پاسخگويي به زلزله پازل هزار قطعه است
بايد بين دستگاههاي اجرايي و مراكز آكادميك
رابطه بيشتري برقرار شود
ضرورت برنامهريزي براي شيوه و قاعده پاسخگويي به وقوع زمينلرزه و پيشگيري از خسارتهاي آن در كشوري كه زلزله يكي از جديترين مخاطراتش
به شمار ميرود از هيچكس پنهان نيست، اما در شرايطي كه دانش بشر و تكنولوژي ارتقا يافته از چه سامانهها و سيستمهايي ميتوان براي كاهش خسارات و افزايش آمادگيها استفاده كرد؟ پرسشي كه رييس پژوهشكده مديريت خطرپذيري و بحران پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي به آن پاسخ داده است.
ايسنا در گزارشي نوشت كه بارها بر ضرورت آمادگي در برابر زلزله تاكيد شده است، اما اين آمادگي بايد چگونه و در چه سطحي باشد؟ آيا صرفا مردم بايد آمادگي خود را افزايش دهند؟ جايگاه استفاده از دانش و تكنولوژي روز در برابر كاهش مخاطرات ناشي از زلزله چيست؟ كشورهايي مانند ژاپن چگونه مهار ريسك زلزله را انجام دادهاند و اجراي چنين طرحهايي در كشور ما در چه مرحلهاي است؟
كامبد اميني، رييس پژوهشكده مديريت خطرپذيري و بحران پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي با مقايسه سطح اقدامات صورت گرفته براي پيشگيري از مخاطرات ناشي از زمينلرزه در ايران و كشورهاي پيشگام در اين حوزه گفت: «در حوزه مديريت ريسك بلاياي طبيعي و بحران ميتوان در سطوح متفاوتي برنامهريزي كرد. اين برنامهريزيها ميتواند در سطح حاكميت، شهري، مردمي و... باشد. به هر جهت در هر سطح بايد اقدامات لازم برنامهريزي و اجرا شود. مثلا در سطح حاكميت، برنامههاي كاهش ريسك، ميتواند در حوزههاي بهسازي بافتهاي آسيبپذير، تامين منابع مالي براي كاهش ريسك، سياستگذاري و... باشد. در سطوح مياني يا شهرداريها نيز بايد اقداماتي نظير آمادهسازي مردم، نظارت بر ساخت و ساز براي كاهش آسيبپذيريها، توسعه ظرفيتهاي فضاي شهري براي پاسخگويي به بحران و... انجام شود. در سطح مردمي نيز، حساسيت به ايمني محيط زندگي، كسب آموزشهاي لازم و... را بايد انجام داد. البته تمامي اين موارد زيرمجموعههايي دارد كه بايد به همه اين موارد در قالب طرح جامع مديريت بحران توجه كرد و در چارچوب آن اقداماتي را كه براي كاهش ريسك و مديريت بحران موردنياز است درنظر گرفت. اين برنامه مثل يك پازل هزار قطعه است كه هر قطعهاش يك جزو از اين پازل و يك برنامه اجرايي است. تا زماني كه اين برنامهها به درستي در كنار يكديگر اجرا نشود، براي بحرانهايي ازجمله زلزله و سيل آماده نخواهيم بود. ما برنامه جامعي براي پاسخگويي به زمينلرزه نداريم. زمانهايي به صورت مقطعي به اين موضوع پرداختهايم، اما همان را هم به درستي ادامه نداديم تا به پايداري برسد. اولين اقدامي كه بايد براي پيشگيري از مخاطرات صورت گيرد شناخت مخاطرات است. در اين برنامهها بايد نقاط آسيبپذير شهر شناسايي شود. تا زماني كه ندانيم هر منطقه به چه ميزان در معرض خطر است، نميتوانيم به حوادث پاسخ درستي ارايه كنيم.
بر همين اساس اولين مرحله شناخت خطر است. در اين مراحل حتما اقداماتي نظير آموزش به مردم و افزايش آمادگي آنان در برابر مخاطراتي چون زلزله نيز اهميت بالايي دارد، اما نبايد تصور كنيم كه صرفا آموزش به مردم در كاهش خسارات موثر است و لازم است كه اقدامات حاكميتي و سيستمي نيز در اين خصوص انجام شود. طي اين برنامه بايد درنظر گرفت كه چه اقداماتي را ميتوان در راستاي كاهش خطر انجام داد. البته اين برنامهها بايد پايدار باشد و با تغييراتي كه در دولت يا شهرداريها صورت ميگيرد دستخوش تغيير نشود. شايد تنها شهرهايي كه براي آنها طرح جامع كاهش خطر زلزله تدوين شده شهر تهران و كرج باشد. طرح كاهش خطر زلزله در شهر تهران را ژاپنيها در سال ۲۰۰۳ ميلادي يعني در سال ۱۳۸۴ تدوين كردند كه البته تدوين آن با مشاركت متخصصان ايراني انجام شد. در اين طرح، برنامه ۱۲ سالهاي تدوين شد تا شهر تهران از وضعيت آسيبپذيري به شرايط نسبتا ايمن تغيير وضعيت دهد، اما به دليل تغييرات رخ داده در شهرداري، اين طرح به صورت بسيار محدود اجرا شد. طي سالهاي گذشته نيز پژوهشگاه براي شهر كرج چنين طرحي را تدوين كرد كه در دستور كار شهرداري است و اميدواريم اجرايي شود. متاسفانه بايد بگويم كه اگر اقدامات لازم را انجام ندهيم اتفاقاتي كه در زمينلرزه منجيل و رودبار و بم ديديم تكرار خواهد شد. يكي از بخشهاي هر طرح جامع پيشرفت در زمينه فناوري و تكنولوژي است. اينكه بتوانيم درخصوص حادثه بهموقع هشدار دهيم، آن را رصد كنيم و اثرات آن را شناسايي كنيم اهميت ويژهاي دارد. در اين زمينه چند سامانه در دنيا وجود دارد كه در كشور ما نيز درباره آن كار شده است و اگر مسوولان به صورت جدي پيگير آن باشند قابل راهاندازي نيز هست. يعني دانش فني، علم و تكنولوژي مرتبط با آن در كشور وجود دارد اما خواستن اين تكنولوژي نبايد فقط به گفتار باشد. مسوولان بايد در توسعه و پيشرفت چنين طرحي همراه باشند تا بتوان از اين سيستمها استفاده كرد. يكي از اين سامانهها، سامانههاي ارزيابي سريع خسارات است. از طريق اين سامانهها، بعد از زمان وقوع حادثه ميتوان متوجه شد كه در چه موقعيت مكاني، چه تعداد نفرات آسيب ديدند. اين طرح در بسياري از كشورها از جمله، تركيه، ژاپن، امريكا و... پيادهسازي شده است. شهر تهران نيز براساس مطالعاتي كه با ژاپنيها داشتند زماني اين سامانه را راهاندازي كرد. اين سامانه كمك ميكند در حوادثي مثل زمينلرزه، طي چند دقيقه متوجه شويم كه كجا خراب شده و چند نفر آسيب ديدند. اين سامانه براساس نقشهها و اطلاعاتي كه از لرزهنگارها به دست ميآورد، نقشهاي از قسمتهاي تحت تاثير تهيه كرده تا بتوان امدادرساني موثر را از لحظات اول آغاز كرد. بيشتر اين سامانهها براساس شبكههاي لرزهنگاري كار ميكنند. درحال حاضر در كشور شبكههاي لرزهنگاري متفاوتي را داريم. اين سامانهها ميتوانند براساس روابط تعريف شده شدت زلزله را تخمين بزنند و با توجه به تعداد ساختمانها و جمعيت شدت آسيب را شناسايي كنند. از سالهاي گذشته درخصوص سامانه هشدار سريع نيز كار شده اما هنوز استفاده نشده است. البته شهرداري تهران اعلام كرده است كه اين سامانه را راهاندازي كرده اما آن چيزي كه ما ميبينيم اين است كه اين سامانه هنوز خروجي نداشته است، اگر هم راهاندازي شده باشد فقط براي تهران و فقط براي گسل مشا است. اگر گسل مشا حركت كند شايد سامانه هشدار سريع بتواند چند ثانيه پيش از زمينلرزه هشداري بدهد اما براي قسمتهاي مختلف كشور اين سامانه را نداريم. درواقع دانش و تكنولوژي آن را در دست داريم اما نياز است كه براي آن سرمايهگذاري و دستگاههاي آن تامين شود تا بتوان اين سامانه را راهاندازي كرد. يكي ديگر از سامانهها مربوط به نيازسنجي بعد از حادثه است. اين سامانه كمك ميكند كه بدانيم چه اقلام و وسايل امدادي موردنياز است. اين سامانه نيز در برخي كشورهاي دنيا وجود دارد. در ايران نيز اين سامانه را پژوهشگاه دراختيار سازمان بحران گذاشته است كه اميدواريم استفاده شود. به جز اين سامانهها، تجهيزات ديگري وجود دارد كه شايد فناوري آنها را نداشته باشيم. استفاده از سختافزار برخي از تجهيزات شايد نيازمند كار بيشتري در كشور باشد كه البته بسياري از دانشگاهها اقداماتي را در اين زمينه انجام ميدهند و اگر حمايت شوند قطعا ميتوان از آنها استفاده كرد. مثلا يكي از موارد آن رباتهاي امداد و نجات است كه ميتواند در بحرانها كمككننده باشد. ما از نظر دانش فني چيزي كم نداريم و اگر در حوزه توسعه اين سامانهها نگاه كنيم از نظر دانش فني در دنيا چيزي كم نداريم و ميتوان گفت جزو ۱۰ كشور برتر دنيا هستيم اما متاسفانه در مرحله اجرا بسيار عقب هستيم. اين نشان ميدهد كه بايد بين دستگاههاي اجرايي و مراكز آكادميك رابطه بيشتري برقرار شود.»