چرا دولت رييسي كلافه است؟
مثلا هنوز از آن برنامه 7000 صفحهاي اقتصادي كه در مناظره و تبليغات از آن نام برد رونمايي نشده است.
يا مثلا در مورد سياست خارجي و برجام، هيچ حرفي كه از آن راهبرد استشمام شود، در فرآيند تبليغاتي او ديده نشد. حتي همين الان كه حدود 13 ماه از عمر دولت سيزدهم ميگذرد بلاتكليفي در سياست خارجي، آزاردهنده است. شعارهايي كه گهگاه او درباره ايستادگي، بر حق ملت در مذاكرات ميدهد، بيش از آنكه برنامه كار تيم آقاي باقري باشد، شعارهايي است كه مصرف داخلي دارد.
در حوزه فرهنگ نيز هيچ گفتماني كه بتواند به برنامه و چشمانداز تبديل شود وجود نداشت و ندارد. در حوزه سياست داخلي نيز همين بحران بهچشم ميخورد. همچنين اوج بيبرنامگي دولت را ميتوان در حركتهاي زيگزاگي دولت در حوزه اينترنت ملاحظه كرد.
آقاي رييسي از يكسو وعدههايي در جريان انتخابات داد كه امروز در مقام اجرا كاملا ضد آن عمل ميشود. به عنوان نمونه آقاي وزير ارتباطات در حالي كه ميداند بخش بزرگي از شهروندان، اينترنت را روي گوشي تلفن همراه خود ميخواهند از گسترش اينترنت خانگي حرف ميزند! درست مثل اينكه به فرد گرسنه به جاي غذا، آب بدهيد.
٭٭٭
نتيجه بيگفتماني كلافگي بود اما دولت براي جبران آن روشي را برگزيد كه تصور ميكند ميتواند از آن طريق به اهدافش برسد. اين راهكار حمله به منتقدان و تهاجم به دولتهاي گذشته است صدالبته كه آن دولتها با نارساييها، كارنابلديها و اشتباهاتي روبهرو بودهاند و شايد انگشت نهادن بر آنها بتواند چند صباحي به ارضاي روحي بينجامد، اما وقتي بدگوييها به اين و آن طول ميكشد و به جيغ تبديل ميشود، نه فقط براي حريف سياسي كه براي خوديها هم دلزدگي ايجاد ميكند.
مشكل بيگفتماني را با جيغ نميشود حل كرد. اگر دولت رييسي همين را دريابد، سه سال بعد را با كلافگي كمتري طي خواهد كرد.