• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5285 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۱ شهريور

نگاهي به عقبگردهاي فراخوان چهل‌ويكمين جشنواره تئاتر فجر

محافظه‌كارانِ ترسيده‌حال و آشفته‌خيال

بابك احمدي

پي ‌بردن به اين ‌نكته كه جشنواره تئاتر فجر (سابقا واقعا بين‌المللي) در دوره پيش‌رو قرار است از نظرِ شيوه برگزاري و نگارش فراخوان، بازگشتي تاسف‌بار به سه‌دهه قبل داشته باشد، چندان به برگزاري نشست رسانه‌اي دبير و مديركل نياز نداشت. روابط عمومي جشنواره چهل‌ويكم، چهار روز پيش از برپايي نشست فرماليته خبري دوشنبه ۲۴ مردادماه با انتشار گزارش نشست شوراي سياست‌گذاري و آن‌هم عملا در همان نخستين پاراگراف‌ها نشان داد كار تمام است؛ دستور و خط‌مشي قبلا جاي ديگري صادر شده بود. به اين ترتيب گزارش دومين نشست شوراي سياست‌گذاري چهل‌ويكمين جشنواره بين‌المللي تئاتر فجر روز 20 مردادماه روي خروجي خبرگزاري‌ها قرار گرفت و كوروش زارعي دبير اين دوره در بدو امر سياست وزير ارشاد را براي چند عضوِ باقيمانده (در شورا) تبيين كرد. «طبق جلسه‌اي كه با محمدمهدي اسماعيلي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي داشتيم بناي جشنواره بر اين است كه بيشتر آثار راه‌يافته به اين دوره توليدي باشد.» احتمالا اينجا بايد از خودمان بپرسيم فلسفه وجودي شوراي سياست‌گذاري چيست؟ و اين جمع قرار است درباره چه چيزي تصميم بگيرد؟ «تعداد» گروه‌هايي كه جشنواره امكان پذيراي‌شان را دارد؟ يا اينكه گروه‌ها چطور دكور بسازند؟ يا مثلا آن دست نمايشنامه‌نويساني كه قصد ارايه متن به اين دوره را دارند بايد چه مضاميني در آثار خود بگنجانند كه فرزندان دلبند مقبول واقع شوند؟ مواردي از اين دست. در ادامه به اين‌ موضوع كه شورا اصلا توان ترسيم خط و خطوط دارد يا خير بازمي‌گرديم. پيش از اين نگاهي كنيم به حذف‌هاي دوره جديد، چراكه اضافه‌ و ارزش افزوده‌اي در كار نيست. فراخوان جشنواره چهل‌ويكم از هر حيث شبيه همان فراخوان‌هاي دهه هفتاد است؛ تو گويي تئاتر ايران ظرف سه‌دهه اخير و در آغاز 41 سالگي هيچ دستاوردي نداشته، بنابراين عقبگرد كرده تا دوباره سر دروس ابتدايي بنشيند. اين رويكرد چقدر با ذات پويا و انساني تئاتر در تناقض است. چهل سال سر به سقف ساييدن ولي به هيچ نرسيدن؛ صرف زمان و هزينه در قبال هيچ. البته اين تصويري است كه مديران ترسيم مي‌كنند و اكثريت جامعه هنرهاي نمايشي كشور در اين سال‌ها مسيري متفاوت پيموده، كافي است به تعداد اجراهاي بين‌المللي گروه‌هاي ايراني، قراردادهاي هنرمندان ايراني با كمپاني‌هاي بزرگ نمايشي و گسترش روابط خودجوش دانشجويان نخبه با دانشگاه‌ها و انستيتوهاي علمي تئاتري جهان، رويكردهاي نوين اجرايي گروه‌هاي جوان، ارتقاي كيفيت اجراهاي روي صحنه در مقايسه با يك دهه پيش، به همين‌ اينها كه بنگريد متوجه فاصله عميق بين تصورات مديران پشتِ ميزنشين و هنرمندانِ در صحنه خواهيد شد. 

نگاهي به گذشته
اما جشنواره تئاتر فجر در ادوار اخير و در مقايسه با گذشته دور به چه دستاوردهايي رسيده بود كه فراخوان دبيرخانه جديد به نوعي پس‌رفت و واپس‌گرايي مي‌ماند؟ لازم است كمي به عقب بازگرديم. 
٭ بيستمين دوره جشنواره بين‌المللي تئاتر فجر در سال 1380 به دبيري مجيد شريف‌خدايي از 1 تا 12 بهمن برگزار شد. در اين اشاره به 21 سال قبل لازم است خوانندگان در نظر داشته باشند كه نمونه‌هاي توجه به رويكردهاي متفاوت‌تر در دهه 70 نيز قابل مشاهده است ولي اجازه دهيد بيش از اين عقبگرد! نكنيم. احمد مسجد جامعي (وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي وقت)، مرتضي كاظمي (معاون امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي وقت) و مجيد شريف خدايي به عنوان (دبير) در اين دوره مسووليت‌هايي برعهده داشته‌اند. نكته جالب اينجا است كه برخلاف سال‌هاي اخير نه‌تنها به گروه‌هاي دانشجويي داخلي كه جشنواره فرصت‌هايي براي ظهور و بروز استعداد نخبگان دانشگاهي كشورهاي ديگر نيز فراهم آورده‌. بر اساس اطلاعات موجود، 5 اثر در بخش دانشگاهي بين‌الملل (جمهوري ارمنستان، چين، جمهوري آذربايجان، كرواسي و عراق)، 2 اثر در بخش دانشگاهي ويژه و 6 اثر در بخش «آييني موسيقيايي» جشنواره شركت داشته‌اند كه بخش «آييني موسيقيايي» از نوآوري‌هاي اين دوره بوده. 
تنظيم‌كنندگان گزارش‌هاي آماري جشنواره تئاتر فجر اينجا به عبارت قابل توجهي اشاره كرده‌اند، «نوآوري» يا شايد به بيان بهتر، رويكرد نو و تازه در برگزاري. يعني نگاه به آينده و قدمي رو به جلو برداشتن. امري كه هرچه جست‌وجو كنيد در فراخوان دوره چهل‌و‌يكم نمي‌بينيد. 
٭  بيست‌وچهارمين دوره جشنواره بين‌المللي تئاتر فجر با دبيري حسين مسافرآستانه از روز 30 دي تا 9 بهمن‌ماه 1384 در تهران برپا مي‌شود. محمدحسين صفارهرندي (وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي وقت)، محمدحسين ايماني خوش‌خو (معاون امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي وقت) و حسين پارسايي (مديركل هنرهاي نمايشي) و حسين مسافرآستانه (دبير جشنواره) به جشنواره پيام‌هايي ارسال كردند. با دقت در اطلاعاتي كه از پيش رو گذشت، يك نكته قابل توجه است؛ اينكه مديران آن زمان يكسالگي دولت‌ را به تازگي پشت سر گذاشته‌اند، با اين‌حال دوره بيست‌وچهارم شاهد ايجاد بخشي با عنوان «تجربي» بود كه 4 اثر در آن حضور داشتند. نكته قابل توجه ديگر، وجود 6 اثر در بخش «پايان‌نامه‌هاي برتر دانشكده‌هاي هنر تهران» است. هر دو بخش حداقل در نام‌گذاري نويدبخش رويكردي نوگرا و متفاوتند.
 دو سال بعد، بيست‌وششمين دوره جشنواره بين‌المللي تئاتر فجر با دبيري مجيد سرسنگي از روز 17 تا 26 بهمن ماه 1386 برگزار شد. تركيب وزير ارشاد و معاون هنري و مديركل هنرهاي نمايشي همان است كه در دوره بيست‌وچهارم بود. 9 اثر در بخش «تجربه‌هاي دانشجويي»، 4 اثر در بخش «تجربه‌هاي دانشگاهي» (اساتيد) ديده مي‌شود. مجيد سرسنگي به هر دليل اعتقادي نداشته كه دو عنوان جالب توجه «تجربي» و «پايان‌نامه‌هاي برگزيده» را حفظ كند؛ اما در عين‌حال «تجربه‌هاي دانشجويي» هم زنگ و طنين آينده‌نگرانه و پيش‌رويي دارد. توجه به جريان دانشجويي هر زمان بيشتر بوده، در سال‌هاي آينده‌اش تئاتر بالنده‌تري به وجود آورده. فرصت دادن به استعدادهاي قالب‌شكن و چارچوب‌شكن كه تجربه نشان داده با روحيه خود چيزي را رو به پيش حركت مي‌دهند. امري كه در دوره چهل‌ويكم به ميزان زيادي ناديده گرفته شده و حتي ظواهر امر نشان مي‌دهد نسبت به چنين قالب‌ها و رويكردهايي ترس و واهمه نيز وجود دارد. در ادامه به دليل اين امر اشاره خواهد شد.
 سي‌امين دوره جشنواره بين‌المللي تئاتر فجر با دبيري رحمت اميني بهمن ماه 1390 درحالي برگزار شد كه نشان مي‌داد مسوولان برگزاري براي حفظ وجهه و اعتبار خودشان هم كه شده، علاقه ندارند قدمي رو به عقب بردارند. 
ايجاد بخش‌هاي مرتبط با اجراهاي دانشجويي، يا آثار نوگرا كه معمولا تركيبي از كارگردانان حرفه‌اي و جوان تجربه‌گرا آنها را خلق مي‌كردند همچنان در دستور كار بود و حقيقتا براي اعضاي برگزاري وجهه هنري مي‌ساخت چراكه بخش‌هاي معمول يا به بيان بهتر «معمولي» و كليشه‌اي جشنواره كه از همان دهه شصت وجود داشتند و نتايج‌شان مشاهده شده بود. در دوره سي‌ام، علاوه بر بخش‌هاي معمول و مرسوم، 6اثر در بخش «چشم‌انداز تئاتر ايران» (اجراهاي سال بعد)، 6 اثر در بخش «تجربه‌هاي نو»، 9 اثر در بخش «نگاه ويژه»، 1 اثر در بخش «محيطي» و24 اثر در «بخش خياباني» حاضر بودند. بايد دقت كرد كه وجود بخش‌هاي «خياباني»، «تجربه‌هاي نو» و «محيطي» به‌صورت جداگانه در كنار يكديگر نشان‌دهنده رسيدن مديران و برگزاركنندگان به درك و دريافتي تازه نسبت به وضعيت موجود در هنرهاي نمايشي و خواست فعالان اين عرصه است. حتي مي‌توان در نظر گرفت كه دو دوره پيش از اين، يعني در سال 1388 كه جشنواره تئاتر فجر يكي از مناقشه‌برانگيزترين سال‌هاي برپايي‌اش را تجربه ‌كرد، دبيرخانه رويكردهاي نوگرا را رها نكرد و حداقل در زمينه بخش‌بندي جشنواره گام به عقب برنداشت. 16 اثر در بخش «چشم‌انداز تئاتر ايران» (معرفي بعضي اجراهاي سال 1389) و 5 اثر در بخش «تجربه‌هاي نو» دوره بيست‌وهشتم به چشم مي‌خورد. 
نكته قابل اشاره در اين بخش اين است كه حضور بعضي نام‌هاي شناخته‌شده تئاتر ايران در جشنواره تئاتر فجر تا يك بازه زماني مشخص به اين دليل بود كه اساسا گروه‌ها و هنرمندان بدون ارايه كار به اين رويداد امكان اجراي عمومي به دست نمي‌آوردند. بنابراين مرجع گردآوري اطلاعات به درستي اعلام مي‌كند «قابل ذكر است كه داوري بخش نمايشنامه‌نويسي، براساس نمايشنامه‌هاي اجراشده در جشنواره صورت گرفته است.» يعني اگر نمايشنامه‌اي نوشته مي‌شد ولي در قالب جشنواره به صحنه نمي‌رفت، نه مورد ارزيابي قرار مي‌گرفت و نه اساسا راهي به اجراي عموم و حيات فرهنگي به دست مي‌آورد. ماجرا از اين رو قابل توجه است كه بدانيم تا دوره‌اي اكثر كارگردانان تئاتر ايران، نمايشنامه‌هاي نوشته‌شده به قلم خودشان را كارگرداني مي‌كردند. بهرام بيضايي، قطب‌الدين صادقي، حميد امجد، محمد رضايي‌راد، محمد يعقوبي، نادر برهاني مرند، كوروش نريماني از اين جمله‌اند و نكته قابل توجه‌تر آنكه اين روحيه و رويكرد يا به بيان دقيق‌تر «ارزش»، بعضا به نسل بعد نيز منتقل شد. 
 
فراخوانِ بدون آورده
حال با آگاهي حدودي نسبت به آنچه قبلا وجود داشته، به فراخوان دوره چهل‌ويكم فجر بازمي‌گرديم. براساس اعلام دبيرخانه، اين دوره جشنواره بخش‌هاي «مسابقه بزرگ نمايش‌هاي صحنه‌اي»، «مسابقه تئاتر خياباني»، «مسابقه نمايشنامه‌نويسي»، «مسابقه راديو تئاتر»، «مسابقه پژوهش‌هاي تئاتر»، «مسابقه تئاتر ملل»، «مسابقه نمايشگاه عكس و پوستر تئاتر» و بخش «ويژه» را شامل مي‌شود. با مرور ساده اين 8 بخش مي‌توان به اين نتيجه رسيد، در حوزه حضور گروه‌هاي اجرايي كه عملا مهم‌ترين دليل برگزاري هر فستيوال تئاتري در كره زمين تلقي مي‌شود، دوره چهل‌ويكم فقط دو بخش دارد، يك بخش اجراهاي «صحنه‌اي» و ديگر بخش «خياباني». دليل فاكتور گرفتن بخشي مانند «تئاتر ملل» اين است كه كوروش زارعي به عنوان دبير با صراحت در نشست رسانه‌اي جشنواره اعلام كرد در زمينه تخصيص بودجه دچار مشكل است (يعني نمي‌تواند هزينه حضور گروه‌هاي شاخص جهاني را تقبل كند). در عين‌ حال او علاقه و تاكيد دارد از گروه‌هاي تئاتر كشورهاي عربي دعوت كند و مي‌گويد: «امسال قرار است در بخش بين‌الملل جشنواره از آثار كشورهاي عربي هم دعوت كنيم و اين بخش را دو تا سه روز در شهرستان اهواز روي صحنه خواهيم برد.» درست است كه احتمالا گروه‌هاي نمايشي كشورهاي ديگر بين اين تئاترهاي عربي دعوت مي‌شوند و با توجه به تقويم بين‌المللي و عدم اشراف و ديركرد طرف ايراني نسبت به مقوله مهم مكاتبه با گروه‌هاي معتبر جهاني، فهرست نهايي بخش بين‌لملل به احتمال قوي با تئاترهايي از كشورهاي تاجيكستان، قزاقستان، آذربايجان، ارمنستان، تركيه (در بهترين حالت) و امثالهم بسته خواهد شد. بنابراين به تحقيق مي‌توان مدعي شد كه بخش بين‌الملل جشنواره تئاترفجر آورده‌اي براي مخاطب و هنرمند ايراني نخواهد داشت – چنان‌كه چندسالي است به اين ورطه افتاده- و وجودش فقط جنبه فرماليته يا در اصطلاح عاميه جوري جنس پيدا كرده است. تنها به اين دليل ساده كه كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس و همسايه ايران اصلا تئاتر ندارند و اگر هم موردي پيدا شود، چنان عمر و سابقه و تجربه اندكي دارد كه بايد پاي كلاس درس هنرمندان تئاتر ايران تلمذ كنند.

وحشت از «ديگرگونه‌ها» و شكست از گذشته
با مرور بخش‌هاي جشنواره چهل‌ويكم متوجه مي‌شويم مسوولان دو بخش «مرور تئاتر ايران» و «ديگرگونه‌هاي اجرايي» را حذف كرده‌اند. اولي به بهانه بازگشت دوباره به رويكرد «توليدي» كه مجال بررسي‌اش اينجا نيست و دومي بدون هيچ‌گونه توضيحي! البته مي‌توان حدس‌هايي زد. رويارويي فستيوالي كه از ابتدا پرچم محافظه‌كاري بالا برده و ابايي ندارد بگويد به 21 سال قبل (پيش از برگزاري دوره بيستم) بازگشته، با جوانان ساختارشكنِ نوجو و نوگرا قطعا موجي از اضطراب و وحشت و نگراني به بار مي‌آورد. خيلي طبيعي است؛ تاريخ بشر نشان مي‌دهد انسان تا وقتي نسبت به مقوله‌اي آگاهي پيدا نكرده در ترس و اضطراب به سر مي‌برد. چه قطار بخار باشد و چه دوش حمام! حذف «ديگرگونه‌هاي اجرايي» كه معمولا فضاهاي شهري خارج از صحنه، گالري‌هاي تجسمي، آب‌انبارها و بناهاي متروك و غيرمتروك تا متروها و پاساژها را درگير مي‌كند، خود نماد بزرگ يك ناآگاهي عظيم است. اين رويكردها در سال‌هاي اخير بين هنرمندان جهان، متخصصان جدي پيدا كرده و جامعه جست‌وجوگرِ تئاتر ايران كه دانش اگر در ثريا هم باشد به چنگ مي‌آورد، امروزه به اين توان رسيده كه با تئاتر جهاني وارد گفت‌وگو شود.
جشنواره چهلم‌ويكم تئاتر فجر با رويكرد اتخاذ شده بيشتر به دوره‌هاي اول تا دهم اين رويداد مي‌ماند كه به بخش‌هاي دانش‌آموزي، مدرسه‌اي، درگير كردن مهدكودك‌ها، كشورهاي همسايه، نهايتا تا پاكستان و امثال اينها علاقه داشت. يعني توان برگزاركنندگان در آن دوران سخت بيش از اين نبود و انتظاري نمي‌رفت. حتي مرور سالن‌ها و مراكز درگير در برگزاري جشنواره در همان ده دوره نخست هم نشان مي‌دهد جشنواره‌اي كه تا چندماه ديگر از راه مي‌رسد ياراي برابري با گذشته‌ را نخواهد داشت. «سالن‌‌هاي مجموعه تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج، تالار محراب، تالار مولوي، تالار وحدت و تالار هنر در بخش مسابقه و جشنواره جشنواره‌ها، پارس، حوض‌خانه پورياي ولي، خانه نمايش، دماوند، فرهنگسراي بهمن (شهيد آويني، مبارك)، فرهنگسراي خاوران (اصلي، كوچك)، فرهنگسراي نياوران، گلريز، مجموعه فرهنگي آزادي، مجموعه فرهنگي ولي‌عصر، مجموعه فرهنگي سعدآباد و نصر در بخش جنبي و بازار پارك لاله، پارك بعثت، پارك خيام، پارك ساعي، پارك لاله، ترمينال جنوب، چهارراه ولي‌عصر، ميدان آزادي و ميدان راه‌آهن در بخش خياباني» ميزبان اين دوره جشنواره بوده‌اند. هم‌سن‌وسالان من به خاطر مي‌آورند كه نمايش‌هاي جشنواره تئاتر فجر چطور از جنوبي‌ترين نقطه شهر تا قلهك در نقاط شمالي شهر را درگير مي‌كرد و خانواده‌ها و بچه‌ها منتفع مي‌شدند.

حتي عقب‌تر از جشنواره نهم
جشنواره نهم تئاتر فجر بخش‌هاي «تئاتر خياباني»، «نمايشنامه‌نويسي»، «بخش مسابقه صحنه»، «بخش صحنه» (جنبي)، «بخش پوستر و عكس» و «جشنواره جشنواره‌ها» را شامل مي‌شده، درست مثل فراخواني كه اخيرا صادر شد. براي نخستين‌بار در اين دوره است كه اسامي آشناي امروز چون قطب‌الدين صادقي، آتيلا پسياني، سياوش طهمورث، هرمز هدايت، عزت‌الله مهرآوران، حسين فرخي، مصطفي عبدالهي، آرمان اميد، حسين عاطفي و احمد سپاس‌دار در ميان نامزدهاي دريافت جايزه يا برگزيدگان به چشم مي‌خورد. پيش از اين طي يازده دوره، اسامي داوود كيانيان و رضا صابري (نامزد دريافت جايزه، برگزيده يا داور) بيش از هر نام آشناي ديگري تكرار شده است. طبق گزارش‌هاي موجود نام كوروش زارعي تازه در دوره دوازدهم جشنواره تئاتر فجر (بهمن 1372 به دبيري حسين فرخي) است كه با دريافت جايزه كارگرداني دوم (مشترك) وارد فهرست شركت‌كنندگان جدي اين رويداد مي‌شود. شهرام ميرزايي براي نمايش «سور و سوگ سهراب» و كورش زارعي براي نمايش «گل و جهله» جايزه دريافت كرده‌اند. در همين دوره است كه بخش «تئاتر خياباني» به بخش‌هاي محدود افزوده شده و دوره دومي است كه بخش «عكاسي تئاتر» نيز به برگزيدگانش جايزه مي‌دهد.
بايد منتظر ماند و ديد جشنواره چهل‌ويكم در زمينه فراخواندن چهره‌هاي شناخته‌شده تئاتر ايران چطور عمل مي‌كند ولي همين‌كه فضا را براي چنين مقايسه‌اي گشوده، پيشاپيش شكست خورده است. در نهايت مي‌ماند پاسخ به پرسشي كه در ابتداي گزارش مطرح شد: شوراي سياست‌گذاري جشنواره در اين ميان چه كاركردي دارد؟ پاسخ را به خوانندگان اين سطور واگذار مي‌كنم!


حذف «ديگرگونه‌هاي اجرايي» كه معمولا فضاهاي شهري خارج از صحنه، گالري‌هاي تجسمي، آب‌انبارها و بناهاي متروك و غيرمتروك تا متروها و پاساژها را درگير مي‌كند، خود نماد بزرگ يك ناآگاهي عظيم است. اين رويكردها در سال‌هاي اخير بين هنرمندان جهان، متخصصان جدي پيدا كرده و جامعه جست‌وجوگرِ تئاتر ايران كه دانش اگر در ثريا هم باشد به چنگ مي‌آورد، امروزه به اين توان رسيده كه با تئاتر جهاني وارد گفت‌وگو شود. جشنواره چهلم‌ويكم تئاتر فجر با رويكرد اتخاذ شده بيشتر به دوره‌هاي اول تا دهم اين رويداد مي‌ماند كه به بخش‌هاي دانش‌آموزي، مدرسه‌اي، درگير كردن مهدكودك‌ها، كشورهاي همسايه، نهايتا تا پاكستان و امثال اينها علاقه داشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون