• ۱۴۰۳ جمعه ۲۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5345 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۱۷ آبان

ادامه از صفحه اول

آخرين گزينه ناگزير

اصلاح ساختاري تا سطح تغيير قانون اساسي روزبه‌روز طرفداران بيشتري كرده است. راهي كه شايد آخرين تير در تركش طرفداران اصلاح از درون ساخت قدرت باشد و براي بعد از آن چيزي از راهكارهاي اصلاحات متعارف باقي نماند. كما اينكه امروز هم گوش كسي بدهكار راهكارهاي سياسي نيست و نااميدي از اصلاحات به اوج خود رسيده است. اما لازم است تا كمي بيشتر درباره ناگزير بودن اصلاح ساختاري مبتني بر رفراندوم و اصلاح قانون اساسي به نفع حقوق ملت گفت. واقعيت آن است كه كفايت اصول حافظ حقوق ملت در قانون اساسي به جد مخدوش شده است. شوراي نگهبان هر كاري را اراده كند بر سر هر انتخاباتي مي‌آورد و كسي جلودار آن نيست. از اين منظر، جزو اصلي‌ترين مقصران نارضايتي و ناامني موجود در كشور اين نهادي است كه هيچ راه حقوقي براي تاثيرگذاري خواست ملت بر رفتار آن وجود ندارد و اين نهاد هم با تفسير شاذ از اختيارات خود، تمامي آن را در خدمت ديدگاه بسته و ناكارآمد خود قرار داده است.نهادهاي امنيتي و نظامي و انتظامي و قضايي كه مجموعه قواي قهريه كشور را مي‌سازند، به‌زعم معترضان و منتقدان يك بلوك واحد و مخالف با خواست تحول‌خواهان را تشكيل داده‌اند و راه قانوني و حقوقي براي اصلاح آنها وجود ندارد. اين نهادها فضاي سياسي و رسانه‌اي و حتي اقتصادي را مملو از حضور خود كرده‌اند در حالي كه سازوكارهاي حقوقي موجود، امكان اصلاح‌شان را به مردم نمي‌دهد. مجلس پراهميت خبرگان در انحصار اقليتي بسيار كوچك از متخصصان تنها يك صنف فقهاست و امكان تغيير ندارد. طرفه آنكه اين ساختار يكسويه، از پس حل مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم برنيامده و به نظر نمي‌رسد كه جز با شكستن اين حلقه كوچك از مسوولان و نگرش حاكم بر اذهان آنها راه گريزي به سمت توسعه باشد، چه آنها حتي از واژه توسعه هم پرهيز دارند. ساختار حقيقي هم متاسفانه با بهره‌گيري حداكثري و بدون انعطاف از اختيارات خود، اميدي باقي نگذاشته است. راه‌حل‌هاي نهادي و از پايين مبتني بر يافتن منافع مشترك بين منتقدان و حاكميت هم به واسطه ضعف‌هاي نهادي، ممانعت از تقويت آنها و بعضا تعارض و تزاحم اهداف طرفين و بي‌اعتمادي مزمن و فراگير، تاكنون جواب نداده است و گاه آنچه به زعم منتقدان «معضل» حساب مي‌شود و بايد حل شود، از نظر برخي در جريان حاكم «هدف» است، مانند ضعف فعلي طبقه متوسط يا عدم شكل‌گيري شهروند قدرتمند. مجموعه اين شرايط باعث شده تا حرف‌هاي جديد و متفاوتي از سوي اصلاح‌طلباني كه مي‌دانيم ارتباط پيوسته‌اي هم باهم ندارند، شكل بگيرد كه هر كدام به زباني، اولا مشكل را عدم تحقق كامل حق حاكميت ملي مبتني بر اراده ملت مي‌دانند و در ثاني براي حل آن به گزينه رفراندوم و حتي اصلاح قانون اساسي رسيده‌اند. نكته‌اي كه اخيرا محسن ميردامادي هم در گفت‌وگو با جماران از آن گفت زيرا اين افراد پس از تلاش‌هاي كم‌اثر يا بي‌اثر اصلاح‌گرايانه به اين اطمينان رسيده‌اند كه هيچ تضميني براي افق‌گشايي و حل مساله به شيوه‌هاي بارها آزموده شده از سال ۷۶ تاكنون وجود ندارد و چاره‌اي جز استقرار اصولي غير قابل تفسير و تضمين‌كننده حقوق ملت براي حاكميت بر سرنوشت خود در قانون اساسي متصور نيست. به واقع اين ‌قانون و ساختار حقوقي را نمي‌توان به كاغذبودگي تقليل داد و تاثير آن در بازتوليد قدرت برخي افراد و جريان‌ها در ساختار حقيقي، بارها اثبات شده است. اين حقيقت، با همه سختي كه در پيشاروي خود دارد، دست‌كم مي‌تواند نزد افكار عمومي نشانه واقع‌بيني اصلاح‌طلبان در تحليل اوضاع كشور باشد و ثانيا موجب اشتراك تحليلي و گفتاري و اراده واحدي شود كه خودبه‌خود راه‌هاي دستيابي به هدف را هم پيدا خواهد كرد‌. اگر هم چنين توفيقي حاصل نشود، بدتر از شرايط فعلي نخواهد شد. واقعيت سنگين اين است كه دوره گفتاردرماني و نصيحت به عينه گذشته و حوصله جامعه هم گويا به سر آمده است. دست‌كم اينكه نسل جديد نمي‌خواهد به برساخته‌هاي حقيقي و حقوقي پيشينيان خود ادامه دهد و اين حق آنهاست.


فحش‌هايي كه دم كشيده‌اند!

تا آنجا كه مي‌دانم در جلسات حزبي هر دو جناح نيز هنگام گفت‌وگوها، به افراد غايب ناسزاها و نسبت‌هاي ناروايي داده مي‌شد كه در صورت‌جلسات منعكس نشده و  به قطعه گمشده پازل تاريخ تبديل خواهد شد. اصولا سياست امر خشني است و با عالم اخلاق رفاقت ندارد و اتفاقاتي در عالم سياست مي‌افتد كه فحاشي و ناسزاگويي بهترينِ آنهاست. در حوادث اخير دانشگاه‌ها، گزارش‌هايي از فحاشي‌هاي بسيار زشت انتشار يافت و برخي رسانه‌ها آن را اتفاقي عجيب و غريب تلقي كردند و به تقبيح آن پرداختند. آن‌گونه كه از برخي شعارها برمي‌آيد، اين قضاوت درست است اما خاستگاه آن تازه نيست. محتواي ديگي كه سال‌هاي سال پيش بار گذاشته بوديم، حالا دم كشيده و خودكرده را تدبير نيست. اصلاح اين روند اراده قوي و زمان طولاني مي‌خواهد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون