشد روزافزون اينگونه حملات و جنگها در فضاي سايبري به علت ويژگي منحصر به فردي همچون گمنامي، ارزان، نبود مرزهاي جغرافيايي، قابل دسترس بودن همگان و غيره؛ محيطي ايدهآل را براي نفوذگران و كشورهاي متخاصم ايجاد نموده است. فراگير شدن اين فناوري در فضاي جهاني در كنار ديگر ويژگيهاي مذكور؛ عملا رويكرد رقابتهاي دو طرفه و حتي چند طرفه دولتها را از عرصههاي زمين، هوا، دريا و حتي فضا، به سمت عرصه پنجم رقابت تغيير داده است. لذا جنگ سايبري و اختصاص بودجههاي كشورها براي اين موضوع مشكلاتي را در جهان پديد آورده است كه ضرورت و اهميت دارد. تحليل بسترهاي بينالمللي در مواجهه با اينگونه حملات و جنگها را در محيط سايبري براي دفاع از حقوق ملتها، به ويژه طرح مواضع منطقي و مستدل بينالمللي كشورمان در مراجع بينالمللي دو چندان نموده است و بايستي به آن انديشيده شود. تروريسم نيز از ديگر سو به جنگي همتراز عليه جامعه جهاني بدل گرديده و امنيت دولتها را با چالشهاي بسياري مواجه مينمايند. به اين لحاظ، توجه به عوامل ضدتروريستي و گزينههاي كاهشدهنده تبعات آن مورد توجه سياستگذاران دولتي و خصوصي قرار ميگيرد. بهبود در الگوهاي امنيتي شهر به منظور كاهش اثرات و تبعات حملات نظامي، نقش بسزايي در برنامهريزيهاي دفاعي دارد و تروريسم نيز به عنوان شكل بالقوه عمليات نامتعارف، سياستگذاريهايي متناسب با نوع و شكل بروز خود را ميطلبد. دامنه دربرگيرنده تهديدهاي سايبري بسيار وسيع است. اين موضوع را ميتوان از يك هك كردن ساده تا مباحث مربوط به تروريسم سايبري ارزيابي نمود. تروريسم سايبري هدف قراردهنده سايتها و مختلكننده تاسيسات متصل به شبكههاي مجازي است كه ميتواند امنيت ساختارهاي حاكميتي، دولتي و نيز خصوصي را مختل و به شكل مستقيم و غيرمستقيم امنيت شهروندان را بنا به نوع حمله و ميزان تخريب با تهديد مواجه سازد. از آنجايي كه با ظهور فناوريهاي جديد، ايران پس از انقلاب اسلامي با تهديدهاي نرم افزاري و سخت افزاري بالقوه و بالفعلي رو برو شده است، از اين رو در سالهاي اخير هدف قرار دادن سايتها و تاسيسات شبكهاي همچون مراكز انرژي هستهاي و مراكز دولتي نشاندهنده ظهور تهديدهاي سايبري در اين عرصه است. رشد فزاينده تكنولوژي در حوزه اطلاعات و ارتباطات، تهديدهايي نيز به دنبال داشته است كه حمله سايبري نمونه بارز چنين تهديدي محسوب ميگردد. تبعات چنين حملاتي به حدي جدي است كه بازيگران بينالمللي به ويژه دولتها را جهت اتخاذ رويههاي مناسب و مواضع سياسي-حقوقي به تكاپو واداشته است. مهمترين چالش فرا روي اين موضوع مساله مفهومشناسي و تعريف حمله سايبري و لزوم تبيين و تعيين دايره مفهومي اين پديده است كه در ميان رويه رسمي كشورها و سازمانهاي بينالمللي به شدت اختلاف است، به طوري كه تاكنون هيچگونه اجماعي درخصوص تعريف حمله سايبري حاصل نشده است. تهديدهاي سايبري چگونه بر امنيت ملي تاثير ميگذارند و اين اثرگذاري در چه ابعادي خود را نمايان ميسازد. در پاسخ ميتوان گفت اين تهديد به علت برخورداري از ويژگيهايي چون قيمت پايين ورود، گمنامي و تاثيرگذاري شگرف، پديدهاي به نام انتشار قدرت را به وجود آورده است كه نه تنها باعث شده دولتهاي كوچك از ظرفيت بيشتري براي اعمال قدرت در اين فضا برخوردار شوند، بلكه منجر به ورود بازيگران جديدي همچون شركتها، گروههاي سازمان يافته و افراد به معادلات قدرت جهاني شده است. بنابراين، اين پديده امنيت ملي را از ابعاد مفهوم امنيت، دولت محوري در امنيت، بعد جغرافيايي تهديد، گستردگي آسيبپذيريها، شيوه مقابله با تهديدها و تعدد بازيگران در اين عرصه، تحت تاثير قرار داده است. امروزه اينترنت نقش بسزايي در ارتباطات جهاني ايفا ميكند و بهطور فزايندهاي با زندگي مردم جهان عجين شده است. با وجود اين اينترنت دولتها را در مقابل چالشهاي جديد امنيتي قرار داده است. گسترش حملات سايبري فرامرزي، امنيت سايبري را به يكي از نگرانيهاي عمده جهاني در قرن بيست و يكم تبديل كرده است. تامين امنيت و مبارزه با تروريسم يكي از وظايف اصلي دولتها ميباشد كه اين مهم در فضاي مجازي با توجه به ماهيت فضاي سايبري به عنوان بستر اصلي اطلاعات كشور، و احتمال هرگونه حمله و جنگ سايبري كه باعث تهديد امنيت ملي كشورها ميشود، موجب گرديده تهديدات سايبري از تهديدات سنتي متمايز گشته و اهميت فراواني به خود گيرد. حملات سايبري، پديدهاي نوظهور در ميان جنگافرازهاي مدرن محسوب ميشود كه اين حملات صلح و امنيت جهاني را تهديد ميكند. در سال ۲۰۱۰ نيز برنامه هستهاي جمهوري اسلامي ايران مورد حمله بدافزار «استاكس نت» قرار گرفت. گرچه استاكس نت از طريق اينترنت در جهان منتشر شد، اما آثار مخرب آن محدود به سيستمهاي كنترلي خاصي بود كه در ايران مورد هدف قرار گرفته بود. بررسي اجمالي مفهوم و انواع حملات سايبري و نوع ارتباط آن با امنيت ملي ميتوان به درك درستي از ميزان و اهميت حملات سايبري به عنوان يك تهديد بزرگ عليه امنيت ملي كشورمان پي برد. بررسي مسووليت دولتها درخصوص حملات سايبري و عدم وجود قواع آمره بينالمللي، اهميت نياز به تدوين قواعد جديد و منطبق با اصول بينالملل و منشور سازمان ملل متحد و قواعد حقوق بشر را گوشزد مينمايد. جمهوري اسلامي ايران، به عنوان كشوري با موقعيت راهبردي، در دنياي معاصر همواره در معرض انبوهي از تهديدات در سطوح فروملي، ملي و فراملي است. آنچه بيش از هر چيز ديگر براي تامين امنيت ملي كشور لازم به نظر ميرسد توجه ويژه به شناسايي و احصاي تهديدات امنيت ملي كشور و تلاش در جهت مقابله با اين تهديدات است و، باتوجه به محدوديت زمان و منابع مالي و انساني براي مقابله با اين تهديدات، اولويتبندي دقيق تهديدات اهميت دارد. لزوم برقراري تناسب ميان عمل و پاسخ و ضرورت تاثيرگذاري پاسخ، خود چالش ديگري را مطرح ميكند مبني بر آنكه بايستي به توانمندياي دست يافت كه تاثيرگذاري پاسخ و تكرار آن بهكرات در صورت نياز را تضمين كند. برخي كارشناسان معتقدند كه دفاع سايبري، برخلاف تدابير مقابلهجويانه (فيزيكي) كه رقيب را كمابيش به طور قطعي خنثي ميكند، ميتواند فعاليتهاي رقيب را مختل كرده يا موقتا وي را خلع سلاح سازد؛ اما هيچ يك از راهكارهاي سايبري نميتواند منجر به خنثيسازي قطعي تهديد شوند.