پيشنهاد به كمپاني مارول
فيلم سيد جلال حسيني را بسازيد
درست مثل پايان فيلمهاي ابرقهرماني كمپاني مارول يا مامور ۰۰۷ است. آنجا كه قهرمان داستان به نحو مرموزي به سمت نابودي ميرود اما نه آنقدر با قاطعيت. طوري كه بشود در سريهاي بعد او را دوباره برگرداند و داستان دراماتيك ديگري حول او شكل داد. بالاخره فيلمسازان و طراحان صنعت سرگرمي ميدانند كه مردم ابرقهرمانها را دوست دارند و به خاطر آنهاست كه براي تماشا حاضرند پول بدهند. اعلام خداحافظي سيد جلال حسيني هم مثل پايان يكي از قسمتهاي فيلمهاي ابرقهرماني است. او حالا در پايان يكي از داستانهاي هيجانانگيزش ايستاده و آماده رفتن به قسمت بعدي است. سري داستان هيجانانگيزي كه از سال ۱۳۸۱ آغاز و در بخشهاي مختلف و با داستانهاي متفاوت تا امروز كه سال ۱۴۰۱ است كشيده شد. داستانهايي كه هر فصل به جاي تكراري شدن جذابيتهاي بيشتري به خود گرفت و مخاطبان زيادتري را مسحور كرد. داستان ظهور او در ملوان و درخشش در جمع قوهاي سپيد انزلي تا پرواز به سمت تهران و حضور در تيم سايپا و كسب يك عنوان قهرماني تاريخي همراه با تيمي كه چند روز پيش داشت براي فرار از سقوط به دسته دوم ميجنگيد! داستان مليپوش شدن و عزيمت به اصفهان و كسب سهگانه تاريخي همراه با طلاييپوشان و دوباره آمدن به پايتخت براي پوشيدن پيراهن سرخ. ماجراي لژيونر شدن در قطر و بعد از آن بازي در پيراهن تيمي كه امروز وجود خارجي ندارد و درنهايت بازگشت به خانه براي شروع قسمتهاي پاياني. سيد جلال در تمام اين داستانها نقش محوري خود را حفظ كرد. او همان كاراكتر نقش اول فيلم بود كه گلولهها رويش اثر نميگذاشت. همان كسي كه با وجود نابودي تمام سياهي لشكرها و حتي نقشهاي فرعي بايد ميماند تا قصههاي بعدي ادامه پيدا كند و مردم همچنان با ولع پاي تماشاي اين داستان بنشينند. او نه شبيه سوپرمن كه خود سوپرمن بود در شمايلي جديد. وقتي سرمربي الجزيره امارات در واكنش به غيبت سيدجلال در بازي رفت مرحله يكهشتم نهايي ليگ قهرمانان آسيا فصل ۲۰۱۸ پرسيد «مگر او سوپرمن است كه اينقدر نبودش تاثير بگذارد؟» نميدانست دارد به يك واقعيت تاريخي اعتراف ميكند. حالا سوپرمن پرسپوليس و فوتبال ايران در پايان يكي از قسمتهاي جذاب داستانش ايستاده است و براي نقش بعدي آماده ميشود. هنوز خيلي زود است كه اين قهرمان دوستداشتني از صفحه داستانهاي مصور فوتبال حذف شود. درست همانطور كه قهرمان فيلمهاي ابرقهرماني يا جيمز باند در ابتداي قسمت تازه نشان داده ميشوند كه دوران بازنشستگيشان را سپري ميكنند و ناگاه به داستان جديدي كشانده ميشوند، سيد جلال هم در روزي كه كفشهايش را آويخته و به روزهاي استراحت بعد از ۲۰ سال دوندگي فكر ميكند، به ماجراي جديدي فراخوانده شده. او كت و شلوار به تن خواهد كرد تا روي نيمكت بنشيند و از اين پس نقش «مستر» را بازي كند. هرچه هست داستان اين مرد فوقالعاده فوتبال ايران هرگز به پايان نخواهد رسيد. او يك سوژه جذاب براي روايتكنندگان و قصهسازان است. روايتي از تمامنشدگي، برخاستن از خاكستر و پركشيدن در آسمان استاديومهاي فوتبال. با بازوبندي بر دست شبيه علامت اس روي لباس سوپرمن يا خفاشي كه روي لباس بتمن درج شده.