• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5282 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۹ مرداد

محمد مصدق در دادگاه نفرت!

ماهرخ ابراهيم‌پور

 ديروز در آستانه 28 مرداد برنامه‌هاي بحث و بررسي اين رويداد در ايران و خارج از ايران برگزار شد. در يكي از شبكه‌هاي فارسي خارج از كشور يكي از محققان شناخته شده تاريخ معاصر به بررسي بركناري دكتر محمد مصدق، نخست‌وزير ملي شدن صنعت نفت پرداخت. اين استاد دانشگاه استنفورد تلاش كرد با نگاهي آكادميك اين موضوع را در پاسخ به پرسش‌هاي مطرح شده بررسي كند. او با زيركي خاصي وقتي سوال شد آيا در قانون اساسي به‌طور صريح مطرح شده كه در غياب مجلس شوراي ملي شاه مي‌تواند نخست‌وزير را بركنار كند؟ به اين نحو پاسخ داد: اين موضوع در قانون اساسي تقريبا مبهم است اما طبق عرف و سنت مشروطه شاه مي‌تواند اين اختيار را داشته باشد. حالا از اين سو موسي غني‌نژاد، اقتصاددان برنامه زنده‌اي درباره 28 مرداد 1332 كه در صفحه اينستاگرام موسسه «هزار آواي تاريخ» در پاسخ به همين پرسش به مجري برنامه گفت: در قانون اساسي به صراحت آمده است كه شاه در غياب مجلس مي‌تواند نخست‌وزير را عزل كند! او به همين بسنده نكرد و از وقايع 28 مرداد دفاع كرد و با نام بردن از شعبان جعفري گفت: طرفداران مصدق سعي دارند كه بگويند در اين روز امثال شعبان جعفري با همراهي اراذل و اوباش به خيابان ريختند و كودتا را پيش بردند. اما اين‌طور نيست، اولا در آن روز شعبان در زندان بود و ديگر اينكه در آن روز مردم ايران به صحنه آمدند و از شاه حمايت كردند، چون از اعمال طرفداران مصدق به ويژه توده‌اي‌ها وحشت كرده بودند. راستي اگر به گفته غني‌نژاد مردم عادي به خيابان آمدند و عليه مصدق شعار سر دادند، اين مردم عادي چه نفرت‌انگيز بودند كه به روايت روزنامه‌هاي آن موقع «دفترهاي كار و اتاق‌خواب مصدق را غارت كردند، ده‌ها هزار سند و نامه بردند يا نابود كردند سوابق و تاريخ [نخست‌وزير] را. كاشي‌ها را از ديوار كندند و سيم‌هاي وسايل ارتباطي را از توي قرنيزها بيرون كشيدند. بعضي غنايم را درجا براي رهگذران همان حوالي حراج كردند. يخچال برقي نوي خانه را ۳۶ دلار فروختند. درِ گاوصندوق نخست‌وزير را از لولا درآوردند و محتوياتش را بردند. هر آنچه را نتوانستند ببرند، تبديل كردند به زباله‌هايي بي‌مصرف. چنان‌كه خبرنگار كيهان گزارش داد: «ظرف چند دقيقه خانه كاملا ويران و با خاك يكسان شد و 
هيچ‌ چيزي كه به كوچك‌ترين دردي بخورد، باقي نماند.» يادم است كه چند سال پيش به ديدن سيد عبدالله انوار رفته بوديم و از او درباره حوادث 28 مرداد سوال كرديم، او كه خود در خيابان و نزديك منزل مصدق حوادث را رصد كرده بود، گفت: «فرداي روز كودتا به منزل دكتر مصدق رفتيم تا از وقايع از نزديك باخبر شويم، وضعيت خانه بسيار غم‌انگيز و اسفبار بود، درِ خانه باز بود و توسط اوباش و ارتشي‌ها غارت مي‌شد، در و پنجره را برده بودند، سرويس غذاخوري توسط اراذل و اوباش غارت و فروخته شد، حتي لوله‌هاي شير آب را باز مي‌كردند و مي‌بردند! منزل غلامحسين‌خان پسر دكتر مصدق كه در پايين خانه خودش بود هم غارت شد...» تصور مي‌كنم همين‌قدر مرور خاطرات كافي باشد تا نشان دهد چه اندازه 28 مرداد 1332 مردم عادي به خيابان آمدند و اعلام حمايت از شاه كردند! غني‌نژاد تا توانست شخصيت مصدق را سياه نشان داد به ويژه با اين جمله «كه ارتباط مصدق با انگليسي‌ها هنوز مشخص نيست!» با همه انتقاداتي كه به لحن و نوع صحبت‌هاي غني‌نژاد وارد است كه در برنامه زنده پربيننده چنين سخناني را بيان كرد اما برخي انتقاداتش از دكتر محمد مصدق پربيراه نبود؛ انتقادي كه به رويكرد نخست‌وزير ملي شدن صنعت نفت در دوره مشروطه مطرح كرد و معتقد بود مصدق در اين دوره هيچ فعاليت مثبتي در همراهي با مشروطه‌خواهان نداشت و حتي در مجلسي كه محمدعلي شاه پس از به توب بستن مجلس ايجاد كرد، حضور داشت. اين سخن غني‌نژاد براساس آنچه در منابع تاريخي آمده قابل تامل است. هر چند بعضي از طرفداران دو آتشه مصدق سعي كردند براي او فعاليت‌هاي خيالي در حمايت از مشروطه رديف كنند، اما اين‌طور نبود. به اين نكته اشاره كردم تا بگويم من طرفدار بي‌قيد و شرط دكتر محمد مصدق نيستم، بلكه سعي‌ام بر آن است كه تا جايي كه مي‌توانم درباره او بخوانم و با اسناد و كتاب‌هايي كه منتشر شده است، تطبيق بدهم. از جمله مطالبي كه جاي بحث و بررسي دارد نوع بركناري مصدق است كه غني‌نژاد با روايتي ساده سراغ آن رفت كه حكم عزل به مصدق داده شد اما هيچ اشاره نكرد به چه شكل و توسط چه كسي؟ بعد هم به نكته‌اي پرداخت كه براي آن منبعي ذكر نكرد: «مصدق حكم عزلش را گرفت و پشت پاكت حكم با عنوان محمد مصدق امضا كرد و از آن روز به بعد از عنوان نخست‌وزير استفاده نكرد!» در اين برنامه زنده گوينده اين سخن طرحي از پاكت مزبور نشان نداد و حتي به بينندگان نگفت كه براي اين موضوع به چه منبعي رجوع كنند!» نكته ديگري كه جالب است اين اقتصاددان هيچ اعتنايي به اسناد زيادي كه طي سال‌هاي اخير از سوي آرشيو بريتانيا و وزارت خارجه امريكا منتشر شده، نكرد و روايت چهره‌هاي سياسي و امنيتي خارجي از 28 مرداد را داستان‌سرايي خواند كه از جمله كروميت روزولت در كتاب خود به آن پرداخته است. شايد در اينجا بتوان تفاوت نگاه يك اقتصاددان به يك رويداد تاريخي را با نگاه يك پژوهشگر تاريخ به خوبي لمس كرد. در نگاه پژوهشگر تاريخ اسناد مهم هستند و مي‌توانند در نشان دادن حقايقي از يك رويداد تاريخي بسيار تاثيرگذار باشند، موضوعي كه براي غني‌نژاد محلي از اعراب نداشت. در پايان به عنوان يك پژوهشگر تاريخ بايد بگويم دو سخنران در نقد محمد مصدق سخن گفتند، سخناني كه در صفحه تاريخ انديشي متعلق به مهدي تديني، مترجم مطرح گذاشته شد و محققي خارج از ايران يك رويداد تاريخي را با لحن و بياني آكادميك نقد كرد، هر چند بعضي از سخنانش جاي بحث داشت، اما نوع نگاهش به رويداد 28 مرداد با عينك يك پژوهشگر تاريخ بود و در داخل يك اقتصاددان مطرح با لحني غيرعلمي و حتي با نفرت از مردي سخن گفت كه از ابتدا همه‌چيزش مشكوك بود و براي سخنانش كمتر شيوه يك پژوهشگر آشنا به تاريخ را رعايت كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون