حياط نفرين شده
اسدالله امرايي
«و اينجا پايان است ديگر چيزي نيست. تنها قبري است در ميان قبرهاي پراكنده نامرئي، گم شده مانند دانههاي برف، در برف بلند مرتفعي كه مانند اقيانوس پخش ميشود و همه چيز را تبديل ميكند به صحرايي سرد و بينام و نشان ديگر نه قصهاي است و نه روايتي انگار كه ديگر دنيايي نيست كه ارزش تماشا كردن و قدم زدن و نفس كشيدن را داشته باشد. نه بديهاي آدمها و نه اميد و نه مقاومتي كه هميشه در تعقيب اوست. هيچ چيز نيست فقط برف و واقعيتي ساده كه آدمي ميميرد و به خاك سپرده ميشود.» رمان «حياط نفرين شده» نوشته ايوو آندريچ با ترجمه سيدميثم ميرهادي توسط انتشارات كتاب تداعي منتشر و راهي بازار نشر شد. ايوو آندريچ نويسنده يوگسلاويايي اين كتاب متولد سال ۱۹۸۲ و درگذشته به سال ۱۹۷۵ است. او سال ۱۹۶۱ جايزه نوبل ادبيات گرفت. ايوو آندريچ با رمان «پلي بر رودخانه درينا» شهرت داشت. اين رمان سال ۱۳۴۵ با ترجمه زندهياد دكتر رضا براهني منتشر شد. رمان خانمي از سارايوو توسط بهزاد بركت و هرمز رياحي ترجمه شده. ترجمه برخي داستانهاي كوتاه او هم در نشريات منتشر شده بود. ايوو آندريچ سال ۱۹۳۹ به عنوان سفير يوگسلاوي در آلمان عازم خدمت شد و مدت دوسال سال بعد از كشيده شدن جنگ به يوگسلاوي، به شهر بلگراد رفت و در تمام روزهاي جنگ، در منزل يكي از دوستانش پنهان شد و در سكوت به نوشتن رمان معروفش پرداخت كه در نهايت جايزه نوبل را برايش به ارمغان آورد. آثار ايوو آندريچ عمدتا درباره دورهاي هستند كه امپراتوري عثماني بر منطقه بالكان استيلا داشت و زادگاهش بوسني و هرزگوين تحت سيطره عثمانيها بود. موضوع داستان «حياط نفرين شده» هم درباره زندگي يك زنداني در سالهاي حكومت امپراتوري عثماني است.
«رييس قبلي كه پيرمردي خشك و باتجربه بود، روش سنتي و سفتوسخت خودش را در اداره زندان داشت. اصليترين كار او اين بود كه دنياي پرآشوب و بيقانون را كاملا عيان و آن را هر چه بهتر، از دنياي نظم و قانون جدا كند. براي او اشخاص و جرايم آنها چندان اهميتي نداشت. در تمامي آن سالها، او به حياط نفرين شده و ساكنان آنجا به عنوان قرنطينه و بيماراني خطرناك و به شدت مريض و درمانناپذير مينگريست كه لازم است با تدابير و مجازاتهاي گوناگون - ازجمله ترساندن و محدود ساختن فيزيكي و اخلاقي، هراندازه كه ممكن است - آنها را از دنياي به اصطلاح سالم و محترم دور نگه داشت. روش او در كل آن بود كه آنها را به حال خود رها كند. به آنها اجازه نميداد كه از حلقههاي خود خارج شوند و در عين حال بدون ضرورت نيز كاري به كارشان نداشت، چراكه باور داشت تحريك آنها به نتيجه خوب و عاقلانهاي منجر نخواهد شد. اما رييس جديد با نظرات و كارهاي خودش از همان ابتداي خدمت نشان داد كه سبك و سياقش با رييس قبلي متفاوت است.»