• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5363 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۸ آذر

اخبار ايران و جهان

نقشه‌هاي جنايتكارانه زن خيانتكار براي قتل شوهر

زني كه به خاطر اختلاف با شوهرش او را به قتل رسانده و دختر نوجوانش راز اين جنايت را فاش كرده بود، پاي ميز محاكمه رفت. به گزارش اعتمادآنلاين، متهم ادعا كرده بود شوهرش به دليل خوردن قرص آرام‌بخش جان داده است اما يك سال بعد از حادثه دختر نوجوان او فاش كرد كه پدرش به دست مادرش كشته شده است.سال ۹۹ مردي ۴۲ساله به نام ميثم در خانه‌اش جان داد و ماموران با تماس تلفني اعضاي خانواده‌اش در جريان اين واقعه قرار گرفتند.بررسي‌هاي اوليه نشان مي‌داد اين مرد بر اثر سكته قلبي جان سپرده اما به خاطر مشكوك بودن مرگ، جسد با دستور قضايي به پزشكي قانوني منتقل شد.وقتي كارشناسان پزشكي قانوني علت مرگ را نارسايي تنفسي ناشي از مصرف مواد مخدر دست‌ساز اعلام كردند، پرونده وارد مرحله‌اي تازه شد و خانواده ميثم از عروس‌شان شكايت كردند. آنها گفتند پسرشان معتاد نبود و حتي سيگار هم نمي‌كشيد.به اين ترتيب زن ۳۸ساله به نام مهناز بازداشت شد اما ادعا كرد دستي در مرگ شوهرش نداشته است.او گفت: شوهرم دچاراختلال خواب شده بود و شب‌ها خوابش نمي‌برد. به همين خاطر گاهي به او قرص آرام‌بخش مي‌دادم تا راحت بخوابد.در حالي كه خانواده ميثم شكايت‌شان را پس گرفته بودند پرونده مختومه و مهناز آزاد شد.
 افشاي  راز جنايت
يك سال از اين ماجرا گذشته بود كه دختر نوجوان قرباني راز جنايت خانوادگي را فاش كرد. او كه با مادرش قهر كرده و به خانه عمويش رفته بود، گفت مادرش به پدرش قرص‌هاي مرگ‌آور خورانده و او را كشته است.دختر نوجوان گفت: مادرم شاغل بود و پدرم مخالف كار كردن او بود. آخر هفته‌ها كه پدرم خانه بود، هميشه سرِ كار كردن مادرم در بيرون از خانه با هم مشاجره داشتند. مادرم هم براي اينكه بتواند به محل كارش برود، پودري را در غذا يا چاي پدرم مي‌ريخت تا او بخوابد. وقتي من اعتراض مي‌كردم با لحن تندي مي‌گفت اين پودر داروي تقويتي و ضدكروناست. من شك ندارم آخرين بار هم مادرم به پدرم داروهاي مرگبار خوراند و او را كشت.با افشاي اين ماجرا مهناز بار ديگر بازداشت شد و به قتل شوهرش اعتراف كرد.او بازگو كرد: نمي‌خواستم شوهرم را بكشم. من مغازه داشتم و در آنجا لباس مي‌فروختم اما شوهرم مخالف كار كردن من بود. مردي كه از مشتري‌هايم بود چند قرص به من داد تا آنها را به شوهرم بخورانم. من هم قرص‌ها را به او دادم اما نمي‌دانستم قرص‌ها كشنده است. اين زن در ادامه رازهاي مخوفي را برملا كرد و گفت قبلا نيزچند بار قصد داشته شوهرش را سربه‌نيست كند كه ناكام مانده بود.مهناز گفت: قبلا دو بار براي ادب‌ كردن شوهرم نقشه كشيدم. يك بار ۵۰ ميليون تومان پول به دو مرد افغان دادم تا او را گوشمالي بدهند؛ اما آنها سرم كلاه گذاشتند و بعد از گرفتن پول فرار كردند. دومين بار هم وقتي با پسر جواني به نام برزو كه تعميركار بود آشنا شدم، تصميم به قتل شوهرم گرفتم. برزو مي‌گفت من شبيه عشق سابقش هستم. او به من علاقه‌مند شده بود اما وقتي به اختلاف‌هاي شديد با شوهرم پي برد نقشه كشيد تا شوهرم را سربه‌نيست كنيم. او لنت ترمز ماشين شوهرم را دستكاري كرد تا تصادف كند اما شوهرم متوجه ايراد در ترمز خودرو شد و آن را درست كرد. آخرين بار هم سه مرحله به او پودر و چهار بار قرص خوراندم تا بي‌حال شود. مردي به نام حامد كه از مشتري‌هايم بود قرص‌ها را به من داد. او مي‌گفت قرص‌ها ضربان قلب شوهرم را بالا مي‌برد و باعث مي‌شود او سكته كند و هيچ‌كسي به راز مرگش پي نمي‌برد.به دنبال اظهارات زن جوان براي او به اتهام قتل شوهرش، براي مردي كه قرص‌ها را به او داده بود به اتهام معاونت در قتل و براي برزو به اتهام شروع به قتل كيفرخواست صادر و پرونده‌شان به شعبه پنجم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.


درخواست قصاص دختر براي مادر
در ابتداي جلسه رسيدگي كيفرخواست عليه متهم خوانده شد و سپس اولياي دم در جايگاه قرار گرفتند. دختر مقتول و متهم و همچنين پدر و مادر مقتول درخواست قصاص كردند.سپس زن جوان در جايگاه ويژه ايستاد و گفت: قبول دارم قبلا در چند مرحله قصد داشتم شوهرم را بكشم اما آخرين بار در مرگ او دخالتي نداشتم. حامد قبلا چند بار قرص‌ها را به من داده بود و من آنها را به شوهرم مي‌خوراندم اما او آخرين بار خودش دُز قرص‌ها را بالا برد و موجب مرگ شوهرم شد. من از اين ماجرا هيچ اطلاعي نداشتم.وقتي حامد روبه‌روي قضات ايستاد، گفت: مهناز با من درد دل مي‌كرد و مي‌خواست قرص‌هايي به او بدهم تا شوهرش به خواب عميق برود. من هم آخرين بار مثل هميشه به او قرص‌ها را دادم و اصلا دُز آنها را بالا نبرده بودم. سپس وكيل متهم سوم به دفاع ايستاد و گفت: موكلم كه با قرار وثيقه آزاد است در دادگاه حاضر نشده. او تحت‌تاثيرحرف‌هاي مهناز قرار گرفته و به درخواست اين زن ترمز خودرو قرباني را دستكاري كرده بود. او پشيمان است و مي‌گويد فريب اين زن را خورده است. در پايان جلسه قضات وارد شور شدند تا راي صادر كنند.


خطر سيل و رانش زمين براي بيشتر شهرهاي ايتاليا

يكي از مقامات ايتاليايي روز گذشته اعلام كرد كه بيش از ۹۰درصد از مناطق شهري اين كشور درمعرض خطر سيل و ساير بلاياي طبيعي هستند.
اين مقام ايتاليايي در اين باره گفت: «94درصد از مناطق شهري در معرض خطر سيل، رانش زمين و فرسايش سواحل هستند.»
او گفت: «تمام ايتاليا در خطر است.»
اين مقام رسمي درحالي آمار فوق را ارايه كرده كه روز شنبه در پي رانش زمين در جزيره ايسكيا اين كشور دست‌كم هفت نفر جان خود را از دست دادند. به گزارش خبرگزاري رويترز، او همچنين اظهار كرد كه جزيره ايسكيا در معرض خطر بيشتري قرار دارد زيرا بسياري از خانه‌هاي آن به ‌طور غيرقانوني ساخته شده‌اند اما تاكيد كرد كه ساير بخش‌هاي ايتاليا نيز آسيب‌پذير هستند.


۱۴ كشته و زخمي در سانحه رانندگي شمال افغانستان

يكي از مقامات افغانستان روز گذشته اعلام كرد كه در پي برخورد دو وسيله نقليه با يكديگر در جاده‌اي در ولايت فارياب واقع در شمال اين كشور، چهار تن كشته و ۱۰ نفر ديگر زخمي شدند.
به گزارش ايسنا، اين حادثه اواخر روز يكشنبه رخ داد كه در پي آن چهار نفر از جمله يك مادر و فرزند جان خود را از دست دادند. همچنين ۱۰ نفر ديگر در اين حادثه زخمي شدند كه وضعيت جسماني برخي از آنها وخيم است. به گزارش خبرگزاري شينهوا، تاكنون علت وقوع اين حادثه مشخص نشده است. اواخر روز شنبه نيز حادثه‌اي مشابه در ولايت سمنگان افغانستان سه كشته و چهار زخمي بر جاي گذاشت.


واژگوني مرگبار موتوسيكلت در ساوه

واژگوني يك دستگاه موتوسيكلت در محور روستاي ملك‌آباد شهرستان ساوه، يك فوتي برجاي گذاشت. سرهنگ محمد پور‌شمس رييس پليس‌راه فرماندهي انتظامي استان مركزي در اين باره گفت: «در ساعت ۱۹و 58 روز يكشنبه، گزارشي از واژگوني يك دستگاه موتوسيكلت در محور روستاي ملك‌آباد شهرستان ساوه، به مركز فوريت‌هاي پليس ۱۱۰ اعلام شد و بلافاصله تيم‌هاي امدادي و انتظامي براي بررسي موضوع به محل وقوع حادثه اعزام شدند.»سرهنگ پورشمس گفت: «در اين سانحه رانندگي، راكب موتوسيكلت بر اثر شدت جراحات وارده به ‌شدت مجروح و پس از انتقال به بيمارستان فوت شد.»او گفت: «علت وقوع اين سانحه، از سوي كارشناس تصادفات پليس‌راه در دست بررسي مي‌باشد و با پايان پذيرفتن تحقيقات پليسي، اطلاعات تكميلي در مورد اين حادثه به اطلاع شهروندان خواهد رسيد.»


آموزش تضميني سرقت پرايد  در 3 جلسه، فقط 5 ميليون تومان
«براي اينكه خودم را به سارا ثابت كنم، در كلاس‌ سرقت يك خلافكار شركت كردم تا دزديدن پرايد را ياد بگيرم اما 3 ساعت بعد از نخستين سرقت دستگير شدم.» اين بخشي از اعترافات پسري 23 ساله است كه مدعي است براي اينكه بتواند با دختر مورد علاقه‌اش ازدواج كند، تصميم به سرقت گرفت. شامگاه سوم آذر افرادي كه در پاركي در غرب تهران حضور داشتند سر و صداي دختر و پسري جوان را شنيدند كه با هم درگير شده بودند. اين دختر و پسر سرنشينان يك خودروي پرايد بودند كه وقتي از ماشين پياده شدند، پسر جوان به سمت دختر حمله و شروع به كتك زدن او كرد. شاهدان ماجرا را به پليس خبر دادند و لحظاتي بعد و با حضور ماموران، دعواي آنها خاتمه يافت. ماموران كه به ماجرا مشكوك شده بودند، شماره پلاك خودروي پرايد را استعلام كردند و معلوم شد كه اين خودرو حدود 3 ساعت قبل از يكي از خيابان‌هاي غرب پايتخت سرقت شده است. به اين ترتيب دختر و پسر جوان دستگير شدند و براي تحقيقات به كلانتري انتقال يافتند. دختر 20 ساله مي‌گفت كه از ماجراي سرقتي بودن ماشين خبر ندارد و خواستگارش (پسري كه همراه او دستگير شده بود) آن را دزديده است. او گفت: «من و نيما مدتي قبل در فضاي مجازي با هم آشنا شديم. اين آشنايي ادامه داشت تا اينكه او از من خواستگاري كرد و من هم جواب مثبت دادم. اما مدتي كه گذشت ديدم اصلا او به فكر زندگي نيست. نيما بيكار بود و هيچ پس‌اندازي نداشت و به همين دليل تصميم گرفتم به اين رابطه پايان بدهم اما او دست بردار نبود.» دختر جوان گفت: «روز حادثه نيما سوار بر يك پرايد به‌ دنبال من آمد و گفت ماشين را تازه خريده است اما وقتي شنيد كه از ازدواج با او منصرف شده‌ام، عصباني شد و مرا به باد كتك گرفت كه با حضور پليس، ماجرا خاتمه يافت.» پس از دختر جوان نوبت به تحقيق از نيما بود. او در بازجويي‌ها به سرقت پرايد اعتراف كرد و گفت: «من قصد ازدواج با سارا را داشتم اما او هميشه مرا تحقير مي‌كرد؛ چراكه نه كار داشتم و نه درآمد. حتي مرا به‌ خاطر اينكه ماشين هم نداشتم سرزنش مي‌كرد.» او گفت: «به ‌دنبال راهي بودم كه به او ثابت كنم مي‌توانم زندگي را اداره كنم تا اينكه خودش از من خواست براي اينكه پولدار شوم، سرقت كنم. من كه تحت‌تاثير حرف‌هاي او قرار گرفته بودم نقشه سرقت خودرو كشيدم اما هيچ تخصصي در سرقت نداشتم. ابتدا به جست‌وجو در فضاي مجازي پرداختم تا اينكه با خلافكاري آشنا شدم كه تخصصش سرقت ماشين بود. با او قرار گذاشتم و مرد سابقه‌دار كه بارها به جرم سرقت ماشين زنداني شده بود، قبول كرد به من آموزش دهد. او مي‌‌گفت در ازاي دريافت 5 ميليون تومان، در 3 جلسه به ‌طور تضميني سرقت را به من ياد مي‌دهد و من هم قبول كردم. او 3 جلسه به من آموزش دزدي داد و پس از تمرين فراوان تصميم به سرقت گرفتم.» پسر جوان گفت: «تا پيش از اين چندبار راهي سرقت شدم اما ترسيدم. سرانجام دلم را به دريا زدم و يك خودروي پرايد را با آموزش‌هايي كه ديده بودم سرقت كردم و سر قرار با دختر مورد علاقه‌ام رفتم. اما او به محض ديدن ماشين، باز مرا تحقير كرد و گفت كه تو حتي در انجام كارخلاف هم بي‌عرضه هستي. او مي‌گفت كه چرا ماشين مدل بالا سرقت نكردي و من كه عصباني شده بودم با او درگير شدم كه درنهايت با حضور پليس ماجرا لو رفت و من دستگير شدم.» براساس اين گزارش، دختر و پسر جوان هر دو در بازداشت به‌‌سر مي‌برند و تحقيقات در اين پرونده ادامه دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون